eitaa logo
مردان خدا 📿
394 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
967 ویدیو
62 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد شهدای هفده شهریور سال ۵۷ گرامی باد شهیده زهرا افروزیه 🌹 ▪ نام پدر: ابراهیم ▪ تاریخ تولد : ۱۳۱۵/۱/۳ ▪ محل تولد : تبریز ▪ تاریخ شهادت : ۱۳۵۷/۶/۱۷ ▪ سن در زمان شهادت : ۴۲ سال ▪ محل شهادت : تهران - خیابان کرمان ▪ مزار شهید : بهشت زهرا (س) تهران در سال ۱۳۱۵ زهرا در شهر تبریز از توابع استان آذربجایجان شرقی دیده به جهان گشود. ایام کودکی را با نشاط سپری ساخت و به دلیل برخی مشکلات از تحصیل محروم ماند اما با تربیت اسلامی آشنا گشت و از قرآن بره های فراوانی برد. زهرا پس از ازدواج به تهران مهاجرت کرد و با اندیشه های امام خمینی (ره) آشنا شد. او به انجام فرائض دینی پای‌بند بود و اعتقاد داشت که زنان باید با حفظ حجاب و مردان با پیروی از ولی فقیه انقلاب را یاری نمایند. زهرا افروزی در تاریخ ۱۳۵۷/۶/۱۷ هنگامی‌که برای رساندن وسایل پزشکی به مجروحان در تلاش بود در خیابان کرمان هدف گلوله مزدوران رژیم شاه قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر پاک آن شهید در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. منبع:کتاب یادنامه شرح حادثه قیام خونین هفده شهریور ↙️ shahidd.blog.ir/post/632
*شهید آیت‌الله مدنی و رهبر معظم انقلاب* رهبر معظم انقلاب در وصف خصوصیات شهید آیت الله مدنی می‌گوید: «ایشان با طبقه روشنفکر می نشست جذبشان می‌کرد، با طبقه عوام می‌نشست جذبشان می‌کرد، با طلبه می‌نشست همین‌طور... یعنی عالم ناطق و مبین. کسی بود که می توانست آن ذخیره‌ای را که از نور و معرفت و علم در وجود او، در روح او، در دل پاک و نورانی او جمع شده بود، می‌توانست آن را به راحتی به مخاطب منتقل کند.» sokhann.blog.ir/post/221 📿 @mardane_khoda
جوان ترین فرمانده (۱۸ ساله) سردار شهید علی اشرف معظمی گودرزی فرمانده گردان ادوات تیپ مستقل ۴۸ فتح ✍ وصیت نامه شهید لحظاتی قبل از شهادت 🌹 عملیات بیت المقدس 2 ـ منطقه ­ی عملیاتی ماووت عراق بسم رب الشهداء والصدیقین در این آخرین لحظات شاید کسی از من سراغ وصیت بگیرد، وصیت من وصیت تمام شهدای گلگون کفن میهن اسلامی است ، سعی کنید امام را تنها نگذارید . حقیر : علی­ اشرف معظمی گودرزی تاریخ 1366/10/28 ساعت 10:30 صبح شادی روح پرفتوحش صلوات 🍀 زندگینامه و خاطرات در اینجا ↙️ shahidd.blog.ir/post/639
سردار شهید علی اشرف معظمی گودرزی فرمانده گردان ادوات (ذوالفقار) تیپ مستقل 48 فتح 🟡 زندگی نامه پاسدار شهید « علی ­اشرف معظمی گودرزی » در تاریخ 1348/11/6 در خانواده­ ای مذهبی در روستای گلچهران از توابع شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود . وی تحصـیلات ابتدایی خود را در همان روستا و کلاس اول و دوم راهنمایی را در بخش اشترینان ادامه داد. او پس از ثبت نام در کلاس سوم راهنمایی در سال ۱۳۶۲ به جبهه ­های حق علیه باطل اعزام گردید . علی ­اشرف با توجه به اینکه آن زمان بعنوان بسیجی به جبهه عازم شده بود و ۱۴ سال بیشتر نداشت با شجاعت و توانایی که داشتند با مسئولیت دسته در گردان ثار ا... تیپ ۵۷ ابوالفضل(ع) لرستان فعالیت خود را شروع کرد . وی از تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) به تیپ ۱۵ امام حسن(ع) و از آنجا به تیپ ۴۸ فتح مامور شدند و در آنجا با عنوان معاونت گردان و فرمانده ­ی گردان تا زمان شهادت فعالیت کردند . او در تابستان سال ۱۳۶۶ بعنوان جوان­ ترین فرمانده­ گردان سپاه (طرح اسامه) برگزیده شد و از دست برادر محسن رضایی تقدیر و لوح تقدیر دریافت نمودند‌. 