🔵 داستان
#داعش_اندکی_نزدیکتر
نویسنده:
#زینب_علوی
🔴 رمان داعش اندکی نزدیکتر (قسمت سی و ششم)
رضا نگاه معنی داری به حسنا کرد و گفت: نظر لطف شماست خانمی.
حسنا هم با لبخند دندان نمایی جواب حرف رضا رو داد.
این وسط ریحانه غرق در فکر به آینده ی زندگیش بود. و به اینکه آیا با ازدواج خوشبخت میشه یا موفقیتی بدست میاره یا اینکه نه باید جلوی هر تغییری حتی ازدواج وایسه . یا اینکه آیا واقعاً میتونه عرفان رو دوست داشته باشه و عرفان همون مردیه که اونو خوشبختی میکنه یا عرفان براش یه مرده مث همه مردهای دیگه.؟
تو همین فکرا غوطه ور بود که دستای رضا رو که جلوی چشمش تکون می خوردن دید.
به خودش اومد و نگاهی به رضا کرد که داشت می گفت: خب خواهر جان بهش بگم می تونی باهاش حرف بزنی؟ بدون رودربایستی بگو. بحث زندگی آیندته.
ریحانه بدون پلک زدن نگاهشو به رضا داد و گفت: من با حرف زدن مشکلی ندارم. البته تو خونه نباشه چون نمی خوام اگه تفاهمی نداشتیم دیگه کار به آمدن به خونه بکشه.
رضا لبخندی زد و گفت: موافقم. پس بهش میگم یه روزی رو خودش تعیین کنه واسه حرف زدن. البته اینم بگم جلوی چشم خودم هستین.
ریحانه تو دلش به غیرت برادرش آفرین گفت و خدا رو شکر کرد که گرچه باباش اینجا نیست اما برادرش مث کوه استوار کنار خانوادش وایساده.
آلاء به آشپزخانه اومد و پرسید چی دارین میگین به همدیگه؟
رضا لپ آلاء رو کشید و گفت: هر وقت که وقتش شد به تو هم میگیم.
آلاء لب هاشو کج کرد و در جواب رضا گفت: همش باهم حرف می زنین و هیچی به من نمیگین.
حسنا از تو یخچال سیبی برداشت، به طرف آلاء رفت و گفت: بیا بریم سیب بخوری و با هم حرف بزنیم و کلی بحث کنیم.
حسنا که دست تو دست آلاء از آشپزخانه بیرون رفتن، رضا به ریحانه گفت: خواهر جان دیگه تا هر وقت که لازم دیدی فکراتو بکن و برای جواب دادن به این خواستگاری عجله هم نکن.
رضا به هال برگشت و حسنا هم بعد از چن دقیقه حرف زدن با آلاء در مورد فواید درس خواندن، خوبی ادامه تحصیل تو دانشگاه و تفاوت های مدرسه و دانشگاه، با این که می دونست آلاء حرف هاشو نمی فهمه، آلاء رو سر کتاب و دفترش نشوند و خودش به آشپزخانه برگشت تا تو پختن غذا به ریحانه کمک کنه.
حسنا درباره خوبی های عرفان و ازدواج تو سن کم تر و نزدیک به 20 سالگی با ریحانه حرف زد و بهش توصیه کرد درباره این آدم عاقلانه فکر کنه.
ریحانه تو سکوت به حرفای حسنا گوش می داد و گاهی انقد در فکراش غرق می شد که حرفای حسنا رو نمی شنید و او مجبور می شد حرفاشو دوباره تکرار کنه.
ادامه دارد ......
🔴 کانال منو درسام
سروش 👇👇
@s_mamo_darsam
ایتا 👇👇
@manodarsam
🔵 روایت عشق
#روایت_عشق
🔅 #امام_رضا عليه السلام:
✍️ مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
🔴 هر كس اندوه مؤمنى را بزدايد، خداوند در روز قيامت، غم از دلش مىزدايد.
📚 الكافى، جلد ۲، صفحه ۲۰۰
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔴شنیده بودم که میگفتند بعد از فلانی، روز خوش ندیدیم؛ اما حسش نکرده بودم. این یک سال اما با همهی ذرات وجودم درک کردم که ما پس از تو یک روز خوش ندیدیم سردار، یک روز خوش...
راهی ندارد که برگردی؟
خواب دیدم که فرج آمده در دولت عشق
باز فرماندهی قدس است سلیمانی ما
#بلندشو_علمدار
💬 کبری آسوپار
🖤 عزیز دل رفتنت روز تلخ و سخت جهان بود 😭
🔴 کانال منو درسام
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 حدیث دل
#حدیث_دل
🔰 ثروت های دست من...
