eitaa logo
گاهی وقت‌ها
4.1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی وقت‌ها
🌼🌿 #مسابقه اصلی و محتوایی کانال برای روز مبارک نیمه‌ی شعبان، از متن pdf ی که ارسال کردیم، خواهد بو
به آیدی ارسال پاسخ و مهلت ارسال توجه فرمایید. مهلت تمدید نخواهد شد. جزوه را بخوانید و لذت ببرید، مسابقه را بدهید و جایزه بگیرید. ☺️
࿐❈🌟 هر دستی که نان در سفره‌ام بگذارد، بی شک در دست تو بوده. و هر قلبی که با من مهربان است، بی شک از سرچشمه‌ی رحمت تو جان گرفته است. حال اگر تو دریغ کنی، از این واسطه‌ها چه بر می‌آید؟ 🌟❈࿐ إِلٰهِى إِنْ حَرَمْتَنِى فَمَنْ ذَا الَّذِى يَرْزُقُنِى معبودم! اگر محرومم کنی پس کیست آن‌که به من روزی دهد؟ ࿐❈🌟 (خانم طراوت) 🌟❈࿐ @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈••• شنبه‌ها با قـــــــــرآن 💛
🌿🔶 پای درد دل کارگر بیچاره نشستم: - صبح تا شب کار می‌کنیم، آخرش هم هیچی به هیچی. صاحب کارمون اندازه‌ی نصف جاهای دیگه بهمون حقوق می‌ده... دلم برایش می‌سوزد. و فکر می‌کنم کاش هیچ رئیسی به زیر دستانش ظلم نکند و با خود زمزمه می‌کنم :چه خوب خدایی داریم که به زیر دستانش ظلمی نمی‌کند. خدایی که روزی را قرار داد تا هرکس آنچه را انجام داده به یاد آورد.... 🌿🔶 ✨يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى  🌿🔶 @mangenechi
💠⚜💠 خدایا! هزاران فلسفه و دلیل وجود دارد برای هر کار خوب، ولی فارغ از تمام این اما و اگرها، من «چشم گفتن» به تو را دوست دارم 😍 💠⚜💠 @mangenechi
🔹آخرین نفر 🔹 زن جوانی در جاده رانندگی می‌کرد. برف کنار جاده نشسته بود و هوا سرد بود. ناگهان لاستیک ماشین پنچر شد و زن ناچار از ماشین پیاده شد تا از رانندگان دیگر کمک بگیرد. نزدیک یک ساعت ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺯ ﺳﺮﻣﺎ کنار جاده ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺎﺷﻴﻦ‌ﻫﺎ ﻳﮑﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺩ می‌ﺷﺪﻧﺪ. اما ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺎﻟﺘﻮی کرمی رنگ، ﺍﺻﻼً ﺗﻮی ﺑﺮﻑﻫﺎ ﺩﻳﺪﻩ نمی‌ﺷﺪ! بعد از ساعت‌های طولانی ایستادن در آن سرمای سخت، بالاخره ﻳﮏ ﻣﺎﺷﻴﻦ قدیمی ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ جوانی ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ؛ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ. ﺯﻥ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ کسی ﻫﻢ ﺑﻪ کمکش ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﻣﺎی ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی می‌ﮐﻨﺪ، ﺯﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ بنشیند. بالاخره کار مرد جوان تمام شد. ﺯﻥ پولی ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﻮﻝ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی ﺩﺭ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﻴﻦﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ هم‌زمان با تشکر و قدردانی، ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ، ﺑﺎ ﺍﺩﺏ، ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: " ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، سعی ﮐﻨﻴﺪ ﺁﺧﺮﻳﻦ کسی ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﮐﻪ ﮐﻤﮏ می‌ﮐﻨﺪ. " ﺍﺯ ﻫﻢ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻲ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. 🌼🔹 ﺯﻥ جوانی ﮐﻪ ﻣﺎﻩ‌ﻫﺎی ﺁﺧﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭی ﺭﺍ می‌ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ، ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ گارسونی ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎ مهربانی ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﻞ ﺩﺍﺭﺩ. ﺯﻥ ، ﻏﺬﺍﻳﻲ 80 ﺩﻻﺭی ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ، ﻳﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﺻﺪ ﺩﻻﺭی ﺑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩ. ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﻴﺴﺖ ﺩﻻﺭ باقی مانده ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺎ وقتی ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، ﺭﻭی ﻳﮏ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﮐﺎﻏﺬی ﺭﻭی ﻣﻴﺰ ﻳﺎﺩداشتی ﺩﻳﺪﻩ می‌‌شد. ﺩﺭ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺑﻴﺴﺖ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻋﻼﻭﻩ‌ی ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺩﻻﺭ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﮐﺎﻏﺬی ﺑﺮﺍی او ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﺍی ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺸﻮﺩ. ﺩﺭ سطر ﺁﺧﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: «در عوض، سعی کن آخرین نفری نباشی که کمک می‌کند» ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭘﻮﻝ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﻮﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ نزدیک ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ‌ﻫﺎ آه ﺩﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ‌ی زنی ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻪ ﻣﺒﻠﻎ کافی ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ همسرش ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﻗﻄﺮﻩ اشکی ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ‌ی ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻥ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 🔹🌼🔹 آخرین نفر نباشیم 😊 هیچ وقت 😊 🌼🔹 @mangenechi
🌼🌿 مرا هزار امید است و هر هزار خداست! 🌼🌿 @mangenechi
࿐❈🌟 خداوندا! آمده‌ام؛ اما نه برای سرکشی و تکبر؛ بلکه سربه زیر و خاشع در برابر بزرگی و برتری تو. ایستاده‌ام؛ اما با جانی خسته و حالی منقلب. آمده‌ام مشتاق، تا رو در رو تو را با همه‌ی مهربانی‌هایت تماشا کنم. من آمده‌ام! 🌟❈࿐ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِيناً لَكَ در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستاده‌ام. ࿐❈🌟 (خانم طراوت) 🌟❈࿐ @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🔸🔹🔸 حساب و کتاب‌های مالی بعضی مردم که به هم می‌ریزد، کل زندگی را برای خودشان و دیگران تلخ می‌کنند. بعضی هم مدام سرشان در سود و زیان معامله‌هایی است که انجام می‌دهند تا مبادا اشتباهی رخ دهد. اما نمی‌دانم چرا به سود و زیان اصلی خود فکر نمی‌کنند؟ مگر نشنیده‌اند که امام رئوف چه فرمودند؟ «هرکه از نفس خویش حساب کشد، سود می‌برد و هرکه غفلت‌ ورزد، زیان می‌بیند.» 🔹🔸🔹🔸 (خانم یابری) 🔹 @mangenechi