🔴 زمان و نحوه شهادت به نقل از برادر حمید ولی­ پور مسئول اطلاعات تیپ 48 فتح : ایشان یک هفته قبل از شهادت بسیار مریض شده بود بصورتی که نمی­توانست نماز را ایستاده بخواند وی گفت شب قبل از شهادت هنگام نماز صبح بلند شد و حالش بهتر شده بود و به حمام رفت و غسل شهادت نمود . در قله­ های ماووت سخت با عراقی ­ها درگیر بودیم و اکثر نیروها به شهادت رسیده بودند و من با بیسیم به فرمانده­ی تیپ ( سردار شهید سیف ا.. حیدرپور ) اطلاع دادم که نیرو بفرستید ما وضعیت سختی داریم. یکدفعه شنیدم که علی­ اشرف بیسیم را از حاجی حیدرپور فرمانده­ی تیپ گرفت و به من گفت (داداش داداش ) من الآن خـودمـو می­رسونم ، لحظاتی نگذشته بود دیدم کسی با دست به شانه من می­زند برگشتم دیدم علی­اشرف است . خلاصه ؛ نبرد بسیار سخت بود و هوا نیز به شدت سرد و بورانی و مه شدید همه جا رو فرا گرفته بود . نیروها یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و فقط من بودم و علی­اشرف و معاون گردان امام حسن ، که چند لحظه بعد معاون گردان امام حسن نیز به شهادت رسید . علی­اشرف حال بسیار عجیبی داشت و مدام به من اصرار می­کرد که شما برگرد عقب و نیروی کمکی بیاور من عراقی­ها را مشغول می­کنم ، خلاصه با اصرار ایشان من قبول کردم که به عقب برگردم . علی در آن لحظات سخت وصیت نامه ­ای نوشت در چند سطر و به من داد و من به عقب برگشتم . شاید من از ایشان 200 متر دور نشده بودم که یکدفعه دیدم یک جوان بسیجی به کنار من آمد ؛ گفتم : بالا چه خبر بود گفت آن بسیجی بلند قد به شهادت رسید و او رفت ما ، ماندیم . . . علی واقعاً آخرین نیروی جمهوری اسلامی بود که درآن منطقه تا آخرین نفس ، و آخرین گلوله ، و آخرین قطره­ی خون مقاومت کرد و با تیر مستقیم دشمن به سرش به شهادت رسید . 🟠 تولد و خاکسپاری در یک روز شهید علی­ اشرف معظمی گودرزی 6/11/1348 متولد شد و 6/11/1366 به خاک سپرده شد یعنی ایشان دقیقاً 18 سال تمام در این دنیا زندگی کردند . ✍ وصیت نامه شهید علی اشرف معظمی گودرزی لحظاتی قبل از شهادت عملیات بیت المقدس 2 ـ منطقه ­ی عملیاتی ماووت عراق بسم رب الشهداء والصدیقین در این آخرین لحظات شاید کسی از من سراغ وصیت بگیرد، وصیت من وصیت تمام شهدای گلگون کفن میهن اسلامی است ، سعی کنید امام را تنها نگذارید . حقیر : علی­ اشرف معظمی گودرزی تاریخ 1366/10/28 ساعت 10:30 صبح شادی روح پرفتوحش صلوات 🍀 shahidd.blog.ir/post/639
هدایت شده از کاروان انقلاب
