eitaa logo
مردان خدا 📿
391 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
918 ویدیو
60 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
یادبود شادروان حاج حجت الله بیات پدری با ایمان و با اخلاق که در 22 تیرماه ۱۴۰۰ پس از عمری زندگی با صداقت و درستی و پاکی، دار فانی را وداع کرد و در بهشت هاجر ملایر آرام گرفت . برای شادی روح آن مرحوم و همه رفتگان خودتان فاتحه با صلوات و قرآن و نماز و دعا هدیه نمایید. (فرزند هیبت الله ).👇👇👇 iporse.ir/6130520
شهید مفقود الاثر غلامرضا نظرپور فرد /از کوهدشت تا عملیات حاج عمران (عکس سمت راست) شهیدان، ای عزیزانی که:  جان دادید برای حفظ جان ما، خونتان ریخت برای نریختن خون ما، به اسارت رفتید تا ما در بند نباشیم، تیر خوردید برای استقلال ما، پیکرتان در میدادین مین، همچون گل پرپر شد برای اصالت و عزت ما، در سنگرها در زیر آتش بمب و موشک و تیر به نماز ایستادید تا معنای واقعی خلوص را به ما و آیندگان بفهمانید و برای جاودان ماندن سبکبالی و خدایی بودنتان در تاریخ این مرز و بوم، در نبردهای تن به تن برای آوردن پیکر پاک و مقدس همرزمانتان و جلوگیری از افتادن پیکر پاکشان در دست دشمن، به دل آتش رفتید و گاهی در این پیشروی پیکر خودتان نیز به ملکوت پیوست روحتان شاد و یادتان جاویدان 🍀🌾🌹🌾🍀🌹🌾🍀🌹🌾🍀 ای شهدای عزیز که نگاههای معصومانه و مظلومانه تان، خلوص و شفافیت و پاکی و درستی و شجاعت شما را نمایانگر بود، روحتان شاد  ای شهدایی که طرز نگاهتان نشان از نزدیکی پروازتان میداد، سلام بر شما، ای شهدایی که صلابت نگاه و عمق تفکرتان زندگی بخش  بازمانده ها ست، یادتان بخیر، ای شهدایی که هر زمان فضایل اخلاقی و بزرگی و اصول انسانی را میجوییم، اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند شمایید، از نور معنویت خود و از خلوصتان اندکی نیز مارا بهره مند نمایید. دلنوشته: حامد نظرپور مردان خدا @mardane_khoda
شهید مفقود الاثر غلامرضا نظرپور فرد /از کوهدشت تا عملیات حاج عمران (عکس سمت راست) شهیدان، ای عزیزانی که:  جان دادید برای حفظ جان ما، خونتان ریخت برای نریختن خون ما، به اسارت رفتید تا ما در بند نباشیم، تیر خوردید برای استقلال ما، پیکرتان در میدادین مین، همچون گل پرپر شد برای اصالت و عزت ما، در سنگرها در زیر آتش بمب و موشک و تیر به نماز ایستادید تا معنای واقعی خلوص را به ما و آیندگان بفهمانید و برای جاودان ماندن سبکبالی و خدایی بودنتان در تاریخ این مرز و بوم، در نبردهای تن به تن برای آوردن پیکر پاک و مقدس همرزمانتان و جلوگیری از افتادن پیکر پاکشان در دست دشمن، به دل آتش رفتید و گاهی در این پیشروی پیکر خودتان نیز به ملکوت پیوست روحتان شاد و یادتان جاویدان 🍀🌾🌹🌾🍀🌹🌾🍀🌹🌾🍀 ای شهدای عزیز که نگاههای معصومانه و مظلومانه تان، خلوص و شفافیت و پاکی و درستی و شجاعت شما را نمایانگر بود، روحتان شاد  ای شهدایی که طرز نگاهتان نشان از نزدیکی پروازتان میداد، سلام بر شما، ای شهدایی که صلابت نگاه و عمق تفکرتان زندگی بخش  بازمانده ها ست، یادتان بخیر، ای شهدایی که هر زمان فضایل اخلاقی و بزرگی و اصول انسانی را میجوییم، اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند شمایید، از نور معنویت خود و از خلوصتان اندکی نیز مارا بهره مند نمایید. دلنوشته: حامد نظرپور مردان خدا @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
