*رزمنده جهادگر شهید عیسی موسی پور* 🌹
نام پدر: عزیز
تاریخ تولد: 4-10-1338
محل تولد: خرم آباد -بستام
تاریخ شهادت : 10-4-1365
محل شهادت : مهران -عملیات آزادسازی مهران
علت شهادت : اصابت گلوله های تیربار دشمن بعثی
نام گلزار: گلزار شهدای بهشت رضای خرم آباد
✍️ *زندگینامه :*
شهید عیسی موسی پور فرزند عزیز به سال 1338 در شهرستان خرم آباد منطقه بستام متولد شد و در دامن پدر و مادری مهربان و مومن اخلاق و آداب اسلامی را فرا گرفت. به علت فقر فرهنگی منطقه و مساعد نبودن زمینه تحصیل و دیگر مشکلات خانوادگی نتوانست در دوران کودکی به تحصیل بپردازد ، اگر چه بعدها در کلاسهای نهضت سواد آموزی شرکت می کرد و تحصیلات ابتدایی را ادامه داد. او مردی مومن و انقلابی بود که درسهای بسیاری از ایمان و ایثار و شجاعت را از مکتب انقلاب اسلامی تعلیم گرفته بود . شهید قبل از انقلاب به علت بی سوادی اطلاع چندانی از مسائل سیاسی نداشت ولی در انجام فرایض دینی و شرکت در نماز جماعت و مراسم مذهبی و عزاداریها جدی بودند و به حضرت امام خمینی علاقه داشت ...
#یاد_شهیدان #صلوات
✍️خاطرات خواندنی در اینجا 👇
shahidd.blog.ir
چگونه چادری شدم ؟
«سلمان 10 ماهه بود که به ایران آمدیم. شاید برایتان جالب باشد بدانید تا وقتی در ژاپن بودیم، مثل همسر دوست هندی آقای بابایی، ساری میپوشیدم که لباس کاملأ پوشیدهای بود. اما همسرم دوست داشت در ایران چادر سر کنم. حالا از کجا باید #چادر پیدا میکردیم؟! شاید باور نکنید اما همسر برادر آقای بابایی از طریق نامه، طریقه دوخت چادر را به من یاد داد و من با چادری که خودم دوخته بودم، وارد ایران شدم!»
خاطرات خانم ژاپنی مادر شهید محمد بابایی
#چادر #حجاب
http://fna.ir/1pgstb
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از اشعار فاطمی
اختر پنجم امام باقر است
ساده و معصوم و پاک و طاهر است
گنج علم انبیاء را او شکافت
جز درایت در وجودش کس نیافت
شهادت مظلومانه امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد ⚫
#اشعار_فاطمی
@fatemi84
Fatemi84.blog.ir
🏴 آیت الله سید جواد حسینی خامنه *( رحلت ۱۵ تیر ۱۳۶۵)* مشهور به سید جواد خامنهای، روحانی شیعه ایرانی و *پدر مقام معظم رهبری * میباشند که حتی بعد از رئیس جمهور شدن پسرش ، زاهدانه در خانه محقری در مشهد زندگی می کرد.
*روحش شاد و یادش گرامی*
💐 رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات # یادها_و_خاطره ها
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
شهید فوتبالیست مهدی رضایی مجد 🌹
کاپیتان تیم ملی فوتبال جوانان
به گزارش ایرنا، شهید «مهدی رضاییمجد» را میتوان یکی از خاصترین چهرههای تاریخ فوتبال ایران به حساب آورد. کاپیتان تیم ملی فوتبال جوانان ایران که خیلی زود توانست پیراهن پرسپولیس را به تن کند و میتوانست مانند همدورهایهایش مثل امیر قلعهنویی، محمد پنجعلی و مجید نامجومطلق به یک چهره ماندگار در فوتبال کشورمان تبدیل شود، هدف والاتری را برگزید و برای دفاع از خاک میهن راهی جبهههای جنگ شد. او که روزگاری خود را با مارادونا مقایسه میکرد و سودای حضور در فوتبال اروپا را داشت، به مقام والای شهادت نائل آمد تا نامش نه فقط به عنوان یک فوتبالیست نام آور که به عنوان یک قهرمان ملی جاودانه شود.
شهید رضاییمجد که زمستان ۱۳۴۲ در محله پاچنار تهران به دنیا آمده بود در تیمهای آذر، اکباتان و تهرانجوان بازی کرد، سپس به تیم پرسپولیس پیوست و ۴ ماه در تمرینات پرسپولیس حضور داشت. با حضور در تیم پرسپولیس میتوانست به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شود اما شهید بزرگوار، دفاع از کشور را به پیراهن تیم ملی ترجیح داد و در نهایت در ۱۰ اسفند سال ۶۵ در عملیات تکمیلی کربلای ۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید. امروز سی و پنجمین سالروز شهادت این فوتبالیست و ورزشکار محبوب کشورمان است.
شهید رضاییمجد در سالهای ۶۱ و ۶۲ به همراه تیم ملی جوانان به ترتیب در رقابتهای جام پادشاهی بنگلادش و مسابقات قهرمانی جوانان آسیا در نپال شرکت داشت و موفق شد برای تیم ملی جوانان در مجموع ۱۵ گل به ثمر برساند.
شادی روحش صلوات
#شهدای_فوتبالیست
Shahidd.blog.ir/post/458
شهید عبدالمجید سپاسی
معاون عملیات لشکر ۱۹ فجر شیراز
ولادت : ۱۳۴۰/۰۴/۰۷
شهادت : ۱۳۶۶/۱۲/۲۹
حلبچه ، عملیات والفجر ۱۰
مزار : گلزار شهدای دار الرحمه شیراز
شادی روح پاک شهید صلوات 🍀
Shahidd.blog.ir
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
شهید محمدعلی پورعلی 🌹
معروف به مندلی طلا
شادی روح پاک شهید صلوات 🍀
داستان عجیب زندگیش در
👇👇👇👇
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
*” حر خراسان ” معروف به ” مَندلی طلا ” آبروی پدر را برگرداند*
*بخونید موی تنتون سیخ میشه*
_از تولید و ساخت عمده شراب تا شهادت در جنگ تحمیلی!_
*محمدعلیِ پورعلی* جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز به *"مندلیطلا"* معروف بود.
مندلیطلا تا قبل از شهادت، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایهای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: *"خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".*
بعدها مندلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: *"از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "*
موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم.
بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به *ابا عبدالله* شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم".
اهالی روستا میگویند: "مندلی طلا عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد!"
از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
دوست مندلیطلا که از بسیجیان روستای زُشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی میگوید: "مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: *من بیست و هفت روز دیگه شهید میشم و بدنم بیست روز تو بیابون میمونه!*
وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: *مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".*
دقیقا ۴۷ روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند!
مردم روستا میگویند: "با اینکه پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطر زدی؟"
پدر این شهید میگوید: *مندلی من* زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد!"
تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الانم قدیمی ها روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود وتا مدتها این بو را حس میکردند!
تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
*شادی روح شهدا صلوات*
Shahidd.blog.ir
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
ماجرای قبر دو شهید همنام در کنار هم+ عکس
به گزارش مشرق یک کاربر در توئیتی نوشت: ماجرای این دو شهید هم نام کنار هم از این قرار است که سال ۵۹ محمود مراد اسکندری در جنگ تحمیلی عراق و ایران شهید میشود و ۷ سال بعد برادر زاده اش که همنام عموی شهیدش بود بدنیا می آید و سال ۹۴ در سوریه شهید مدافع حرم میشود.
شادی روح شهیدان صلوات🌹
Shahidd.blog.ir