https://purson.ir/eybvts پاسخ مشروح محمدعلی رامین به مهدی نصیری و همه کسانی که دولت جدید را نیز به دریوزگی مقابل آمریکا فرامی‌خوانند

🌐 *کرونا، شاه‌اژدها*🌐 📚 در تحلیل پدیده‌های پیچیده و ناشناخته که هرروز ابعاد تازه‌ای از آنها پدیدار می شود و عملکردشان در بسیاری از موارد، «غیرقابل محاسبه» است، تعابیری مانند *«قوی‌سیاه»* یا *«شاه‌اژدها»* به کار گرفته می‌شود. 💥 ویروس کرونا از جنس همین اژدهای هفتادسر است که نظم حیات فردی و نظام اجتماعی بشر را درنوردیده و علوم و فنون مدرن را از کار انداخته و خودش را بر جوامع جهانی تحمیل کرده‌است. 🔥سابقاً ایدز و سارس را گروه‌هایی از جوامع تجربه کردند، اما آنها نه چنین فراگیر بودند و نه چنین وحشی که در هر مرحله، «جهشی» خطرناک‌تر را از خود نشان دهند و حتی براثر واکسیناسیون، غیرقابل مهارتر بشوند. 🔰طی بیست ماه گذشته، دولت تنبل و بی‌انگیزه و خوش‌نشین روحانی، هیچ برنامه و مهارتی برای مهار کرونا از خود نشان نداد تا این که امام خامنه‌ای شخصاً به موضوع ورود کردند و سه مطلب را مطرح و پیگیری نمودند: ✅ فراخوان مردم به همبستگی و کمک رسانی به قشرهای ضعیف جامعه که بر اثر شرایط اجتماعی جدید، آسیب دیده‌ بودند. ✅ تشویق دانشمندان جوان در مراکز علمی کشور برای تحقیق و تولید دارو و واکسن ضدکرونا به منظور بی‌نیاز ساختن مملکت از بیگانگان تنگ‌نظر. ✅ و در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۹۹ واردات واکسن از دو شرکت آمریکایی و انگلیسی را، به دلیل مشکوک و نامطمئن بودن، تحریم و ممنوع کرده و تهیه واکسن از هر طریق مطمئن را توصیه نمودند که دلایل بسیار خردمندانه و دوراندیشانه‌ای داشت، از آن جمله: 📚 آمار رسمی در روز قبل از آن (۱۸ دیماه ۱۳۹۹) نشان می‌داد: 📌مبتلایان به کرونا در آمریکا ۲۲ میلیون نفر (بیست برابر ایران)، در بریتانیا ۲ میلیون و هشتصدهزار نفر (بیش از دو برابر ایران)؛ و در ایران یک میلیون و دویست و شصت هزار نفر مبتلا شده‌بودند؛ 📌مبتلایان جدید کرونا در آمریکا روزانه ۲۶۰ هزارنفر (چهل برابر ایران)، در بریتانیا ۶۲ هزارنفر (ده برابر ایران)؛ در ایران ۶۲۰۰ نفر روزانه مبتلا می‌شدند؛ 📌قربانیان کرونا جمعاً در آمریکا ۳۷۰.۰۰۰ کشته (هفت برابر ایران)، در بریتانیا ۷۷.۰۰۰ کشته (حدود یک‌و‌نیم برابر ایران)؛ در ایران ۵۵.۸۳۰ نفر بودند؛ 📌قربانیان کرونا به طور روزانه در آمریکا ۴۱۰۰ کشته (پنجاه برابر ایران)، در بریتانیا ۱۰۴۰ کشته (بیش از دوازده برابر ایران)؛ و در ایران روزانه ۸۲ نفر جان می‌باختند. 🇺🇸 از سوی دیگر، کمپانی فاسد آمریکایی (Pfizer) طی بیست سال اخیر، بیش از ۵ میلیارد دلار جریمه جنایات و جرائمی را پرداخت کرده که در موارد گوناگون علیه انسان‌ها، بویژه در آفریقا مرتکب شده است: جرائم بزرگی در حوزه «تجویز دارو برای موارد غیر مجاز»، «جرائم مرتبط با ایمنی»، «جرائم مرتبط با نظام درمانی»، «تجویز در موارد تایید نشده»، ««طرح ادعاهای دروغ»، «تخطی از مقررات ایمنی دارویی یا تجهیزات پزشکی» و «ارتکاب فساد در معاملات خارجی»... ✅ کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که سلامتی و جان ملتی را در اختیار واکسن‌های تولیدی مجرم‌ترین کمپانی داروسازی آمریکا قرار دهد؛ آن هم زمانی که هنوز تست‌های مرحله بالینی آن، مشکوک و نامطمئن بودند و میلیونها آمریکایی از پذیرش آنها پرهیز می‌کردند؛ در حالی که تا آن هنگام ۳۷۰.۰۰۰ کرونایی در آمریکا جان باخته و روزانه ۴۱۰۰ نفر کشته می‌شدند؟ 🇺🇸 آن هم از کینه‌توزانی مثل دولتمردان آمریکا‌ که نه فقط دانشمندان و قهرمانان ملی ما را می‌کشند، بلکه کودکان ایران را از غذا و دارو محروم کرده‌اند تا به قول سران پیشین خود بتوانند: *«ریشه ایرانیان را بخشکانند»*... (سوم آبان ۱۳۶۶-کاسپار واینبرگر- وزیرجنگ آمریکا) ✍️ ادامه... *منطق امام خامنه‌ای در تحریم دو شرکت داروسازی آمریکایی و انگلیسی* ۲۵مردادماه ۱۴۰۰ محمدعلی رامین

محمدعلی: 📚 *منطق امام خامنه‌ای*📚 برای تحریم دو شرکت آمریکایی و انگلیسی را می‌دانیم؟ 🖤«رئیس مراکز مهار و پیشگیری از بیماری‌ها در قاره آفریقا» و عضو سابق سازمان بهداشت جهانی، دکتر «JohnNkengasong»، یک طرفدار منافع غرب در آفریقا نیز صدایش بلند شده و اخیراً از دوگانه‌گرایی در رفتار آمریکا و اروپا نسبت به مردم قاره آفریقا اعتراض کرده و از نوع نگاه «نژادی» به «انسان درجه دوم آفریقایی» انتقاد کرده که «چرا آنها حتی در امور دارویی و درمانی، هرچه را خودشان لازم ندارند و طبق ضوابط اروپا قابل استفاده نیست و یا تاریخ مصرفش تمام شده، به آفریقا می‌فرستند» https://www.labournet.de/internationales/afrika/covishield-kaeufe-der-eu-afrikas-zorn-auf-zwei-klassen-impfung/) 🔰چند روز بعد از فرمان امام خامنه‌ای، مبنی بر ممنوعیت ورود تولیدات دو شرکت آمریکایی و انگلیسی به ایران، به طور کاملاً اتفاقی، دانشمندان آلمان و فرانسه و ایتالیا و...