دعای دهه اول ذیحجه متن و ترجمه در 👇👇👇 دولت انقلابی @donate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
doa_zihajje.mp3
2.48M
💿 دعای دهه اول ذیحجه دولت انقلابی @dolate_enghelabi
🌹 شهید مفقودالاثر ، بسیجی دلاور ، شهید غلامرضا نظرپور 🌹 فرزند: بهمنیار سال تولد : ۱۳۴۵ محل تولد: کوهدشت لرستان تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۳/۲ محل شهادت : منطقه عملیاتی حاج عمران گردان اخلاص، اطلاعات عملیات لشکر ۵۷ حضرت اباالفضل (ع) لرستان تاکنون پیکر مطهر شهید برنگشته است شهدا را فراموش نکنیم تا راهشان گم نشود. شادی روح مطهرش صلوات 🍀 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نا امید نشوید 🌻 رهبر انقلاب : اگه صد مورد خیانت خواص را هم دیدید ناامید نشوید ، ان شاء الله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیسم را خواهید دید 👊 @dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
🟣 15 ذیحجه، ولادت باسعادت امام هادی (ع) بر شما و همه شیعیان آن حضرت مبارک باد.🟠 چند حدیث گهربار از امام هادی (ع) ۱- اِنّ للهِ بِقاعاً یُحِبُّ أن یُدعی فی‌ها فَیَستَجیبَ لِمَن دَعاهُ به راستی مکان‌هایی برای خداوند متعال وجود دارد که دوست دارد بندگان در آن‌ها به درگاهش دعا کنند تا به مرحله اجابت برسد. (تحف العقول، ص. ۴۸۲) مانند مساجد و حرم ها ۲- اَلغَضَبُ عَلی مَن لاتَملِکُ عَجزٌ وَ عَلی مَن تَملِکُ لُؤمٌ خشم و غضب بر مردم نشانه ناتوانی است و بر زیر دستان علامت فرو مایگی و پستی است. (مستدرک الوسائل، ج. ۱۲، ص. ۱۲) ۳- ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأَموالِ وَ فی الآخِرَةِ بِالأَعمالِ مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند. (بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۶۸). 👊 @dolate_enghelabi
کلام حضرت علی (ع) خطاب به مسئولان: در انتخاب افراد هرگز به فراست و خوش‌بینی خود تکیه مکن، چرا که اشخاص زرنگ ، روش جلب نظر و خوش‌بینی زمامداران را با ظاهر سازی به خوش خدمتی خوب می دانند، در حالی که در ورای این ظاهر جذاب، هیچگونه امانتداری و خیرخواهی وجود ندارد . 🤔 نهج البلاغه - نامه شماره ۵۳ 🌴 همراه با 🌸🌼🍀 @nahj97
هدایت شده از کاروان انقلاب
عید ولایت است. مقام معظم رهبری 👊 @dolate_enghelabi
هدایت شده از کاروان انقلاب
رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما 🤔 شرتون کم 😀 علی برکت الله 👊 @dolate_enghelabi
*شهــیدغدیرے استان فارس* ‌*نـام :علی* *تخصص: استــاد نهج البلاغه* *تولــد: عیـــدغدیر* *ازدواج: عیــدغدیر*🎊 *شهادت: عیــدغدیر*🌷 مراسم مان را ظهر☀️ گرفتیم که به چشم نیاید و داغداری خانواده شهداء حفظ شود👌. آمـدیم توےاتاق ڪہ بخوریـم؛ در را بسـت و پشـت آن ایسـتاد، رو به من کـرد و گفـت: مے دونی که تو این لحظه دعـاے ما ؟ گفتم: آره ولے الان بیا ناهـار بخوریم. گفت: روزه ام. گفتم: تو روز گرفتے؟؟ گفـت روزه ی نذره؟ گفتم: چه نذرے؟ گفت: اینکه همـون طـور که خدا منو تو عید متولد کرد تو عید غدیر هم مزدوج کنه 😍حالا من دعا می کنم تو آمین بگو. دستم را به بلند کردم. گفت:خـدایا همـون طورڪہ منو درعـید غدیر متـولد کردےو در عیدغـدیر مزدوج کردے، در عیـدغدیـر هم به برسان... غدیرهرسال ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ که می آمد منتظر خبرش بودم. *غدیر آخر که خبر شهادتش را در برایم آوردند گفتم: سال هاست منتظر شنیدن بودم*.😔 🕊️ :ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ *برای سلامتی رهبر معظم انقلاب،ارواح طیبه امام، شهدا و والدینشان صلوات* 🪴 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
