eitaa logo
من حجاب را دوست دارم 🇮🇷🇵🇸
249 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
12.6هزار ویدیو
347 فایل
#من_محمد_را_دوست_دارم😊😍 #حجاب_زیباست😍😊 #حجاب_را_دوست_دارم #امر_به_معروف_نهی_از_منکر_واجب_است😊 حجاب امرخداست زنده باداسلام زنده باد قرآن @manhejabradoostdaram2 https://www.instagram.com/invites/contact/?i=154cisoszc69c&utm_content=lvv1sl4‎‏
مشاهده در ایتا
دانلود
من حجاب را دوست دارم 🇮🇷🇵🇸
⭕️یزید سگ باز بود یزید اعتقادی به نجس بودن سگ نداشت یزید اهل رقص و آواز بود یزید موافق بی حجابی و
برای امربه معروف به سگ بازان وسگ گردانان میتونید ازشون فقط یه سوال بپرسید... هزینه ی نگهداری از سگ و چرا برای بچه های یتیم یا بی بضاعت هزینه نمیکنید؟
✍امام صادق علیه السلام فرمودند: «آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ پس خداوند نور حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم» 📚 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥ ✨أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ✨
ضروری برای مومنان کاربر فضای مجازی.mp3
6.73M
سلسله جلسات ایت الله میرباقری(جلسه پنجم ) در محرم 98👆👆👆👆 ♠️ضروری برای مومنان کاربر فضای مجازی ♠️نجوای شیاطین ♠️ناامیدسازی مومنان ♠️تغییر در دستگاه ارزشگذاری مومنان ♠️خستگی از انقلابی گری
سلام دوستان عزیزم♠️ عزاداریها و نیز مجاهدتهاتون قبول انشاالله این👆👆👆 صوت کوتاه رو حتماحتما گوش بدید تا از خیلی ناامیدیهای که برامون طراحی شده رها بشید +مومن نباید توی زمین دشمن همون نقشی که اون میخواد رو بازی کنه. لذا موکدا پیشنهاد میکنم صوت روگوش بدید
ختم صلوات به نیت سلامتی وتعجیل در فرج آقا امام عصردراین ایام تاپایان جمعه...هر عزیزی که میتونه اطلاع بده ... سهم شما 500صلوات
سلام یه روز توی اتوبوس نشسته بودم یه دختر خانم محجبه موقری کنارم نشست سر صحبت رو باز کردم و یه برگه تبلیغ درباره امر به معروف بهشون دادم و صحبت کردیم تشکر کرد چند دقیقه بعد یه دختر خانم باظاهری بدروبروی ما نشست.نگاه کردم صندلی های جلو خالیه.به نشانه اینکه می خوام از اتوبوس پیاده بشم از جام بلند شدم یه برگه با مطلب مطلب محترمانه به دختر ه دادم رفتم جلو نشستم متوجه حضور من در جلو نشد شروع کرد غر زدن.میشنیدم که اطرافیان از من وکار من دفاع میکردن خیلی خوشحال شدم دختره دیگه ادامه نداد و پیاده شد این فضای ایجاد شده در دفاع از کار من به نظرم شایدخیلی مفیدتر و موثرتر بود 😊😊
سلام.دیشب زمان خیلی مناسبی برای تذکر بود.و من به افراد زیادی تذکر دادم.دیشب شام غریبان بود و یک محوطه بزرگی رو حفاظ زده بودن و در وسط یک عده نمایش شام غریبان اجرا میکردن و بقیه نگاه میکردن.یک عده خادم هم تذکر میدادن که کسی نایسته و سکوتو رعایت کنن و.....من بچه کوچیک داشتم و توی بحث خادمی شرکت نکرده بودم ولی دیشب دیدم بحث حجاب افتضاحه و چنان آرایش کردن که انگار اومدن مهمونی.خوبیش این بود که چون همسر من یکی از افرادی بود که نمایش بازی میکرد و اکثر محل همسرمو می شناختن و منو هم تا حدودی میشناختن بهم بی احترامی نمیشد.پسرمو خوابوندم سپردم به مادرم.رفتم سمت یکی از خدام گفتم شما که دارید کار خیر میکنید حداقل راجع به حجابشون هم تذکر محترمانه بدید.همشون گفتند گوش نمیکنند فوش میدن بی احترامی میکنن.حتی یکی از خدام داشت بغضش میترکید از عصبانیت.من هم گفتم عزیزان چرا خودتونو ناراحت میکنید فقط تذکر بدید و رد شید.بحث نکنید توجه نکنید.فقط وظیفه تونو انجام بدید.بعد یکیشون گفت اگر شما قدرت و بیانشو دارید بسم الله بفرمایید همکاری کنید.یک پر خادمی بهم دادن و منم شروع کردم.هرکس حجابش مشکل داشت محترمانه تذکر میدادم.بعضی ها مرتب میکردن بعضی ها توجه نمیکردن بعضی ها میگفتن منو تو قبر خودمو میزارن بعضی ها چشم غره میرفتن.ولی من برام مهم نبود و کار خودمو میکردم.تجربه خوبی بود وکلی روحمو آزاد کرد.حتی چند نفر گفتن چطوری میتونی بدون استرس تذکر بدی.منم گفتم اولین باری که شروع کردم خیلی سخت بود ولی به مرور راحت شد و الان هیچ استرسی ندارم .گفت اگر فوش بدن چی؟گفتم مهم نیست چون دارم واجبمو انجام میدم.
