هدایت شده از تبلیغ و تبادل
1_27379520.mp3
6.87M
🎼کلیپ صوتی...
🍃آزمون بسیار سخت علامه سیدمهدی بحرالعلوم از مرحوم نراقی ❗️
🎤 #حجت_الاسلام_عالی ...
#کانال_عارفین
🆔 : @Arefin
هدایت شده از کاروان انقلاب
خانه پدری امام خمینی (ره) در خمین
اتاق محل تولد امام خمینی (ره)
#دولت_انقلابی 👊
@dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
امامزاده حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر علیه السلام
#مشهد_اردهال #کاشان
#دولت_انقلابی 👊
@dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
مرقد مطهر امامزاده حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر علیه السلام
#مشهد_اردهال #کاشان #کربلای_ایران
#دولت_انقلابی 👊
@dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از شهدای حمله تروریستی اهواز صبح روز شهادت با فرزندش چطوری خداحافظی میکنه😭😭😭😭😭❤️❤️❤️❤️❤️
هدایت شده از تبیان
🍀 #برگ_سبز
✨ مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری فرمودند: وقتی در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و هر روزه عدهای جان خود را از دست می دادند.
روزی جمعی از اهل سامراء در منزل مرحوم سید محمد فشارکی، بودند؛ ناگاه آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی که از لحاظ جایگاه علمی مانند مرحوم فشارکی بود، وارد شدند، صحبت از بیماری وبا شد و ابراز نگرانی که همه در معرض این بیماری خطرناک هستند.
✨مرحوم میرزا فرمودند: اگر من حکمی کنم انجام میشود یا نه؟ همه گفتند: آری، فرمود: من حکم میکنم؛ شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را هدیه به مادر امام زمان (عج) حضرت نرجس خاتون نمایند و دعا کنند تا این بلا از آنان دور شود، اهل مجلس این حکم را به همه شیعیان رساندند مشغول زیارت عاشورا شدند. از فردا شیعیان دیگر در معرض تلف واقع نمیشدند، ولی غیر شیعه میمردند و بر همه اهل سامراء این نکته واضح و ظاهر شد.
برخی از شیعه میپرسیدند: سبب چیست که از ما میمیرند و از شما نمیمیرند؟
✨گفته شد: همه زیارت عاشورای امام حسین (ع) میخوانند تا در معرض وبا و طاعون قرار نگیرند و خداوند هم دفع بلاء میکند.
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
هدایت شده از فداییان بانوی دمشق
💠🔹💠
💠مبارزه ی سیاسی ائمه عبارت است از یک مبارزه ای با یک هدف سیاسی، آن هدف سیاسی، تشکیل حکومت اسلامی و به تعبیر ما "حکومت علوی" است.
📚کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص ۱۷
@ensane250saale
@fadayiane_banoye_damshgh
هدایت شده از 🌷عصر ظهور🌷
پيراهن يوسف (ع) و ابراهيم (ع) كجاست؟
__________________________
__________________________
🍃⛺🍃⛺🍃⛺🍃⛺
شيخ صدوق (ره)، راوندی و بعضی ديگر از بزرگان به نقل از مفضّل بن عمرو حكايت می كند:
روزی در خدمت حضرت صادق آل محمّد (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) نشسته بودم، آن حضرت فرمود:
آيا می دانی پيراهن حضرت يوسف (عليه السلام) چه بود و كجاست؟
عرض كردم:خير، نمی دانم؛
شما بفرمائيد تا فرا بگيرم.
امام (عليه السلام) فرمود:
چون حضرت ابراهيم (عليه السلام) را خواستند داخل آتش بيندازند، جبرئيل امين (عليه السلام) پيراهنی از لباس های بهشتی برايش آورد و بر او پوشانيد و آتش در مقابلش سرد و بی أثر شد.
و در آخرين روز حياتش آن را تحويل حضرت اسحاق (عليه السلام) داد و او نيز پيراهن را بر حضرت يعقوب (عليه السلام) پوشانيد كه اندازه قامت او بود.
و هنگامی كه حضرت يوسف (عليه السلام) به دنيا آمد، پدرش آن پيراهن را بر يوسف پوشانيد، تا آن جائی كه همان پيراهن را توسّط برادرانش برای پدر خود، كه نابينا گشته بود فرستاد و او بينا گرديد و اين همان پيراهن بهشتی بود.
عرض كردم: اكنون آن پيراهن كجاست و چه خواهد شد؟
فرمود: الآن نزد اهلش می باشد و در نهايت، تقديم قائم آل محمّد (صلوات اللَّه عليه) خواهد شد.
و هنگامی كه آن حضرت ظهور نمايد، آن پيراهن را بر تن مبارك خود می نمايد و تمام مؤمنين در شرق و غرب دنيا، هركجا كه باشند بوی خوش آن را استشمام خواهند كرد.
و او، يعنی؛ امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشّريف)، در تمام امور وارث تمامی پيغمبران الهی می باشد.