، نسبت به عوارض جانبی متعدد واکسن انگلیسی، از جمله در ایجاد لخته‌های خون و بروز خطر سکته قلبی و مغزی هشدار دادند؛ 🌐«کمیسیون ملی دائمی واکسیناسیون آلمان» که قبلاً استفاده از آسترازینکا را فقط برای سنین بالای۶۰ سال تجویز کرده بود، نظرش را کاملاً تغییر داد و تزریق به سنین بالای ۶۰ سال را ممنوع اعلام کرد! در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی نیز بحث بر سر عوارض آن بالا گرفت تا بالاخره مصرف واکسن «آسترازینکا» در اروپا به حاشیه رفت. 🔰گرچه ممکن است، رقابت اقتصادی اتحادیه اروپا علیه انگلستان که از اتحادیه خارج شده، در حذف «آسترازینکا» مؤثر بوده باشد، اما چرا دولت آلمان که ابتدا سی‌میلیون از این واکسن ها را خریده بود، آنها را مصرف نکرد و اخیراً همه را به «کشورهای نیازمند» هدیه داد؟‼️ ⁉️جالب اینجاست که علاوه بر کشورهای آفریقایی با «انسان‌های درجه دو»، جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز این هدایا را دریافت کرده‌اند تا بعضی از هموطنان ما مشتاقانه برای دریافت همین واکسن، به ارمنستان سفر کنند❗️ 🇮🇷 *ما هنوز هم دقیقاً نمی دانیم* که در ورای ابراز بی‌اعتمادی امام خامنه‌ای در هنگام صدور حکم تحریم واکسن‌های «آسترازینکا و فایزر»، چه اطلاعاتی از پشت صحنه آنها برای ایشان معلوم بوده که تا اثبات قطعی و نهایی، نخواستند اعلام کنند؛ 📍اما از لابه‌لای مباحثی که صاحبنظران غربی در رسانه‌های خودشان مطرح کرده‌اند، نکاتی را درمی‌یابیم: 🇩🇪 کافیست، دیدگاه‌های تخصصی یکی از برجسته‌ترین دانشمندان ویروس‌شناسی آلمان در طول سالهای (1982 تا 2012)، پروفسور «سوخاریت باکدی» (Suchrit Bhakdi) علیه واکسن‌های ضدکرونا، بویژه «فایزر_بیون‌تک» را مطالعه کنیم تا بفهمیم که *«احتیاط شرط عقل است»* 🇺🇸چرا تولیدات فایزر با روش‌های «تجربه‌نشده» و بی‌سابقه در تولید واکسن، هیچ گونه تضمینی را به همراه ندارند و خریدار و مصرف کننده، باید اضطراراً و ناچاراً «ریسک واکسن» را خودش بپذیرد؟ 🇺🇸محصولات شرکت فایزر، پیش از این به مردمان کشورهای فقیر آسیب‌های فراوانی زده‌اند که اگر «قربانیان» بجای آفریقایی بودن، اروپایی می‌بودند، حتماً بجای پرداخت پنج میلیارد دلار جریمه، صدها میلیارد دلار جریمه می شدند. 🇩🇪این که دولت آلمان بعداً با پرداخت بیش از صد میلیون یورو حمایت تحقیقاتی به شرکت دارویی ماینس آلمان، «بیون‌تک»، از تولیدات کمپانی مشترک (آمریکایی-آلمانی) «فایزر-بیون‌تک» تعداد ۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰ واکسن برای جمعیت هشتاد میلیونی خود با نوسان قیمت هر دُوز بین ۱۰تا۲۰ یورو خریداری کرده‌است، ماجرایی‌است که هنوز ناشناخته می‌باشد. ‼️نکته مهم این است که این شرکت‌های دارویی هرچه بیشتر تولید می‌کنند، تولیداتشان افزایش قیمت پیدا می‌کند! ❌ از نظر اقتصادی قابل توجیه نیست که کالایی ابتدا ارزان تولید و عرضه شود و با افزایش تولید، قیمت آن نیز افزایش یابد، مگر این که مصرف کنندگان به مشتریان دائمی تبدیل بشوند یا تولیدکننده مطمئن باشد که مصرف کنندگان جدیدی در راه هستند! ✍️ بیل گیتس در دسامبر 2020 گفت «چهار تا شش ماه دیگر، پاندومی تا ده‌برابر خطرناک‌تر می‌شود» https://www.thehindu.com/news/international/next-four-to-six-months-could-be-worst-of-covid-19-pandemic-says-bill-gates/article33324567.ece 📌 اگر این اظهارات بیل گیتس، *اطلاعات* او هستند، آنها را از کجا به دست می‌آورد: از سوی ناشران پاندومی در میان جوامع یا تولیدکنندگان واکسن‌ها که عوارض آنها را می‌شناسند؟ 📌اگر این سخن، صرفاً گمانه زنی اوست، یعنی فقط بازارگرمی برای خرید و مصرف واکسن‌هاست. 📌یا شاید هم «برنامه مشترکی» است که همراه با تولیدکنندگان پیگیری می‌کند و ما هنوز نمی‌دانیم که ماهیت آن چیست؟ ✍️ ادامه البته هنوز راجع به تجربیات ایران از شگردهای موذیانه و اعتمادسوز حاکمان آمریکا و انگلیس سخنی نگفته‌ایم ۱۴۰۰/۵/۲۵ محمدعلی رامی

🌐 *دانشگاه غرب، ابزار سلطه بر شرق*🌐 ✍️ *«دانشگاه»*، نهاد مهمی در حکومت‌های غربی با نظام لیبرال کاپیتالیسم است که هرگز بدون هدف سرمایه‌گذاری برای آینده کشورهایشان، هیچ دانشجویی از ملل شرق و جنوب را آموزش نمی‌دهند و حتی در شعب این دانشگاه‌ها در کشورهای ثالث نیز، بدون این هدف‌گذاری، به کسی «مدرک تحصیلی» هم نمی‌دهند؛ 📚 و هیچ استثنایی در هیچ رشته‌ی تحصیلات عالی برای دانشجویان سایر ملل قائل نیستند؛ اما در بعضی از رشته‌ها صریح‌تر و در بعضی دیگر، پیچیده‌تر عمل می‌کنند. 🔰 مثلاً در *علوم مهندسی*، عموم دانشجویان خارجی، بعداً به قول خودشان در کشورهای «جهان سوم»، خواسته یا ناخواسته، شبیه به دلالان «بازاریاب» برای تولیدات و صنایع مهندسی کشور محل تحصیلشان عمل‌می‌کنند و غالب آموخته‌ها و تحقیقات و مقالات و تجربیات و حتی تربیت دانشجویان هموطنشان، در خدمت پیشرفت علوم و فنون و شکوفایی صنعت و اقتصاد کشور محل تحصیل سابقشان قرار می‌گیرد؛ و صنعت و تجارت و تولید و دانشگاه مملکت‌شان را در جهت منافع کشور محل تحصیل‌شان قرار می‌دهند. 