هدایت شده از اسراء
ده سال پیش "عطیه" بعد از ۴ ترم افتادن از درس استاد "اصلاحطلب" اونم به دلیل رد کردن پیشنهاد بی‌شرمانه استاد، خودکشی کرد...! کاش به جای داستان واقعی عطیه برای اصلاحطلب‌ها اهمیت داشت. "راضیه طاهریان" 🏴 @Sorenae
هدایت شده از نسرا استان قم
🔸 به نظر شما چند نفر از نمایندگان مجلس، سلبریتی‌ها و ... به دلیل نداشتن سواد رسانه‌ای کافی یا آماده کردن آتش تهیه برای حمله رسانه‌ای دشمن به جمهوری اسلامی ایران، به ماجرای #دختر_آبی پرداختند؟ #رسانه 🆔 @majazihaa
  مجله مبلغان مهر و آبان 1383، شماره 59 بیست سخنرانی پنج دقیقه ای 116 مقدمه از آنجا که بسیاری از مشکلات و معضلات موجود در جامعه به عدم شناخت عامه مردم از حقایق و دستورات دینی و یا غفلت از آنها باز می گردد، بر آن شدیم تا باگردآوری آیات، روایات، داستانها، نکات تاریخی، اشعار، خاطرات، لطیفه ها، ضرب المثلها و... در رابطه با سنتهای حسنه، مجموعه ای را در قالب سخنرانیهای پنج دقیقه ای تنظیم کرده، و در اختیار مبلغین محترم قرار دهیم. این شیوه از چند جهت می تواند مفید باشد: 1. در فرصتی کوتاه بخشی از یک سنت حسنه به مردم معرفی می شود. 2. مبلغان محترم، سخنان و مطالب متنوع را تحت یک عنوان کلّی (سنتهای حسنه) و جهت دار بیان می کنند. 3. از پراکنده گویی و اتلاف وقت مخاطبین و در نتیجه زدگی و رویگردانی آنها و کم شدن جمعیت در محافل مذهبی و مجالس جلوگیری می شود. 4. به لحاظ اینکه فهم و بکارگیری سنتهای حسنه نیاز ضروری مردم و اموری عملی است، جذابیت زیادی خواهد داشت. جهت تحقق این امر و برای هر روز، آیه یا حدیث مربوط به موضوعی را همراه یک داستان یا خاطره یا نکته تاریخی و یا...، به اندازه ای که از یک جلسه پنج دقیقه ای فراتر نرود، تنظیم می کنیم و این رویه را ادامه می دهیم تا چند موضوع از سنتهای حسنه را مطرح سازیم. سپس چند موضوع دیگر از سنتها را به همین روش در نظر گرفته و ارائه می دهیم. در مرحله اول، شش سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر، شرکت فعال در مسجد، رعایت حقوق دیگران، ازدواج آسان، آئین همسرداری و ساده زیستی و دوری از تجمل را انتخاب کرده ایم. و برای هر کدام چند سخنرانی در نظر گرفته شده است. تذکر: از آنجا که بسیاری از مردم سخنرانی بین دو نماز را ـ هر چند کوتاه باشد ـ نوعی برنامه تحمیلی می دانند، از اینرو تقاضا می شود جلسات پنج دقیقه ای، پس از ادای دو نماز اجراء شود تا عده ای که در این برنامه شرکت می کنند ـ هر چند کم باشند ـ با رغبت مطالب را پی گیری کنند و اثر گزاری مطلوب بر مخاطبان صورت پذیرد. سنت امر به معروف و نهی از منکر جلسه اول: امر به معروف و نهی از منکر مهم ترین ویژگی قال اللّه تعالی: «کُنْتُمْ خَیْرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وتُؤْمِنُونَ بِاللّه ِ»؛(1) «شما بهترین امتی بودید که برای مردم پدید آمدید؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید.» در این آیه شریفه «امت اسلامی» به عنوان بهترین امت معرفی شده است و دلیل آن دو چیز ذکر شده است: «امر به معروف و نهی از منکر» و «ایمان به خدا». نکته جالب توجه این است که در این آیه امر به معروف و نهی از منکر بر ایمان به خدا مقدم داشته شده که نشانه اهمیت و عظمت آن است. به تبع این ویژگی برای بهترین امت اسلامی، باید گفت که مهم ترین ویژگی جامعه اسلامی هم همین مسئله است که امر به معروف و نهی از منکر شناخته شود و وجدانهای بیداری در جامعه پیوسته از آن پاسداری