یکی از توطئه‌های دشمن در چند سال اخیر این بوده است که بتواند آدمهای نامعتقد به آرمان اسلامی را در صفوف مسؤولان بالای کشور نفوذ دهد؛ برای این‌که انسجام مدیران ارشد کشور به هم بخورد. این خطر بزرگی است. البته مدیران کشور هم مثل بقیه‌ی مردم در هر مسأله‌ای آراء و عقایدی دارند و عقاید آنها برای خودشان محترم است؛ ولی دو نکته وجود دارد: یکی این‌که اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی در مسؤولیتی مشغول کار است، ولی آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را آن‌گونه که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسی تجسم پیدا کرده، در دلش قبول ندارد، اشغال آن پست برای او حرام شرعی است. آن‌جایی که صحبت از مسائل اساسی نظام اسلامی است، آن‌جایی که وحدت دین و سیاست مطرح است، آن‌جایی که اصول قانون اساسی مورد نظر است، آن‌جایی که الزام به تبعیت از دین و شریعت مطرح است، اگر یک مسؤول عقیده‌ای غیر از این دارد، می‌تواند شهروند جمهوری اسلامی باشد - مانعی ندارد - اما نمی‌تواند مسؤول باشد؛ بخصوص در مسؤولیتهای بالا. مدیران ارشد، نمایندگان مجلس و مسؤولان عالی‌مقام قوه‌ی قضایی، درعین‌حال که مسؤولیت مهمی در نظام جمهوری اسلامی دارند، نمی‌توانند به آرمانهای نظام جمهوری اسلامی و اصول قانون اساسی اعتقادی نداشته باشند؛ چون اعتقاد انسان در عمل و گفتار او اثر می‌گذارد. ✍️ *بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم اصفهان ۱۳۸۰* منبع : https://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=3091&nt=2&year=1380
هدایت شده از کشکول نیکان
🔅 پای درس بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بگذارید قبل از خواب ، آخرین چیزی که گوشمون میشنوه ، آیات روح بخش و آرامش دهنده آیت‌الکرسی باشه .🍃 🍃حاجاتتون روا و عاقبتتون بخیر 📿 @mardane_khoda
شهید محمدرضا یاراحمدی 🌹 نیریز فارس 🇮🇷 نام پدر: آقامراد محل تولد: نی ریز نهاد اعزامی: بسیج تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۸/۸ تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۵/۱ محل شهادت: حاج عمران گلزار شهدا: سیدمحمد ریزاب ، شهر نی ریز ، استان فارس -وصیتنامه شهید محمدرضا یاراحمدی ↙️ shahidd.blog.ir/post/645
وصیتنامه شهید محمد رضا یاراحمدی 🌹 بنام خداوند بخشنده مهربان بنام خدایی که ما را آفرید و به ما عقل و فهم و آزادی داد تا خودمان راه را تشخیص دهیم و انتخاب کنیم. بنام خدایی که ابراهیم را از آتش نجات داد و محمد (ص) را در غار حرا حفظ کرد و کودک را از تاریکی‌های رحم مادر نجات بخشید. با درود بر محمد (ص) و آلش و مهدی موعود (عج) و منجی عالم بشریت، امید تمام شیعیان جهان و برپا‌ کننده عدل الهی در سرتاسر گیتی. درود و سلام بر خمینی کبیر، نائب صاحب‌الزمان (عج) و امید مستضعفان جهان و در هم کوبنده ستمگران و مستکبران و بت‌شکن زمان، این قلب تپنده امت حزب‌الله و نجات‌دهنده انسان‌ها از لجن‌زار پستی و از تاریکی‌ها به نور و روشنایی. درود بر شهدای گلگون‌کفن، از هابیل گرفته تا کربلای اباعبدالله الحسین (ع) و از کربلای حسین (ع) شهید تا کربلای خونین ایران که هر روز چند تن از بهترین و عزیزترین افراد را هدیه می‌کنیم. خصوصاً شهدای عزیز به خون خفته منطقه. ✍ وصیتم را چنین شروع می‌کنم. این‌جانب محمدرضا یاراحمدی، فرزند آقامراد، متولد سال ۱۳۴۲. بدانید که من این راه را با دیدی روشن و رویی گشاده تشخیص دادم و قسم یاد می‌کنم به محمد رسول‌الله (ص) و حسین (ع) شهید و به مهدی (عج) و به خمینی عزیز و تمام شهدا و فرج‌الله و علی حسین عزیز که جانشان را در راه اسلام فدا کردند و به پاسداران گمنام که هرگز این جبهه‌ها را ترک نخواهم کرد و این لباس مقدس را هرگز از تنم بیرون نمی‌آورم تا اینکه به پیروزی برسیم یا اینکه شهید شوم که باز هم پیروزی است. باید با خون ناقابل خود، راه کربلا و قدس را آزاد کنیم و مسلمین را از زیر سلطه ابر جنایتکاران نجات دهیم. بدانید که این خون است که پیروزی می‌آورد نه شمشیر و اسلحه. 