🔰در *علوم پزشکی* هم به نوعی دیگر در خدمت به کمپانی‌های داروسازی و تجهیزات پزشکی و... و هماهنگ با نهادهای بین المللی غربی، مثل «سازمان بهداشت جهانی» قرار می گیرند. 🔰اما در *علوم انسانی*، ماجرا خیلی پیچیده‌تر می‌شود؛ مثلاً: با رشته‌های علوم سیاسی، اقتصاد، مدیریت، حقوق، فلسفه، هنر و... برای خودشان «نیروی انسانی ماهر» تربیت می‌کنند، تا اداره امور جوامع و حکومت‌ها در کشورهای دانش‌آموختگان، مطابق اراده دول غربی و اندیشه‌ی استادان غرب شکل بگیرد... ✅ البته محتوای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه‌های تمام کشورهای عقب مانده، ترجمه، اقتباس و تقلید از کتب درسی دانشگاه‌های غربی است، زیرا استادان این دانشگاه‌ها، به درستی باور کرده اند که همین محتواها، عامل پیشرفت غرب بوده است؛ اما نمی‌دانند که در مقام مقایسه، تطبیق مسیحیت قرون وسطایی «ضدعلم» بر اسلام «علم گستر»، یک اشتباه نیست، بلکه یک جهالت وحشتناک و خیانت‌بار است. ❌ یک نمونه‌ی برجسته، عملکرد *«مستشرقان و استادان مدارس‌عالی شرق‌شناسی غرب»* است؛ ✍️ آنها عموماً دانشجویان کشورهای شرقی و آفریقایی را ظاهراً به یک *«دادوستدعلمی»* دعوت می‌کنند که با کمک *«علوم شناختی» و «عملیات روانی»*، نتیجه‌ی دادوستد استاد_دانشجو، قطعاً «مجذوبیت استاد به شرق» نیست، بلکه فارغ‌التحصیلی به معنای «پذیرش تفکرغرب درباره شرق» توسط دانش‌آموخته است: 📚 استاد، *«اطلاعات ملی و هویت شخصی دانشجو»* را از او می‌گیرد؛ او را در یک فرایند علمی *«شبهات در برابر بدیهیات»* زیر رگبار وسوسه‌ها گرفته و بی‌امان بمباران می‌کنند، ذهنش را خسته و غیرفعال و خنثی می‌سازند و با شیوه ظاهری *«تز_آنتی‌تز_سنتز»*، او را ازخودیت خویشتنش تهی می‌سازند تا در نهایت با کسب اطمینان از وادادگی و عدول یا عبور او از همه ارزش‌های دینی و ملی، با دادن *«مدرک علمی»*، یکی از این دو مأموریت را نانوشته برایش طراحی می‌کنند: یا او را به مثابه عنصری برای جذب سایر هموطنانش و جاسوسی علمی علیه کشورخودش به خدمت بگیرند؛ یا او را به میان خانواده و قبیله و شهر و ملتش برگردانند تا بعد از آن، به عنوان یک «استاد» و «دانشمند»، هرآن‌چه را که آموخته به جوانان سرزمینش بیاموزاند و *«هیولایِ ترس»* از آینده‌شان و *«دیوِ یأس»* از تمام داشته‌هایشان و *«جنِ تردید»* در باورها و عقایدشان را در ذهن و ضمیر آنان القاء کرده و *«بختک احساس پوچی و بدبختی و ذلت»* را بر جانشان مسلط کند... ✍️ ادامه دارد... 🔰 *دانشگاه و الیناسیون*🔰 محمدعلی رامین ۲۹ مرداد ۱۴۰۰

📚 *دانشگاه و الیناسیون*📚 ✍️ موضوع بحث، *بازشناسی وضعیت روانی مسخ‌شدگان و بی‌فطرتانی است که تحت تأثیر شرایط تحمیلی «ذهنیت‌سازی در دانشگاه‌های غرب»، ناخواسته، اما آگاهانه، پذیرای ذهنیت‌گرایی مفرط شده و با نفی عقلانیت معطوف به ادراکات فطری خویش، بسیاری از بدیهیات و عینیات جهان پیرامونی را انکار نموده و ذهنیات تحمیل شده بر خود را توأم با رنج جانکاه «بی‌خویشتنی»، هم به درون دانشگاه‌های کشور وارد کرده‌اند و هم از طریق رسانه‌ها برای همگان ذهنیت_سازی می‌کنند.* 🔰این پدیده، معمولاً در کودکان، به صورت *عارضه‌ی «ذهنیت‌گرایی مفرط» به عنوان یک «بیماری روانی» شناخته شده که علوم «روانشناسی، روانکاوی و روانپزشکی» در فرایندهای طولانی به درمان این «رنجوری» می‌پردازند تا کودک آسیب‌دیده، بتواند به واقعیات بدیهی جهان پیرامون خود تمکین کند و از ستیز با هنجارها و طرد دیگران و انزواطلبی درون خانواده، تحقیر همسالان در مدرسه و گریز از نظم و نظام جامعه، نجات پیدا کند.* 🌐 این ماجرا، البته در دهه‌ی اخیر، در شبکه‌های اجتماعی با کمک رسانه‌های غربی، شبیه به یک *«پاندومی ذهنیت‌سازی و ذهنیت‌گرایی» بشدت در قشرهای گوناگون جامعه در حال گسترش است و اگر این آسیب‌دیدگان روانی بتوانند تکیه‌گاه اصلی نظام اسلامی، یعنی «دانشگاه» را آلوده‌سازی کنند، واگیری «نفی بدیهیات و عینیات»، با هیچ واکسنی قابل درمان و حتی قابل مهار هم نخواهد بود.* ✍️ مفهوم لاتین «الیناسیون» با دو کلمه آلمانی ( Entäusserung و Entfremdung) به معنای *ازخودبیگانگی و خودانکاری و بی‌خویشتنی* ترجمه شده؛ و آن *حالتی است که یک انسان، خودیت و هویت خود را آگاهانه رها کند یا ناآگاهانه از دست بدهد و بیگانگی از خویشتن و بریدگی از ریشه‌ی فکری و عقیدتی و فرهنگی و نفی هویت تاریخی خویش را پیشه‌ی خود سازد.* ✅ چون مسأله کمی ناشناخته است، ریشه‌یابی تاریخی آن در غرب، نیاز به توضیح دارد: 📚 «الیناسیون» یکی از واژگان یونانی است که بعد از فراز و فرودهای انقلاب فرانسه (از پیروزی تا جنگ‌های ناپلئون بناپارت و...)، از متون اناجیل مسیحی (نامه پولُس به فیلیپر: چگونگی تبدیل شدن خداوند به حضرت مسیح «تبدیل روح مطلق پدر(خدا) به شاکله پسر(مسیح)» تحت عنوان «کِنوسیس» استخراج و توسط فریدریش شیلینگ نظریه پرداز ایده‌آلیست آلمانی تحت تأثیر اندیشه فلسفی کانت و فیخته، تفسیری تازه گردید. 