📎 وصیتنامه #حاج_قاسم_سلیمانی
خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید بهسر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 تلنگر
#تلنگر
💢 مرد میدان
#مرد_میدان بود چون اهل مقام و ریاست طلبی نبود
#مرد_میدان بود چون گرفتار رسومات فخروشی بین مسئولان نبود
#مرد_میدان بود چون برای خدا مخلصانه جان میداد، آبرو میگذاشت، جهاد میکرد
#مرد_میدان بود چون برای کمک به انسانها رنگپوست، مذهب، زبان و ملیت برایش ملاک نبود
#مرد_میدان بود چون ایران و اسلام را بیش از خودش دوست میداشت
#مرد_میدان بود چون حُب به آقازادههایش او را از منافع کشور و مردم دور نمی ساخت
#مرد_میدان بود چون بیش از آنکه سخن بگوید عمل میکرد
#مرد_میدان بود چون پایش بند به منافع احزاب و رسانه ها نبود
#مرد_میدان بود چون معتقد بود آنکه باید ببیند می بینید
برای مرد میدان مبارزه شدن این #صفات لازم است، این صفات را در کمتر صاحب منصبی می یابیم و اگر برکت خون شهید تربیت نسلی باشد که حاضر باشند سختی مرد میدان بودن را بجان بخرند بدون شک این شهید تکثیر خواهد شد
در این یکسال ما چقدر خودمان را به صفات آن #مرد_میدان نزدیک ساخته ایم؟
آیا مانند او از خوابمان زدیم؟ آیا باری از دوش کشور و مردم برداشتیم؟
آیا به وحدت و نزدیک شدن دلها کمک کردیم؟ آیا مثل او اهل جذب بودیم؟
آیا در هر سنگری که بودیم کارمان را به نحو احسن انجام دادیم؟
و دهها "آیای" دیگر. از او به جز چند عکس و دلنوشته به بیشتر اکتفا نمی کنیم کلیشه، کلیشه، کلیشه
ما در این یکسال چقدر خودمان سلیمانی شده ایم؟
خدا عاقبت ما را ختم به همین سرنوشت سردار کند
برداشت آزاد از یادداشت #علیرضا_زادبر
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 تلنگر
#تلنگر
💢برای آنانی که #عاشق حقوق حیوانات اند:
در اوج سردی زمستان و بارش برف سنگین، از ماموریت سوریه تماس میگیرد با پادگان آموزشی که حواستان باشد هوای سرد حیوانات از بالای کوه به سمت دامنه می آیند آن انتهای پادگان نزدیک به کوه برایشان غذا بگذارید تلف نشوند
💢 برای آنانی که دینشان #انسانیت است:
زنان ایزدی را که داعش به اسارت برد
وقتی در عراق به اربیل حمله بردند
آن گاه که مسیحیان در محاصره بودند
وقتی داعش سر از اهل سنت می برید
نگاه به ملیت، جنسیت یا دین ملاک نبود او از همه انسانها دفاع کرد
💢 برای آنانی که #اولویت و حُبشان فقط وطن است:
#هشت سال مقابل صدام ایستاد، جانباز شد، میتوانست ادامه زندگی را در بازنشستگی با ده ها عنوان پرافتخار نظامی بگذراند اما وقتی هدف پایانی داعش از خون ریزی فتح تهران و خراسان بود اجازه نداد جنگ به مرز ایران نزدیک شود. دشمن را در نطفه، همان خانه خودش خفه کرد
💢 برای #شیعیانی که ملاکشان فقط قمه و عزاداری است:
وقتی داعش چند #خیابان به حرم حضرت زینب(س) فاصله داشت، وقتی سامرا در حال #سقوط بود بدون درنگ نیروهایش را به حرم رساند تا عمه سادات دوباره ی تاریخ به اسارت نرود. روضه ها و حفظ حریم را مدیون اوییم.
💢 همه ی ما مدیون اوییم
از قهرمان ملی، دینی و انسانی خود دفاع کنید. اجازه ندهیم با رنگ و لعاب تحریفگران دروغگوی مجازی و شبکه های سعودی و مزدوران دلار عظمت جانفشانی او زیر سوال برود
برداشت آزاد از یادداشت #علیرضا_زادبر
🔴 کانال منو درسام
👇👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 حقایق گفتنی
#حقایق_گفتنی
💢 اندر حکایت جریان وارد شدن برنامه راکتور تحقیقاتی عظیم توماکاک به مراحل نهایی انگلستان پروژه تکمیلی را نیز استارت زد
🔻 انگلستان رسما برنامه اولین نیروگاه اتمی راکتور همجوشی جهان با ظرفیت و هزینه نا مشخص آغاز کرده ، پروژه STEP در اوایل دهه 30 میلادی ( 2030) تکمیل خواهد شد و به نقش بسزایی در هموار سازی نسل آینده راکتور های اتمی (نسل ششم) خواهد داشت
🔻 برنامه STEP بخشی مهم از پروژه بزرگ انرژی انگلستان است که در آن انگلستان تا پایان 2050 استفاده از سوخت های فسیلی را به حداقل ممکن می رساند و سرانه تولید آلاینده انگلستان به صفر نزدیک خواهد شد
▫️منبع: NAVY FORCE
💢 همین کشور دارنده سلاح هسته ای و انواع نیروگاه های هسته!!! مخالف استفاده ایران از انرژی هسته ای است!!
قانون جنگل بر دنیا حاکم است!!!
🔴 کانال منو درسام
👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam
🔵 طنز حقیقی
#طنز_حقیقی
🚨 روحانی گفته: هر کسی دولت را تضعیف کند حامی آمریکاست!
البته وی در ادامه تاکید کرد: خودم سر دسته تضعیف کنندگانِ دولت و پالس ضعف دهندگان و گرا دهندگان به آمریکا هستم و برای روی کار آمدنِ بایدن بال بال میزنم و چشمم فقط مذاکره رِ میبیند و همه امورات کشور و مردم رِ گروگان تصمیمات آمریکا و اروپا گرفتم.
کلاً دست دادن با خارجی هام برام مهم تر از اوضاع اقتصادی شماهاس بفهمین دیگه!!!😏😎
🔴 کانال منو درسام
👇👇
سروش
@s_mano_darsam
ایتا
@manodarsam