دولت شهید رئیسی چگونه توانست ناترازی برق و گاز را مدیریت کند؟ می‌دانیم که دولت شهیدرئيسی زمانی مسؤولیت را بر عهده گرفته بود که مدت‌ها بود بخش‌های وسیعی از کشور، در زمستان گاز نداشتند و در تابستان برق! اما در همان نخستین سال مسؤولیت‌شان همگان شاهد بودیم که به ناگهان این ناترازی‌ها از ادبیات اجتماعی و اقتصادی کشور رخت بربست! اما هیچ کس نپرسید چطور شد؟ چه اکسیری بر ذخایر گاز و نیروگاه‌های برق ما زده شد که چنین معجزه‌آسا همه مشکلات از میان رفت! پاسخ آن یک کلمه است: «اعجاز مدیریت انقلابی». سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت سیزدهم درباره چگونگی مدیریت ناترازی‌های گاز و برق در دولت شهید رئیسی اطلاعات مفیدی در اختیار قرار داده است، امید است مسؤولان دولت چهاردهم با استفاده از این الگو، بر مشکل ناترازی‌های گاز و برق فائق آیند و با بی‌توجهی از کنار این تجربه مهم عبور نکنند: «شهید رئیسی چند اقدام برای مدیریت ناترازی «برق در تابستان» و «گاز در زمستان» داشت، تا نه برق در تابستان که اوج مصرف را داریم قطع شود نه گاز در زمستان. ساخت انواع نیروگاه‌ها اعم از گازی و خورشیدی و بادی و... را هم توسط دولت و هم بخش خصوصی در اولویت قرار داد به نحوی که در دو سال و نیم دوره مدیریت ایشان، رکورد ساخت نیروگاه در کشور شکسته شد و مجموعا حدود ۹ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شد. صنایع را الزام کرد که برای تامین برق خودشان نیروگاه بسازند و در همین راستا چند نیروگاه هم در دوره ایشان ساخته شد و افتتاح گردید از جمله نیروگاه بوتیا در کرمان و نیروگاه فولاد مبارکه اصفهان و.... زمان توزیع برق بین صنایع را مدیریت کرد. مثلا با هماهنگی برخی صنایع، شیفت کاری خطوط تولیدی آنها بعضا به روزهای تعطیل و... جابه‌جا شد. اصلاح الگوی مصرف برق خانگی را هم با سیاست‌های تشویقی در دستور کار قرار داد. به‌طور همزمان از همان روزهای اول که دولت را هنوز تحویل نگرفته بود، از ناترازی گاز مطلع شد و همکاران متخصص خود در این زمینه را مأمور کرد برای حل بحران احتمالی گاز در زمستان چاره‌جویی کنند. در این زمینه هم چند اقدام انجام شد: ۱- از فرصت شهریور تا آبان‌ماه که زمان طلایی ذخیره سوخت مایع برای نیروگاه‌هاست را کاملا استفاده کردند و توانستند در همان سال اول ذخایر را از حدود یک میلیارد مترمکعب در اوایل شهریور به حدود دو و نیم میلیارد متر مکعب در آبان‌ماه برسانند. ۲- نسبت به تامین سوخت مایع برای نیروگاه‌های استان‌های شمالی، شمال شرق و شمال غرب کشور با اولویت اقدام کردند. ۳- هماهنگی دو وزارتخانه نفت و نیرو برای عدم ایجاد چالش را شخصا مدیریت کرد. ۴- در همان تابستان نسبت به حل چالش فی‌مابین با ترکمنستان بابت بدهی و جریمه قرارداد گازی با ترکمنستان اقدام کرد و بدهی حدود ۳ میلیارد دلاری را قسط‌بندی و پرداخت کرد و در پاییز ۱۴۰۰ قرارداد سه جانبه سوآپ گازی بین ایران و ترکمنستان و آذربایجان امضا شد که در رفع ناترازی استان‌های شمالی بسیار مؤثر است. شاه بیت همه این اقدامات مدیریت مدبرانه و فرابخشی شخص رئیس‌جمهور در هماهنگی‌های بین وزارتخانه‌ای و مطالبه و پیگیری حل مسئله و البته مدیریت جهادی وزرای مربوطه بود که اجازه بحران را نمی‌داد. مثلا در زمستان سال ۱۴۰۲ که یک روز در تربت‌جام افت فشار اتفاق افتاد تمام وزارت نفت و سایر دستگاه‌ها را بسیج کرد برای حل مشکل آنجا با انواع روش‌های مکمل. همه می‌دانستند رئیس‌جمهور