📚 در فلسفه دیالکتیک هگل، مفهوم «الیناسیون» با عناوین («Entaeusserung» و «Entfremdung») و پردازش پدیده‌ی «تغییر و تبدیل در روابط میان هویت‌ و ماهیت، ظاهر و باطن، عینیت و ذهنیت» و با کمک افزودن روش «تضاد و تناقض» نوسازی و مفهوم پردازی شد. 📚 ولفگانگ گِس با مترادف دانستن دو مفهوم یونانی و آلمانی «Entaeusserung=kenosis»، منتج از همین معنا را به یک مکتب فلسفی تبدیل کرد. 📚 دیگرانی همچون فیخته(فیشته) و سپس کارل مارکس و اِنگِلس برداشت‌های خاص مادیگرایانه خود را از آن استنتاج کردند؛ و حتی نیشیتانی کِیجی، فیلسوف ژاپنی آن را با فلسفه بودایی شونیاتا (تخلیه مطلق روح و روان) منطبق بر اندیشه بودایی دانست؛ ✔️ و بالاخره توسط زیگموند فروید، وارد مباحث روانشناسی جدید شد و بوسیله دیگران در علوم روانکاوی و جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی و غیره مورد بهره‌برداری فراگیر قرار گرفته و در نهایت *برای انجام عملیات‌روانی با ترکیب علوم‌شناختی، مورد سوءاستفاده سیستم‌های امنیتی مسلط بر مراکز علمی‌دانشگاهی و رسانه‌ای غرب، به‌منظور بیگاری‌گرفتن از نیروهای‌انسانی‌ شرق، کارکردی ویژه پیدا کرده‌است*. ✍️ ادامه مطلب: *دانشگاهِ‌غرب، دانشجویِ‌شرق را به «انسانِ‌جهانِ‌سوم» تنزل می‌دهد* ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ محمدعلی رامین

🌍الیناسیونِ انسانِ شرقی توسط مستشرقین غربی🌎 🌐چگونه دانشگاهِ‌غربی، دانشجویِ‌شرقی را به «انسانِ‌جهانِ‌سوم» تنزل می‌دهد؟🌐 ✅ طرح یک مثال، برای تسهیل در تبیین موضوع ضروری است: ✍️ جوانی را فرض کنید که در رشته پژوهشگری علوم اجتماعی ۴ سال قشرهای آسیب‌دیده‌ی جامعه‌ی خود را مطالعه و تحقیق و «آسیب‌شناسی» کرده؛ ۲ سال هم تحت نظر استادی که خودش تحقیرهای غرب را نسبت به مشکلات فرهنگ و جامعه‌ی ایرانی شنیده و تحمل کرده و سال‌ها سرگرم آسیب‌های اجتماعی کشورش بوده، در رشته مردم‌شناسی، آسیب‌های مردمش را تجزیه و تحلیل و بررسی کرده باشد؛ 👨‍🎓 آنگاه در آرزوی «اخذ مدرک دکتری»، همه‌ی اندوخته‌های «علمی» خودش، یعنی فهرست انبوهی از نقاط ضعف (آسیب‌ها و آسیب‌دیدگان) جامعه‌ی ایرانی را در اختیار دشمنان تاریخی کشورش، «مدرسه مطالعات شرق و آفریقا» وابسته به دانشگاه لندن قرار می‌دهد. 🌓 این مدرسه‌ی‌عالی مستشرقین نیز او را در رشته «انسان‌شناسی اجتماعی» پذیرفته و «دادوستدعلمی» بر سر مشکلات مردم ایران، میان نمایندگان دو کشور متخاصم، یعنی استاد انگلیسی و دانشجوی ایرانی شروع می‌شود؛ 🎯 مهم‌ترین مأموریت جوان، تنظیم رساله‌ای در «ابعاد سیاسیِ فرهنگ ایران» به نحوی است که پردازش هر پدیده‌ای در پایان‌نامه‌، باید موردپذیرش سفارش دهنده قرار گیرد؛ 📚 طبیعی است که در فضای آکادمیک چنین فرایندی، وقتی دانشجو هیچ شناختی از آسیب‌های اجتماعی جامعه انگلیس و سایر جوامع غربی ندارد، اما استادش، ذخیره‌ای از تجربیات تلخ و آسیب‌های انسانی در جوامع شرقی است، یک طرف شدیداً دچار «شرمندگی» است و دیگری سرشار از «غرور و تکبر و خودبرتربینی»! 📌 دانشجو می‌پذیرد که تمام اطلاعات مربوط به «شکل‌گیری مطالعات انسان‌شناختی در ایران» را به آنها ارائه کند؛ زوایای پیدا و پنهان مرتبط با تحولات سیاسی صد ساله‌ی اخیر ایران، از انقلاب مشروطه تا روی کار آمدن و سقوط خاندان پهلوی و مسائل پیرامون انقلاب اسلامی را که تماماً نبردهای سیاسی_امنیتی_اقتصادی_نظامی «ایران_انگلیس» بوده‌اند، به گونه‌ای که مستشرقین انگلیسی، مورد به مورد از او خواسته‌اند، طی چندسال، چنان تنظیم و تجزیه و تحلیل بکند، تا بالاخره آنها راضی شده و مدرک دکتری را به او بدهند؛ ‼️و اگر او «هوشمندانه» منویات آنها را تأمین کرده باشد، چه بسا خودشان هم رساله‌ی دکترای او را با همکاری «فرهنگستان پادشاهی بریتانیا» منتشر کرده و به عنوان «اثری ممتاز با اطلاعات اتوبیوگرافی شگفت‌انگیزی از ایران» معرفی نمایند... ⁉️ اما از ابعاد انسانی، در این پروژه‌ی علمی «تحصیلات تکمیلی»، واقعا چه آسیب‌های روانی بر شخصیت دانشجوی ایرانی وارد شده است؟ ✍️ در ادامه: ✔️ دقیقاً مستشرقین، با وجدان دانشجوی ایرانی چه کرده‌اند؟ ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ محمدعلی رامین

🖤 تَشَبُّه به ادبیات داعش و طالبان، در شأن شما نیست! ✍️ سه فرض، دو اتفاق و چند پرسش از کارگزاران سینمای ایران: 📚 فرض اول: ایران‌اسلامی‌ما با اکثریت شیعیان آل‌الله، هیچ سنخیتی با مسلک تکفیری مملکت سعودی و رفتار ناسازگار و خشن داعش و طالبان ندارد. 🇮🇷فرض دوم: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متولی امور قشرهای فرهیخته «فرهنگی، هنری و رسانه‌ای» مملکت ماست. 