پ.ن : بماند که گوشیایِ هممون دوسه درصد بیشتر شارژ نداشت و وسط برداشتِآخر وقتی هجر ِ راضی کردن الناز خانم به جون خریده بودیم و سوتی هایِ ناجورمون ته کشیده بود گوشیا خاموش شدن و قسمت مورد علاقه من نشد که ضبط بشه ، البته که همینشم غنیمته .
هدایت شده از خانومِ نویسنده.
بی صبرانه منتظرم سال تحصیلیم تموم شه، تا از همه ی گروهای درسی لفت بدم، و گالریمو خالی کنم.
_چقد وضعیت سخیفیه که یکی از داده هایِ ذهنیت یهو به کل تغییر کنه .
*کشیدن گوشه هایِ لب به بالا