منبع:
📗إكمال الدّين: ص 327، ح 7
📗الخرايج والجرايح، ج2، ص691، ح 6، با تفاوتی مختصر
__________________________
__________________________
⛺🍃⛺🍃⛺🍃⛺🍃
شهید سرتیپ جواد فکوری در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده خلبانی شد و این دوره را با موفقیت به پایان رساند.
دورههای تکمیلی خلبانی، مدیریت خلبانی (اف4)، فرماندهی گردان هوایی و فرماندهی ستادرا با موفقیت طی کرد.
شهید جواد فکوری فردی واقعا مسلمان و دلسوز به حال انقلاب اسلامی بود. او کار را با حضور در نیروی هوایی شروع کرد و به علت عهدهدار بودن دو شغل مهم و حساس به ناچار در هفته سه روز در نیروی هوایی بود و سه روز دیگر در وزارت دفاع.
یکی از کارهای گرانقدر ایشان همان فرستادن 140 هواپیمای جنگنده به سوی خاک عراق پس از اولین حمله هوایی ناگهانی مزدوران بعث بود. شهید فکوری به عنوان فرمانده یک نیرو جهت منجسم و هماهنگ کردن نیروها بسیار تلاش میکرد.
شهید سرهنگ فکوری در تمام دوران خدمتش در ارتش به عنوان فردی مذهبی و قاطع شناخته میشد و به همین علت پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتها و پستهای زیر را به عهده داشت.
فرماندهی پشتیبانی پایگاه دوم شکاری، فرماندهی پایگاه دوم شکاری، فرماندهی پایگاه یکم شکاری، معاون عملیاتی نیروی هوایی و فرماندهی نیروی هوایی.
همچنین شهید فکوری پس از تشکیل کابینه شهید رجایی با حفظ سمت به عنوان وزیر دفاع بگزیده شد و پس از اینکه سرهنگ معینپور به فرماندهی نیروی هوایی گمارده شد. ایشان (شهید فکوری) مورد تشویق قرار گرفت و به سمت مشاور جانشینی رئیس ستاد مشترک ارتش انتخاب شد و سرانجام موقعی که با سرداران دیگر اسلام از جنوب به تهران بر میگشت براثر سانحه هوایی همراه با دیگران عزیزان به خیل شهدا پیوست.
فکوری جزء بزرگانی بود که پله به پله، نردبام ترقی را طی کرد و وقتی به جایگاه خلبانی و کسوت هدایت جنگندههای ایرانی رسید، کمال واقعی را با تمام وجود حس و لمس کرد.
فکوری از وزرای کابینه شهید رجایی بود. به گونهای که این شهید بزرگوار او را با حفظ سمت به وزارت دفاع منصوب کرد. علاوه بر خاطرات ماندگار شهید فکوری از دوران آغازین انقلاب، خانواده گرانقدر وی حرف های جالبی برای گفتن دارند که خواندش را به شما دوستداران فرهنگ شهادت توصیه میکنیم.
*خاطره ترخیص کالا و مقایسه با مسئولین امروزی!
سال ۱۳۵۹ برادرم جلیل که در خارج از کشور زندگی میکند، برای تولد فرزندم مقداری اسباببازی و لوازم بچه، در چهار کارتن فرستاده بود. برای دریافت آنها به گمرک مراجعه کردم، اما از آنجا که مقدار کالا بیشتر از حد معمول بود، اضافه آن طبق قانون برگشت داده میشد.
هرچه اصرار کردم، اجازه ترخیص ندادند. یکی از کارکنان متوجه فامیل من شد و گفت: "شما با سرهنگ فکوری، وزیر دفاع نسبتی دارید؟"
گفتم: "برادر ایشان هستم."
همان فرد مسئول گفت: "با جناب سرهنگ فکوری تماس بگیرید و موضوع را به ایشان بگویید، اگر ایشان یک کلمه به مسئولان ترخیص بگوید، کار تمام است."
با قیافه حق به جانبی رفتم و از تلفن عمومی در همان گمرک به دفتر کار برادرم (جواد فکوری) زنگ زدم. بعد از احوالپرسی جواد گفت: "کاری داشتی؟"
وقتی برایش توضیح دادم، عصبانی شد و گفت: "من فرمانده نشدهام که برای تو کهنه و پودر بچه از گمرک رد کنم. اصلا در چنین شرایطی چرا به من زنگ زدی؟"
حال غریبی به من دست داد. با شرمندگی از مسئولان گمرک خواستم قانون را رعایت کنند و هر طور صلاح میدانند عمل کنند.(جاوید فکوری، برادر شهید)
یک جمله یادگاری از شهید فکوری :
این جنگ پایانش زمانی است که ما به دنیا اثبات کنیم ملتی هستیم که به زانو در نخواهیم آمد و حاضر هستیم بهای این تسلیم نشدن را بپردازیم.
شهادت:8/7/60-عملیات ثامن الائمه (ع)
مزار شهید: بهشت زهرای تهران
مطالب مرتبط : خاطراتی از شهید فکوری
( تیمسار فلاحی ، تیمسار فکوری ، سرتیپ نامجو ، شهید کلاهدوز ، شهید جهان آرا
مردان خدا
@mardane_khoda