🔰فرض سوم: فرهنگ تکفیری داعش و طالبان، معجونی از جهل و تعصب و خشونت و نفرت و درگیری و عربده کشی و تحقیر و تهدید و تکبر و ارعاب و ارهاب و «ترور= ترور شخصیت» دیگران است. ✅ اتفاق اول: مکتوب برنامه‌ها و تحلیل ابتدایی آقای محمدمهدی اسماعیلی، داوطلب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که منتشر کرد، چون متنی غیرمنسجم و خام بود و شائبه‌ی اشاراتی تحقیرآمیز و ارعاب‌آلود و تنافر‌انگیز در برداشت، به سرعت مورد انتقاد خیرخواهان و دوستان قرار گرفت و ایشان هم در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا (۲۶مرداد۱۴۰۰) و سپس در نشست با رسانه‌ها، مواضع اشتباه را اصلاح کرد و با صراحت تأکید کرد: «به ایجاد آرامش در فضای فرهنگ و هنر متعهد می‌مانم». ✅ اتفاق دوم: صدور بیانیه مشترک ۲۴ صنف سینمایی (۲۹مرداد۱۴۰۰) خطاب به وزیراحتمالی ارشاد است که ادبیات «محیرالعقول» آن، نه در شأن اهالی فرهنگ و هنر است و نه موجب فخر مدعیان سینمای فاخر ملی؛ (با اعتذار از مرور این جملات): ❗️ باد می‌کارید و طوفان درو می‌کنید! ❗️ اگر قصدتان تعطیلی حرفه‌ی سینماست، تعارف را کنار بگذارید! ❗️ شما پیش از جلوس برتخت وزارت، تیغ‌تان را به سمت هنرمندان نشانه گرفتید! ❗️ بدانید که گذشتن از این مسیر (مقابله با ما) دامن‌تان را بگونه‌ای ناپاک می‌کند که هیچ آئین طهارتی قادر به تطهیر آن نیست! ⁉️ آیا ما باید شما را محاکمه کنیم یا شما ما را؟ سالیان درازی است که گاه و بیگاه با امثال شما کنار آمده‌ایم!... پاسخگوی جامعه بزرگ فرهنگ و هنر باشید!... ‼️ جامعه اصناف سینمایی و کل جامعه فرهنگی و هنری، در مواقع بحران، کنار هم جمع می‌شوند و یکپارچه و متحدانه و با همه وجودشان از شرافت و موجودیت‌شان دفاع می‌کنند! ✍️ حالا به عنوان یک منتقد متن ابتدایی آقای اسماعیلی که حتماً ناشیانه بود و قدردانی از ایشان که ضمن اصلاح سوءتفاهمات، از همگان دلجویی کردند، از نویسنده بیانیه و امضاءکنندگان آن، یعنی کارگزاران سینمای ایران، قبل از هر پرسشی، صمیمانه درخواست می‌کنم، باردیگر، متن خودتان را با حوصله بخوانید! ⁉️ آیا این ادبیات، پاسخ شایسته به یک «اشتباه اصلاح شده»ی یک مدیر ناآشنا با شماست؟ ⁉️اگر ایشان، بجای رفع سوءتفاهمات اولیه و دلجویی از همگان، بر اشتباه پیش‌آمده اصرار می‌ورزید، شما چه می‌گفتید و چه می‌کردید؟ ⁉️آیا بجای این همه، بغض و کینه و تحقیر و تهدید و تحریم و تخریب، بهتر نیست که به پشتوانه‌ی آداب اسلامی، اخلاق و عواطف انسانی، همبستگی ملی و هویت صنفی، فصل سرد سوءظن‌ها و خط‌ونشان کشیدن‌ها را تمام کنید و این‌بار در راستای شکوفایی سینمای ایران، به همدلی و هم‌افزایی و هماهنگی بیاندیشید؟ ‼️ اگر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را پیشاپیش بتوانید با این متن رعب‌انگیز، تسلیم خود بکنید، شما به ارزش‌های فرهنگی و ملی خود کمک نکرده‌اید، بلکه این نوع ادبیات سخیف را جایگزین ادبیات فاخر اهل فرهنگ و هنر کرده‌اید. 💚 به روزگاری می‌اندیشم که بجای مچ‌گیری، همه دغدغه‌ی دست‌گیری از یک‌دیگر دارند💚 محمدعلی رامین ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ @ma_ramin

🔰 *بیچاره بنی‌صدری که مورد حمایت صادق زیباکلام باشد* ✍️ با نکات اصلی، تحلیل صادق زیباکلام، در باره شخصیت فقید ابوالحسن بنی‌صدر، هم‌نظر هستم؛ لیکن روش تحلیل این استاد تمام دانشگاه تهران، قطعا از سطح درک و شعور یک دست‌فروش ساده در کنار درب دانشگاه تهران، نازل‌تر است؛ ⁉️چرا؟ ✅ مثلاً اگر یک دست‌فروش بی‌نوا با برخورد نامطلوب یک مأمور شهرداری یا یک پلیس راهنمایی و رانندگی مواجه شود، خردمندانه و صادقانه می‌گوید: *«مأمور شهرداری»* یا *«مأمور پلیس»* با من چنین و چنان کرد؛ و به ندرت ممکن است یک دست‌فروش فاقد هر میزان تحصیلات، کلیت شهرداری یا پلیس را متهم به برخورد با خودش بکند؛ چه رسد به این‌که کل حکومت و نظام اسلامی را به برخورد با خودش متهم سازد...‼️ 🔰 *اما صادق زیباکلام، یعنی یک استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه تهران، عمومأ رفتار هرکس را که نپسندد، او را معادل کل نظام اسلامی تلقی یا القاء و معرفی کرده و سپس تخطئه و تخریب می‌کند.* ✍️ در همین تحلیل امروز او که ظاهراً می‌خواهد بنی‌صدر را از هر خیانت و جاسوسی تبرئه کند، فارغ از این که ده‌سند موجود در اسناد لانه جاسوسی علیه بنی‌صدر را که دوستان هم‌طیف صادق زیباکلام خودشان منتشر کرده‌اند، همه را انگار نه انگار، نادیده می‌گیرد و گویی هرگونه جاسوس و جاسوسی علیه مملکت ما را انکار می‌کند، ناگهان وسط تحلیل خود یک گزاره بی‌ربط و تکراری را چنین بیان می‌کند: *«خیانت‌های بنی‌صدر از جنس همان خیانت‌هایی است که نظام اسلامی ۴۳سال است به هر مخالف، ناراضی و منتقدی که با آن اختلاف پیدا می‌کند، نسبت می‌دهد» !!!* 👆شاهد مثال او هم سخنی است که یک‌‌نفر در یک رسانه وابسته به طیف خودش در یک گفتگوی کلاپ‌هاوس مطرح کرده است که ظاهراً خلاف نظر زیباکلام بوده؛ و این استادتمام دانشگاه تهران با وقاحت همیشگی خود، آن نظر را با جمله فوق‌الذکر خویش تخطئه و کل *نظام اسلامی* را متهم می‌کند... ⁉️آیا تابحال شنیده‌اید که یک دانشجوی ترم اول، مواضع مغرضانه صادق زیباکلام را، در هر موردی، به کل استادان دانشگاه تهران تعمیم داده باشد!؟ ⁉️یا کلیت دانشگاه تهران را معادل زیباکلام پنداشته باشد؟! ‼️چه رسد به این‌که او را معادل همه‌ی اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های کشور یا همسطح موجودیت همه دانشگاه‌ها یا همطراز کل وزارت علوم یا حتی مساوی با کل دولت روحانی فرض کرده باشد!...‼️ ⁉️ پس چرا صادق زیباکلام، هربار در طرح هر مسئله‌ای چنین مبالغه و مغالطه می‌کند؟!؟ ⁉️ *آیا او مفهوم «نظام اسلامی» را نمی‌فهمد؟* ✍️ من که بعد از آخرین مناظره مشترکمان (دانشگاه فردوسی ۱۳۹۶)، دیگر جناب زیباکلام را ندیده‌ام، امروز یادداشت او را، به بهانه‌ی حمایتش از تازه درگذشته، ابوالحسن بنی‌صدر، در قالب یک دفاع غیرصادقانه از آن فقید خواندم که متأثر شدم؛ زیرا بازهم *به رسم همیشگی زیباکلام*، صرفاً متهم کردن «نظام اسلامی» را هدف‌گذاری کرده بود که بنی‌صدر بیچاره، نادم از فریب منافقین خلق در سال۱۳۶۰، حالا نیز روحش مورد آزار صادق زیباکلام قرار گیرد و ناگزیر از لعن و نفرین استادتمام دانشگاه تهران شود؛ زیرا ابوالحسن بنی‌صدر هر اشتباهی هم که داشت، اما عمومأ مؤدبانه و «زیبا»کلام بود و از رفتار غیرصادقانه امثال مسعود رجوی، در نهایت تنفر پیدا کرد و او را خائن به مملکت ایران نامید... 🔰حیف از دانشگاه تهران و حیف از اسم و فامیل *صادق زیباکلام*🔰 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا محمدعلی رامین ۱۸ مهرماه ۱۴۰۰

📍 *فرایند تولید انبوه اپوزیسیون بومی*📍 ❗️ *ناراضیانی که نه جاسوس‌ند و نه نفوذی*❗️ ✍️ دین‌داران و مدعیان مسلمانی، بویژه نخبگان جامعه شیعی باید تبعاً هرنوع ولایت غیرالهی و حاکمیت طواغیت را نفی کنند و برای مقاومت در برابر سلطه اشرارجهانی، تبعیت از ولایت الهی در زمان غیبت معصوم را از طریق ولی‌فقیه پذیرا باشند تا امت اسلامی قوام گیرد و انسجام و اقتدار و عزت خداپرستان باعث هدایت سایر جوامع بشری گردد. 📌لیکن از همان ابتدا، کسانی با انقلاب اسلامی همراه نشدند و اراده کردند تا در جایگاه روشنفکر دانشگاهی، رسانه‌نگار، سیاستمدار یا عالم دینی، بجای همراهی و تقویت ولایت‌فقیه، مسیر دیگری در پیش گیرند و بازماندگان و تابعین طواغیت را گرداگرد خویش جمع کرده و در بیرون از مملکت نیز حمایت طواغیت را به سوی خود جلب کنند؛ این افراد به مرور زمان و با کمک بیگانگان، جریاناتی اجتماعی را به‌وجود آوردند تا نگذارند جامعه‌ای متشکل از خداپرستان، با رهبری ولی‌فقیه، اقتدار توحیدی ایرانیان را نوسازی کرده و هدایت جهانیان بسوی حق و عدل و حمایت از مستضعفان جهان را سامان‌دهی کنند. ✅ در برابر این مخالفان که عملکردهای مختلف داشتند و بعضاً تا جنگ مسلحانه و کشتار ده‌ها هزار هموطن خود پیش‌رفتند، برخی از خواص جامعه و معتقدان به انقلاب اسلامی چنان ظاهر شدند که گویا قصدشان جذب منتقدین به سوی ولایت‌فقیه است تا از ریزش نیروها به دامن ضدانقلاب جلوگیری کنند... 🔰اما ادعاهای اولیه این افراد در جذب منتقدین به سمت رهبری انقلاب، در عمل به رویکردی تبدیل شد که منتقدان را جذب خودشان کرده و اندک‌اندک، آنها را به مثابه ابزاری برای رقابت درون گروهی علیه سایر مدعیان انقلاب اسلامی به کار گرفتند. 👈 سوءاستفاده از سرمایه اجتماعی منتقدان برای جلب آراء عمومی در انتخابات و امتیازطلبی از ساختارهای حکومت در کسب یا تثبیت قدرت سیاسی و توسعه مال‌اندوزی برای خود، خانواده و هم‌حزبی‌هایشان، راهبرد اساسی این شخصیت‌های موجه درون نظام جمهوری اسلامی شد. ‼️ *یعنی کسانی که باید حلقه‌ی وصل میان امت و امامت باشند، بعضاً تبدیل شدند به عوامل اصلی در ایجاد و گسترش شکاف های اجتماعی و تضاد طبقاتی* ... 👆همین افراد، خودشان تکیه‌گاه‌هایی شدند برای *هنجارگریزانی که با چنگ‌اندازی به ارزش‌های اخلاقی و آرمان‌های انقلابی توانستند «لانه‌های گوناگون فساد» را درون حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و دستگاه‌های حکومت، پدید آورند.* ✅ در قسمت‌های بعدی به مواردی و عواملی از *«ناراضی‌تراشان» درون ساختارهای حکومت*، اشاره خواهد شد؛ ان شاءالله ✍️ محمدعلی رامین ۲۲مهرماه ۱۴۰۰ splus.ir/mohammadali_ramin

‼️ *مَناظِرگوناگون یک‌سیلی*‼️ 🔰 *پدیده‌های نوین را با نگاهی تازه بررسی کنیم* ✍️ پژوه‌ی «سیلی به صورت استاندار در مراسم معارفه‌ی او با حضور وزیر کشور»، فهرستی از ابعاد استثنایی و زوایای جالب دارد که باید به هرکدام جداگانه پرداخته شود: 1️⃣ این‌که بلافاصله در شبکه‌های اجتماعی، ضارب را «فرزند شهید» معرفی کردند، گویای فرصت‌طلبی دروغگویان برای درهم آمیختن اذهان عمومی با انتساب یک «اقدام خلاف ادب» به فرزندان شهدایی است که خودشان مظهر ادب، اخلاق، قانون‌مداری، ایثار و کرامت انسانی بوده و عموم خانواده‌هایشان پاسداران حقیقی ارزش‌های اخلاقی جامعه هستند. 