کنند. داستان هجوم رضاخان به قم به بهانه بی احترامی به خانواده اش، نمونه ای از این بیداری آگاهانه در جامعه را نشان می دهد: از قدیم الایام تا به امروز مرسوم بوده و هست که غالبا مردم هنگام تحویل سال نو در اماکن متبرکه به سر می برند و آن را به فال نیک می گیرند. عید نوروز سال 1306 شمسی با 27 رمضان 1346 مطابق بود و زوّار بسیاری از نقاط مختلف به سوی شهر قم روی آوردند تا هنگام تحویل سال در حرم حضرت معصومه باشند. حرم مملوّ از جمعیت بود. اعضای خانواده پهلوی ـ که همسر رضاشاه هم جزو آنها بود ـ در غرفه بالای ایوان آیینه بدون حجاب کامل نشسته بودند، و این به طوری جلب نظر می کرد که صدای اعتراض مردم از هر سو بلند بود؛ ولی هیچ کس جرأت نمی کرد قدم پیش گذارد و به آنها تذکر دهد. در همین موقع، سید ناظم واعظ که در مسجد جنب حرم مشغول وعظ بود، مردم را تهییج نمود تا امر به معروف و نهی از منکر کنند. خبر به مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی رسید. او ابتدا به خانواده دربار پیغام فرستاد که: اگر مسلمان هستید نباید با این وضع در این مکان مقدس حضور یابید و اگر مسلمان نیستید، باز هم حق ندارید در این مکان حضور یابید. پیام موثر واقع نشد. حاج شیخ محمد تقی شخصا به حرم آمد و سخت به آنان اعتراض نمود و از آنها خواست که سر و صورت خود را بپوشانند یا از آنجا خارج شوند. در این وقت غوغایی به پا شد. خانواده پهلوی فورا به منزل تولیت حرم رفته و از آنجا با تلفن به رضاشاه خبر دادند. او فورا به سوی قم حرکت کرد و دستور داد یک عده سرباز پشت سرش حرکت کنند. بعد از چند ساعت به شهر قم رسید و مستقیما وارد صحن حرم شد.چند نفر طلبه را که در آن اطراف بودند، شلاق زد و چند نفری را هم در جوار قبر حضرت معصومه با عصا و لگد مضروب کرد. سپس دستور داد مرحوم بافقی را دستگیر کرده به تهران فرستند و تحویل زندان شهربانی دهند. او را همچنان در
حبس نگه داشتند تا بعد از پنج ماه که آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی خواستار آزادی وی گردید.(2) مهلک در امان خواهد بود. جلسه دوم: ملایمت و محبت در امر به معروف و نهی از منکر قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله «لا یَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَلا یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ اِلاّ مَنْ کانَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: رَفیقٌ بِما یأْمُرُ بِهِ وَرَفیقٌ فیما یَنْهی عَنْهُ ...؛<SUP>(3) امر به معروف و نهی از منکر نکند مگر کسی که سه خصلت در او باشد: [اول اینکه:] در آنچه به آن امر و نهی می کند، طریق مدارا پیش گیرد... .» در راه انجام دو فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر، پیوسته باید دلسوزی و حسن نیت و پاکی را سرلوحه کار خویش قرار داد و جز در موارد ضرورت، باید از راههای مسالمت آمیز وارد شد. متأسفانه بعضی، هنگام امر به معروف و نهی از منکر، از راه خشونت آمیز وارد می شوند و به الفاظ زشت و زننده متوسل می گردند، لذا می بینیم این نوع امر به معروفها نه تنها اثر خوبی ندارد، بلکه گاهی نتیجه معکوس می دهد. در تفسیر المنار آمده است: جوانی به خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا! آیا به من اجازه می دهی زنا کنم؟! با گفتن این سخن فریاد مردم بلند شد و از گوشه و کنار به او اعتراض کردند، ولی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با خونسردی و ملایمت فرمودند: نزدیک بیا. جوان نزدیک آمد و در برابر پیامبر نشست. حضرت با محبت از او پرسید: آیا دوست داری با محارم تو (مثل مادر، خواهر و دختر) چنین کنند؟ جوان ناراحت شد و گفت: نه فدایت شوم. حضرت فرمود: همینطور مردم راضی نیستند بامحارم آنها چنین شود. جوان از سؤال خود پشیمان شد. سپس پیامبر خدا دست بر سینه او گذاشت و در حق او دعا کرد و فرمود: «خدایا قلب او را پاک گردان و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگی به بی عفتی نگاه دار». از آن به بعد منفورترین کار نزد این جوان، زنابود.(4) بهلول»! سنگ تراش، سنگ را تراشید و به بهلول تحویل داد. او شبانه از نردبانی بالا رفت و این سنگ را بر سر در مسجد نصب کرد. روز بعد وقتی کارگران تابلو را دیدند، به هارون خبر دادند. هارون بهلول را احضار کرد و پرسید: بانی مسجد من هستم، تو چرا خودت را بانی معرفی کردی؟! بهلول گفت: تو اگر برای خدا مسجد می سازی بگذار نام من باشد. خدا که می داند بانی کیست. او با این طنز به هارون فهماند که تو اخلاص نداری. روزی دیگر بهلول وارد مجلس هارون شد؛ چون هارون در مجلس حضور نداشت، بهلول جای هارون نشست. خادمان او را از آنجا بلند کردند و کتک زدند. همین که هارون وارد مجلس شد، به هارون گفت: من چند دقیقه ای جای تو نشستم و کتک خوردم، وای به حال تو که عمری در جای اهل بیت پیامبر نشسته ای. آری او با این طنزها و با همین ملایمتها، هارون را متوجه خطاها و اشتباهات خود می کرد. جلسه سوم: امر به معروف و نهی از منکر با عمل و رفتار قال الصادق علیه السلام : «کُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ لِیُرَوا مِنْکُمُ الاِْجْتِهادَ وَالصِّدْقَ وَالْوَرَع؛<SUP>(5) مردم را با غیر زبان دعوت کنید تا از شما اجتهاد، راستگویی و پارسایی ببینند.» قوانین اسلام مبتنی بر حکمت و کیفیتی نظام یافته است که خود بتواند نگهبان و حافظ خویش باشد. امر به معروف و نهی از منکر دو قانون نگهبان است که از دیگر قوانین الهی پاسداری می کند. برای تأثیر بهتر این دو قانون در افراد و جامعه بهتر است که از روش غیر مستقیم و توأم با عمل، آن دو را به دیگران آموخت و اجرا کرد. سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید، به سخندانی نیست در این رابطه داستان جالبی از عالم الهی مرحوم آخوند ملاعباس تربتی نقل شده است: یکی از محافظان فرزند آخوند ملاکاظم خراسانی نقل می کند: «در ایام زمستان برای سرکشی به املاک آقا به نیشابور رفته بودیم، در مراجعه به مشهد در راه برفگیر شدیم و در قهوه خانه ای وسط راه ماندیم. غیر از ما جمعی دیگر نیز به قهوه خانه پناه آورده بودند. شب فرا رسید و چهار نفر از جوانان پولدار و خوشگذران مشهد ـ که چهار خانم هم همراه خود داشتند ـ با ماشینی آمدند و چون گرفتار برف و تاریکی شده بودند، به قهوه خانه پناه آوردند. آمدن آنها در آن شب تاریک برفی در میان کوهستان بزم عیشی مجانی برای مسافران به وجود آورد، جوانان بطریهای مشروب و خوراکیها را چیدند و زنان، بعضی به خوانندگی و بعضی به رقص پرداختند. در گرما گرم این بساط، در قهوه خانه باز شد و مرحوم ملاعباس تربتی با سه چهار نفر که از تربت به مشهد می رفتند و مرکبشان الاغ بود، از ناچاری برف و تاریکی شب، آنها هم به این قهوه خانه پناه آوردند و از صاحب قهوه خانه اجازه خواستند که به آنها جایی بدهد. او گفت: سکّوی آن طرف خالی است. حاج علی اکبر می گفت: من با مشاهده این وضع هراسان شدم و گفتم که نکند از جانب حاج آخوند نسبت به اینها تعرضی بشود و