روحانی خودش میره 👿 باید به فکر پایین کشیدن کسانی باشیم که در این سالها با حیله و تزویر ، پست های مدیریتی را غصب کرده اند . این مهم است. 🤔 #⃣ ، 👊 @dolate_enghelabi
🔰 رد پناهندگی به سفارت روس 🗓 به مناسبت سالروز شیخ فضل‌الله نوری 🔶 ازجمله افرادی که نماد بودند، بود. در همان موقعی که محمدعلی‌شاه به سفارت روس می‌رود، سفیر روس با غلام خود کالسکۀ سفارت را می‌فرستد که حاج‌شیخ‌فضل‌الله را از خانه‌اش ببرند سفارتخانه؛ ولی شیخ حاضر نمی‌شود. 🔸مرحوم جلال آل‌احمد در کتاب خدمت و خیانت روشن‌فکران نوشته است: «من نعش آن بزرگوار را بر سرِ دار، همچون پرچمی می‌دانم که به‌علامت استیلای پس از 200 سال کشمکش، بر بام سرای این مملکت افراشته شد». 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
سلام بر سردار شهید 🌹 🌹 شادی روح مطهرش و رفتگان اعضای محترم کانال دولت انقلابی سه تا صلوات 🍀🍀🍀 👊 @dolate_enghelabi
🌹شهید داود معظمی گودرزی شهید دفاع مقدس نـام پـدر : حسین 📿 @mardane_khoda
🌹شهید داود معظمی گودرزی - شهید دفاع مقدس نـام پـدر : حسین تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۱/۰۱/۲۲ مـحل تـولـد : تهران سـن : ۲۰ سـال دیـن و مـذهب : اسلام شیعه تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۱/۰۸/۰۲ مـحل شـهادت : سومار بیست و دوم فروردین ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین، کارگر چیت سازی بود و مادرش، ملوک نام داشت. تا پایان متوسطه در رشته برق درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان داوطلب بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم آبان ۱۳۶۱، در منطقه سومار توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش بدست نیامده است. pirenou.blogfa.com 📿 @mardane_khoda
‏عکس از یا مهدی (عج)
هدایت شده از اشعار فاطمی
کربلا از شیعه ها دل می برد ⚫️ السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین السلام علیک یا اباالفضل العباس کربـلا از شیـعـه ها دل  می برد نام تو  ما را به منـزل می برد یا حسین و یا حسین و یا حسین عاشقان را عشق کامل می برد در عزایت هر کجا یک محفلی است عشق تو ما را به محفل می برد  رأس تو  بر نیزه پیشـاپیـش ما جان و دل همراه محمل می برد  از زمیـن کربـلا  تا ملک شـام کاروان منـزل به منـزل می برد  روز عاشورا که غرق ماتم است شیعـیان را پـای در گِل می برد  حـق تو ما را هدایـت می کند دشمنان را سمت  باطل می برد  مـا  گرفتـاریم و  امـواج  بـلا کشتی ات ما را به ساحل می برد ما همه از  عشق تو دیوانه ایم مال دنیـا شخص عاقل می برد گر شفاعت می‌کنی در روز حشر خیر عقبی را به حاصل می برد حمیدرضا فاطمی 🍃🍂🍃🍂🍃 @fatemi84 fatemi84.blog.ir