2️⃣ این‌که در عنوان‌گذاری ضارب و مضروب، اولی را «سرهنگ سپاه» از لشکر عاشورا و دومی را «سردار سپاه» از فرماندهان مدافعان حرم نامیدند که مدتی در اسارت داعش بوده و سایت (دولت‌بهار) محموداحمدی‌نژاد هم بلافاصله اعلام کرد که او برای آزادی این سردار، به داعشیان باج پرداخت کرده است، انتقام‌گیری فرصت‌طلبان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد که بحث مفصل و مستقلی را می‌طلبد. 3️⃣ این‌که شبکه‌های استکبارصهیونی و ضدانقلاب، این حادثه را یک ضربه سهمگین به انسجام انقلابیون ایران و جبهه جهانی مقاومت تلقی و تفسیر کنند و اذهان انقلابیون را به درون جبهه خودشان مصروف و مشغول سازند، طبیعت کارشان هست و انتظار دیگری هم نیست. 4️⃣ این‌که ضارب با یک سیلی به برادر مسلمان و بزرگ‌تر خود که هنوز در جایگاه مسئولیت و مدیریت استان مستقر نشده، در کوتاه‌ترین زمان به یک «سلبریتی» رسانه‌ای تبدیل می‌شود، نمودار تأثیر شبکه‌های مجازی در شهرت‌آفرینی برای تشنگان شهرت است؛ که هرکس هر نوع ساختارشکنی بیمارگونه‌ای را در مملکت ما انجام دهد، شهره‌ی شهر خواهد شد. 5️⃣ این‌که افرادی بخواهند قبل از شناسایی «انگیزه‌ی اقدام ضارب»، موضوع را امنیتی پندارند و آن را مرتبط با شبکه نفوذ بِنِگارند یا از طرف دیگر، صرفاً بخاطر تحمل یک سیلی، از مضروب «قهرمان‌سازی» بکنند، معقول نیست؛ زیرا هنوز معلوم نیست که دلیل آن سیلی چیست؛ شاید پاسخ به یک سیلی نابجا بوده باشد؛ لیکن فارغ از این اتفاق، «سردارخرم»، یک افتخار ملی بوده و خواهد بود. 6️⃣ این‌که اعتبار مناصب دولتی، از جمله استاندار که نماینده هیأت دولت می‌باشد، تا این حد تنزل یافته که هر استاندار جدیدی را با سیلی «فرد یا افرادی عصبی شده» مواجه می‌کرد، نماد آن نفرتی است که عملکرد دولت روحانی طی هشت سال، به مثابه خسارت‌محض به وراثت گذاشته است. 7️⃣ این‌که یک سرهنگ، به یک سردار در جایگاه استاندار و در حضور وزیر کشور که خودش از سرداران بزرگ ملی ماست، سیلی بزند و سردار مضروب، همانجا سرهنگ خاطی را ببخشد، حاکی از آن است که اولاً خلاف سیره و سنت غربی‌ها و دولتمردان غرب‌گرا، در نگاه همه ملت ایران، هیچ خوفی از مسئولان دولت انقلابی و سپاهیان فداکار در دل ایرانیان وجود ندارد و ثانیاً حتی ظاهراً از منظر همین شخص گستاخ و نابخرد، «سرداران سپاه» جلوه‌ی زیبایی از مفهوم مقدس «اشداءعلی الکفار رحماءبینهم» هستند. 🔰 از مناظر دیگر، این حادثه‌ی تلخ و نامتجانس با فرهنگ و آداب ملت نجیب ایران، می‌تواند نشانه‌ای باشد از آسیب‌های اجتماعی و درهم‌ریختگی خانوادگی ناشی از مسمومیت‌های فضای مجازی؛ جنگ‌روانی هشت ساله دولت روحانی با ایجاد مشکلات و تبعیض‌ها و مفاسد اقتصادی؛ بحران‌های انسانی_عاطفی ناشی از کرونا؛ حذف مناسک مذهبی و تلاطم‌آفرینی‌های جناح‌بندی‌ها و باندبازی‌های سیاسی و نیز دخالت‌های قوه‌ی مقننه در گزینش کارگزاران قوه‌ی مجریه که خلاف فلسفه تفکیک قواست؛ زیرا اگر مجلس در گزینش استاندار سهیم و دخیل باشد، قطعاً نمی‌تواند وظیفه نظارت خودش را به درستی انجام دهد... 🔰 هرچه بوده باشد، گرچه نمادی از آزادی بی‌حد و حصر در همه‌ی شئون مملکت ماست که بعضاً مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، اما خاصه در آستانه ولادت پیامبر اعظم و امام صادق علیهماالسلام، قلوب نازنین امام زمان‌(عج) و نائب صبور آن‌حضرت، امام خامنه‌ای(روحی‌فداهما) را رنجور کرده است... 💚 *خدایا‌! میلاد پیامبر محبت و فرزندش، امام معرفت را بر امت اسلامی مبارک گردان و ما را شایسته شفاعت رسول رحمت و اهل‌بیت عصمت آن‌حضرت قرار بده* !💚 محمدعلی رامین دوم آبان ۱۴۰۰ splus.ir/mohammadali_ramin

*اختلافات میان خود را انکار نکنیم، بلکه بپذیریم و مدارا کنیم* هرچه انسان سالخورده‌تر می‌شود، از یک طرف دانش تجربی او افزایش می‌یابد و از طرف دیگر، توانش برای تغییر خود یا دیگران و محیط پیرامون، کاهش می‌یابد. بنابراین سالخوردگان بسیار دوست‌دارند که طرف مشورت جوان‌ترها قرار گیرند؛ اما جوان‌ترها نیز اولاً فکر می‌کنند که خودشان به اندازه کافی می‌دانند و ثانیا مایلند آن‌چه را که نمی‌دانند، خودشان تجربه کنند. همین پدیده و شکاف همیشگی میان نسل‌ها، دو اثر منفی دارد: اول_ هزینه یادگیری قواعد زندگی را برای جوان‌ترها بالا می‌برد دوم_ درصد بهره‌برداری از گنجینه‌ی تجربی کهن‌سالان را بشدت کاهش می‌دهد. نتیجه این فرایند، موجب فرسودگی ظرفیت جوانان و افسردگی روحیه سال‌خوردگان می‌شود. این واقعیت را نباید انکار کرد تا بتوان از حداقل هم‌افزایی میان نسل‌ها بهره گرفت. کارل گوستاو یونگ در مورد آن‌چه در زندگی، ناپسند ماست و توان تغییر آن را هم نداریم، می‌گوید: *آنچه انکار می‌کنی تو را شکست می‌دهد و آنچه می‌پذیری، تو را (برای سازگاری) تغییر می‌دهد.* همین موضوع درباره تفاوت‌ها و اشتراکات میان زنان و مردان در زندگی مشترکشان، بخصوص در مورد تربیت فرزندان که دغدغه مشترک آنهاست، نیز صادق است. همچنین در روابط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و عقیدتی، اصل را باید تکیه و تمرکز بر اشتراکات گذاشت و از سرگرم شدن به اختلافات پرهیز کرد. حافظ رحمه‌الله راهکار اصلی در روابط میان آدمیان را «مروت و مدارا»، معرفی کرده است.🙏 روزگارتان نیکو باد 🌹🌹🌹🌹 محمدعلی رامین ۱۴۰۱/۱/۲۲

