هدایت شده از خادم الحسین
سلام علیکم. امروز بعد از نماز جمعه یه خانم جوانی آمد دفتر ، طبق معمول که از همه مراجعه کننده ها سوال میکنم از ایشون هم پرسیدم که با حاج آقا کار دارید ؟ گفتن نه خیر ، یه امانتی دارم . گفتم در خدمتم . ایشون گفت میخوام یه کمکی برای مردم لبنان بدم . به ایشون عرض کردم بیرون بچه های کمیته امداد هستن اما ایشون فرمود میخوام طلا بدم . با مسئول کمیته امداد تماس گرفتم آمد طلا رو تحویل گرفت .
این خانم جوان بعد از اهدای طلا که تصویرش رو میبینید کارت عابر بانکش رو جلو آورد و گفت از این هم ۳۰ تومن بکشید . آقای مسئول با تعجب پرسید چقدر ؟؟؟ خانم جوان دوباره تکرار کرد ۳۰ میلیون تومان.
و من که نظاره گر این سخاوتمندی این بانوی جوان بودم فقط به حال او غبطه خوردم.