🌺 سرآغاز وصیتم را با مادرم شروع می‌کنم: ای مادر عزیز، ای مادر مهربانم، ای مادری که برایم رنج‌های فراوانی کشیدی تا ما را به اینجا رساندی. ای مادر دلسوز، می‌دانم که فرزندی خوب برایت نبودم و لیاقت فرزندی تو را نداشتم. نمی‌دانم چگونه جبران این زحمات تو را بکنم. امیدوارم که اگر خدا این لیاقت را به من داد و در راه خدا کشته شدم، مرا ببخشی و حلالم کنی که اگر مادری از فرزندی ناراحت باشد، خدا آن فرزند را نمی‌بخشد. ❤️مادر جان، می‌دانی که هیچ‌کس نمی‌ماند و همه می‌میرند، «انا لله و انا الیه راجعون» ما از خداییم و به سویش برمی‌گردیم. پس چه مقامی بالاتر از اینکه در راه خدا کشته شویم. اگر کسی چیزی را در راه خدا داد، نباید چشمش به دنبالش باشد، بلکه از تو می‌خواهم که افتخار کنی و چون کوهی باشی در برابر ناملایمات و با صبر و بردباری خودت، مشتی محکم به دهان منافقان بزنی. مادر جان، اسلام احتیاج به خون دارد و ما هم که گفتیم «لا اله الا الله»، باید بر این جمله پایبند باشیم. از تو می‌خواهم که حلالم کنی و برایم دعا کنی که جزء شهدا قرار بگیریم. خدا به شما صبر جمیل عنایت بفرماید؛ 🌼 اما تو ای برادرم! به خدا نمی‌دانم درباره تو چه بگویم، هر چه از تو بنویسم کم است، تو بجای پدرم بودی و از هر پدری بیشتر برایم زحمت‌ کشیده‌ای، امیدوارم که چون زین‌العابدین (ع) بردبار باشی و مرا ببخشی و حلالم کنی؛ 🍀اما ای خواهران مهربانم! می‌دانم که برادر از دست دادن سخت است، ولی من از حسین (ع) و از علی‌اکبر حسین (ع) خونم رنگین‌تر نیست. دیدید که زینب (س) برادر از دست داد و اسیر شد و بازهم در مقابل کفار چه خطبه‌هایی خواند. می‌گویند: ترویج دین گر چه به قتل حسین (ع) شد، تکمیل آن به موی پریشان زینب (س) است. امیدوارم که شما چون زینب (س) باشید. از خدا می‌خواهم که شمارا با ایشان محشور گرداند. مرا حلال کنید؛ 🌺اما سخنم با شما ای اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان، راه شهدا را ادامه دهید، نگذارید جبهه‌ها خالی بماند. امام عزیز را تنها نگذارید و بگذارید جوانان به جبهه بیایند، مسئولید؛ و شما ای جوانان انجمن اسلامی، جلسات انجمن را بیشتر برقرار کنید. ما هر چه داریم از همین جلسات است، نگذارید اسلحه‌ام به زمین بیفتد. توفیق شمارا از خدا می‌خواهم. در پایان از همه می‌خواهم که مرا حلال کنند و هر کس از من ناراحتی دیده است مرا ببخشد. به امید پیروزی نهایی اسلام بر کفر جهانی و به امید دیدار در بهشت، ان‌شاءالله تعالی. ✍ ۱۳۶۲/۴/۱۲ محمدرضا یاراحمدی به نقل از : دانشنامه شهدای استان فارس اطلاعات بیشتر در بانک تخصصی شهدا یاد_شهیدان 🌹 shahidd.blog.ir/post/645
هدایت شده از کاروان انقلاب
شهدای نیروی انتظامی و‌مرزبانی 👊 @dolate_enghelabi