‼️هشدار «بنیادجهانی بررسی هولوکاست» به یهودیان جهان: ‼️اگر در برابر جنایات اسرائیل سکوت‌کنید، همان نژادپرستانی که در سه‌هزارسال آوارگی، یهودیان را به عنوان «قوم شرور» تحت تعقیب داشته‌اند، نسل شما را در سراسرجهان ریشه‌کن خواهندکرد ‼️ ✍️ دبیرکل بنیاد جهانی بررسی هولوکاست در پیامی با عنوان «هشدار به قوم یهود» نوشت: 💥«آمريكا و انگليس كه با پيروزی بر هيتلر و طراحی مدعای «هولوكاست» علیه آلمان شکست خورده، "اسراييل" را با کمک صهیونیست‌ها، به نام "دولت‌يهوديان" در قلب جهان اسلام ايجاد كرده‌اند، كشتار فلسطينيان به دست صهيونيست‌ها را به منظور اجرای يك توطئه پيچيده‌تر در آينده‌ای نه چندان دور برای رهايی كامل خود از "شرارت ۳۰۰۰ساله و سلطه ۲۰۰ساله قوم يهود"، ساماندهی می‌كنند. 📌برای فهم اين ماجرا، توجه به نكاتی ضروری است: 🔯الف ـ آمريكا و انگليس، "رژيم صهيونيستی" را به عنوان نماينده "قوم يهود"، بازمانده "هولوكاست" و پرچمدار "جهان‌غرب" در شرق عالم معرفی می‌كنند و مخالفان آن را "فقط" جمهوری‌اسلامی و چند گروه مبارز مانند حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله می‌نامند و چنان القاء می‌كنند كه انگار كشتار فلسطينيان و واداشتن رسانه‌ها به سکوت در برابر سركوب مخالفان اسرائيل در جهان، يك موضوع "انسانی و عادلانه" است كه "انگلوساكسون‌ها" با همكاری ساير هم‌پيمانان خود وجدانا و اخلاقا پيگيری می‌كنند. ✡️ب ـ لیکن تحقق اين برنامه از طريق القای "مظلوميت يهوديان" كه مبنای اخلاقی و مشروعيت تبليغاتی رژيم اسراييل بوده، با استمرار ۷۳سال نسل‌كشی فلسطينيان و اخیراً با بازخوانی مدعای "هولوكاست" و حالا با تجاوز به حریم حرم بیت‌المقدس، بطور فزاینده‌ای مشكل‌تر می‌شود. 🕎ج ـ تجاوز به بیت المقدس و قتل عام بیرحمانه مردم مظلوم غزه، اوج استيصال اسراييل و افشاكننده نهايی اين استراتژی ۷۳ ساله حاميان صهيونيست‌هاست، كه افكار عمومی جهانيان را بيش از هر زمان ديگری مهيای يک قيام جدی و يک انتفاضه جهانی كرده‌است. 🔯دقيقا در چنين شرايط خطيری که نقش مشکوک مراکز «بیوتروریسم» صهیونیست‌ها در چندین کشورجهان، در تولید و تکثیر ویروس کرونا، ذهن جهانیان را درگیر خود کرده‌است؛ بايد با ارائه هشداری جدی و سرنوشت‌ساز، يهوديان جهان را متوجه خطر بزرگی كرد كه فراروی آنهاست: ⚛️"ادامه وجود اسراييل جنایتکار، موجوديت قوم يهود را به شدت تهديد می‌كند"⚛️ ✡️د ـ اينک با ارائه شش دليل آشكار، تاسيس اسراييل به عنوان يک توطئه بنيان‌سوز عليه "هويت‌دينی" و "موجوديت‌قومی" يهودیان ارزیابی و قابل شناسایی می‌شود: 1️⃣ ـ تا آمدن منجی‌موعود، تجمع يهوديان در يک محل خلاف آموزه‌های دينی و دستورات تلمود و ممنوع است. 2️⃣ ـ تا آمدن منجی‌موعود، تشكيل حكومت يهود، خلاف اعتقادات يهوديان و ممنوع است. 3️⃣ ـ پس از اخراج قوم يهود از اورشليم، ورود مجدد آنان به بيت‌المقدس برای هميشه بر طبق شريعت كليميان ممنوع است. 4️⃣ ـ از حدود سه هزار سال پيش، كينه و نفرت نژادپرستانه ميان غربی‌ها و يهودیان، در هر زمان و مكان به شكل وحشتناکی ظاهر شده‌است؛ 📌همین نفرت‌پراکنی، در روزگار معاصر نیز با توطئه‌ای پیچیده و هولناک، توسط نژادپرستان انگليس و آمريكا "منافقانه" ادامه دارد. 5️⃣ ـ دو هزار سال عقده‌ی مذهبی به دليل فرضيه اعتقادی "ارتداد و قتل مسيح با توطئه يهوديان"، خصومت پايان‌ناپذيری ميان يهود و مسيحيت به وجود آورده و هر بار به نوعی ميان غربی‌های مسيحی با يهوديان بروز و ظهور كرده و تنفر نژادی_تاريخی ميان نژادپرستان غرب و يهوديان را مضاعف و متراکم كرده و پيشينه‌ای تلخ و سياه را در روابط همیشگی ميان آنان رقم زده که همیشه «آتش‌زیرخاکستر» است. 🔰و اما علت اصلی امكان استمرار حيات قوم يهود ـ علیرغم حدود سه هزار سال كينه قومی و دو هزار سال نفرت مذهبی غربی‌های مسيحی عليه يهوديان_، حمايت تاريخی شرق از قوم يهود در برابر تهديدهای نژادی و مذهبی پايان‌ناپذير غرب بوده‌است؛ 🇮🇷مانند رفتار بزرگوارانه ايرانیان از زمان كوروش و سپس وجود پناهگاه امن اسلام و رافت مسلمين برای اهل کتاب؛ 📌هرچند که در سلطنت خشایارشاه هخامنشی نیز با فتنه «اِستِر و مُردخای» هشتاد هزار نفر از نجیب زادگان ایرانی قتل عام شدند. 6️⃣ ـ با وجود اين واقعیات انکارناپذیر، از حدود ۷۵ سال‌پيش، دول غربی به رهبری انگليس و آمريكا با جمع‌آوری يهوديان و انتقال آنان به سرزمين فلسطين "در قلب جهان اسلام" و تجهيز و تسليح و تشويق آنان به كشتار بی‌امان مسلمانانِ مظلوم، زمينه يک نفرت‌فراگيرجهانی به ويژه در شرق را عليه قوم يهود فراهم آورده‌اند تا به مرور زمان، یهودیان نژادپرست را به عنوان "قوم شرور" در میان ملل جهان نمایان سازند تا در زمانی مناسب كه غربی‌ها تشخیص بدهند، اقدام به ريشه‌كن سازی نهايی يهوديان كنند؛ ⭕️که در آن صورت، برخلاف گذشته، هيچ پناهگاهی در جهان و خصوصا در شرق و نزد مسلمانان برای