پیکر مطهر اولین شهید روحانی مدافع حرم کشف و شناسایی شد نوید شاهد - " کشف و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. به گزارش نوید شاهد، شهید مالامیری ۳۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۴ در دفاع از حریم اهل بیت در شهر درعا ( سوریه ) همراه با دیگر مجاهدان تیپ فاطمیون با شعار (کلنا عباسک یا زینب) در منطقه بصری الحریر استان درعای سوریه به آرزوی دیرینه‌اش رسید و جامه فاخر شهادت را بر تن کرد. از این شهید والامقام دو فرزند دختر به نام های فاطمه و بشری به یادگار مانده است. 📿 @mardane_khoda
پیکر شهید مالامیری به وطن بازگشت روایتی برگرفته از خاطره‌ همسر شهید مالامیری: 📿 @mardane_khoda
مردان خدا 📿
پیکر شهید مالامیری به وطن بازگشت روایتی برگرفته از خاطره‌ همسر شهید مالامیری: #مردان_خدا 📿 @mardane
پیکر شهید مالامیری به وطن بازگشت روایتی برگرفته از خاطره‌ همسر شهید مالامیری: فاطمه نشسته بود گوشه‌ی اتاق و با چشمانی قرمز یک نگاه به من می‌کرد، یک نگاه به دامن مشکی توردارش. همان دامنی که مهدی قبل از شهادتش برایش خریده بود. دو ماه پیش که دامن را به تن فاطمه کردم، با شیرین زبانی دوید بغل مهدی و گفت: « بابایی بابایی خوشچل شدم؟ ها ... خوشچل شدم؟» چرخی زد و خودش را برای مهدی لوس کرد. مهدی بغلش کرد و نشاندش روی زانو. بشری را هم نشاند روی زانوی دیگرش. بشری از کلاس پیش دبستانی‌اش تعریف می‌کرد و فاطمه برای اینکه از قافله ناز آوردن برای بابا عقب نیفتد، حرف‌های بشری را به شکل دیگری تکرار می‌کرد و به خودش نسبت می‌داد. خنده‌ی تیزی سر می‌داد و سرش را به زیر قبای مهدی می‌چسباند. صحنه‌ها یکی پس از دیگری جلوی چشمم رژه می‌رفتند، هنوز گوشی همراه مهدی گاهی صدای لرزشش می‌آمد و دل مرا می‌لرزاند. توی فکر بودم که بشری هم بی‌حال نشست روی زمین و خم شد روی بالش. هنوز ظرف‌های میوه و شیرینی مهمان‌های ظهر را از توی هال جمع نکرده بودم. سه ، چهار نفر از مسئولین حوزه آمده بودند برای عرض تسلیت و یک عکس بزرگ قاب کرده از مهدی با لباس طلبگی را گوشه‌ی دیوار نشانده بودند. توی فکر بودم که با صدای ناله فاطمه به خود آمدم. دویدم سمتش ، دست گذاشتم روی سرش، داغ بود خیلی داغ. دلم آشوب شد. صدای ناله بشری هم بلند شد. دستش را گرفتم ، دست او هم داغ بود. هر دو تا دخترم تب کرده بودند. خیلی تنها بودم، اشک توی چشمم جمع شد. در این دو ماه بعد از شهادت مهدی خیلی حواسم بود که دخترها اشک و گریه و بی‌تابی مرا نبینند، اما مگر می‌شد. هر بار که دخترها بهانه بابا را می‌گرفتند، بی‌اختیار اشکم درمی‌آمد. هر چه دار و دوای گیاهی بلد بودم تا شب به دخترها دادم. انواع جوشانده‌ها را امتحان کردم. شب شد و از ترس اینکه تشنج کنند ، شربت استامینوفن به خوردشان دادم، اما فایده نداشت. فاطمه در بغل، دست بشری را گرفتم و خودم را به درمانگاه سر کوچه رساندم. یک پاکت دارو عایدم شد و دیگر هیچ. تا دو روز هر چه کردم تب دخترها پایین نیامد. توی خانه می‌چرخیدم و هر بار که چشمم به چشم‌های درشت مهدی می‌افتاد و لبخندش را می‌دیدم، دلم می‌شکست. از نگاه سنگین بچه‌ها می‌ترسیدم و بغضم را فرو می‌دادم. بالای سر بچه‌ها نشسته بودم و هی پارچه خیس می‌کردم و روی پیشانی داغ آنها می‌گذاشتم. دلم می‌جوشید و توی فکر بودم. ناگهان یادم آمد دو هفته بعد از شهادت مهدی ، وقتی که دخترها خیلی بی‌تابی می‌کردند. رفتم پیش یک مشاور و از او خواستم تا راهنمایی‌ام کند. او تأکید کرده بود هر چه که بچه‌ها را به یاد بابا می‌اندازد ، به حداقل برسان. بی‌اختیار افکار ذهنی‌ام را به زبان آوردم: « هر چه که به یاد بابا می‌اندازد! » یک دفعه پیش خودم گفتم: « نکنه این عکسی که دو روز پیش آوردند ، باعث شده دخترها تب کنند!؟ » کوبیدم به پیشانی‌ام: « یعنی واقعا میشه به خاطر اون عکس باشه!؟ » دخترها خواب رفته بودند اما هنوز تب‌شان بالا بود. هر از چند گاهی از خواب می‌پریدند و ناله می‌‌کردند. مجبور بودم بالای سرشان بنشینم و هی پاشورشان کنم. پارچه خیس روی پیشانی و دستان لاغرشان بگذارم. سریع رفتم و عکس مهدی را روزنامه پیچ کردم و گذاشتم بالای کمد لباسی. دخترها صبح که بیدار شدند، نگاهی به گوشه‌ی هال کردند ، عکس مهدی را که ندیدند. چشم چرخاندند و دیوارها را نگاه کردند. بدون اینکه چیزی بگویند نشستند سر سفره صبحانه. دلم آشوب بود : « یعنی این تب شدید فقط به خاطر عکس بابای شهیدشان بوده؟ خدایا ! » ظهر نشده، تب بچه‌ها قطع شد و نشستند هم‌پای عروسک‌هایشان ، مامان بازی. اشک توی چشم‌هایم جوشید نمی‌دانستم این اشک را از خوشحالی حساب کنم یا از ناراحتی . رفتم اتاق خواب و در را بستم. عکس مهدی را از توی روزنامه بیرون کشیدم. نگاهی به چشمان مهدی کردم، بغضم ترکید. 📿 @mardane_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕خبرنگاری غیور و شجاع از دیار لرستان 🔶آخرین پیام و مکالمه شهیدمحمودصارمی ۱۷ مرداد ماه سال۱۳۷۷ 🔷اينجا محل كنسولگری ايران در مزار شريف است،من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران هستم، گروه طالبان چند ساعت پيش وارد مزار شريف شدند.» خبر فوری:«مزار شريف به دست طالبان سقوط كرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه كنسولگری ديده مي‌شوند به من بگوييد كه چه وظيفه‌ای...» و ناگهان ارتباط تلفنی قطع می‏‌شود... این آخرین پیام و مکالمه شهید محمود صارمی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) بود. محمود صارمی از جمله خبرنگاران پرتلاش و آزاده‏‌ای بود که از حضور در خطرناکترين ميدان‌‏ها ترس به دل راه نداد و به رسالت خويش تا انتها وفادار ماند. Sokhann.blog.ir 📿 @mardane_khoda
صفای بسیجیان دوران دفاع مقدس 📿 @mardane_khoda
شهادت دست خود ماست چند ماه قبل ازشهادت محمودرضا یک شب خواب شهید همت رادیدم.دیدم دقیقا درموقعیتی که درپایان بندی اپیزودهای مستند «سردار خیبر» نشان می دهد، بابسبجی هایی که کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت هستند تا بااو دست بدهند، ایستاده ام.حاج همت باقدم های تند آمد ورسیدکنارتویوتا. من دستم راجلو بردم. دستش راگرفتم وبغلش کردم. هنوز دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم: «دست مارا هم بگیرید.»منظورم شفاعت برای باز شدن باب شهادت بود.حاج همت گفت:دست من نیست» ودستم را رها کرد.از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست شهدا در برآوردن چنین حاجتی باز نباشد.فکرمی کردم اگر چنین چیزی دست شهدا نیست، پس دست چه کسی است؟! تااینکه یک شب که درمنزل محمودرضا مهمان بودم، خوابم رابرای او تعریف کرد.خیلی مطمئن گفت: «راست گفته. دست او نیست!» بیشتر تعجب کردم. بعد گفت: «من در سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام وبا یقین می گویم هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود. شهادت شهید فقط دست خودش است.» شهیدمحمودرضابیضایی به روایت احمد رضا بیضایی 📿 @mardane_khoda