شهید شخصا هم تلفنی هم بعضا با حضور در اتاق کنترل وزارتخانه‌ها پیگیری می‌کرد و همین موضوع برای حل مسئله، انرژی و انگیزه مضاعف در بدنه مدیریتی کشور تولید می‌کرد و آنها را هوشیار می‌کرد تا بموقع اقدامات لازم را به‌عمل آوردند و مثلا در زمستان غافلگیر نشوند. لازم به ذکر است که میزان ذخایر سوخت مایع تحویلی در نیروگاه‌ها در مرداد‌ماه ۱۴۰۳ بیشتر از میزان ذخایر سوخت مایع در مرداد‌ماه سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بوده و لذا با مدیریت صحیح می‌بینیم که در زمستان‌های آن سال‌ها قطعی برق و گاز نداشته‌ایم. در حالی‌که اگر تدابیر درست مدیریتی در آن سال‌ها نبود، در نتیجه «هم‌افزایی ناترازی برق و گاز» همین اتفاقی که الان رخ داده است می‌افتاد یعنی قطعی همزمان برق و گاز در زمستان!» درود و رضوان الهی بر روح پاک آن شهید مظلوم باد. ✍️ حجت الاسلام دکتر احمد حسین شریفی @mardomegarmsarr

او از عهده‌ی این کار برنمی‌آید... یکی از افرادی که در عزل منتظری از قائم‌مقامی نقش به سزایی داشته آیت الله محمدی گیلانیست. او در خاطرات خود چنین می‌گوید: یک روز قبل از مطرح شدن قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (25/4/1364)، خدمت امام رسیدم. گفتم: « فردا قرار است موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود، خواستم به عرض‌تان برسانم به آقای #هاشمی بگویید مطرح نشود. من به آقای منتظری ارادت دارم؛ خدمت‌شان درس خوانده‌ام؛ ایشان را عابد و زاهد می‌دانم؛ ولی این خصوصیات کافی نیست. او از عهده‌ی این کار بر نمی‌آید...» امام گله‌های سوزانی از آقای منتظری آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه...! عرض کردم: «بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائم‌مقام رهبری مطرح نشود.» امام قدری فکر کرد و فرمود:« شما زحمت میکشید به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم؟» عرض کردم:« بله! اما به آقای هاشمی نگویید که من آمدم( و این جریان را به شما گفتم) به هیچ کس نگویید. من می‌ترسم مرا هم شمس‌آبادی کنند یا مثل شیخ قنبر در چاه بیندازند!» این را که گفتم، امام (ره) سه بار خندید و فرمود:«خاطرت جمع باشد.» بعد رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم: صبح، خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم... فردای آن روز آقای هاشمی موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد. پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: من بعد از ظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: «موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن.» گفتم:« چرا؟ ما در اجلاسیه‌ی قبل به آقایان گفته‌ایم که ایشان را به عنوان قائم‌مقام مطرح کنیم.» فرمود:« نه! یکی از دوستان آمده و چنین گفته...» گفتم:« ما اعلام کرده‌ایم. نمی شود کاری کرد...» 📚 منبع: کتاب سنجه انصاف؛ تألیف محمّد محمّدی ری‌شهری، صفحه 16 @mardomegarmsarr

از عواقب ساده لوحی منتظری! قبل از سال 1367 گروهی از جاهلین و نفوذی‌های دشمن تلاش کردند تا افرادی که جزء منافقین بوده و در زندان بودند را آزاد کنند؛ این جریان با حمایت مرحوم منتظری توانست تعدادی از این زندانی‌ها را آزاد کند! این زندانیان بعد از آزادی بلافاصله به مجاهدین خلق پیوسته و در عملیات مرصاد یا همان فروغ جاویدان، علیه نظام جمهوری اسلامی شرکت کردند! نکته عجیب این است که 27درصد از کشته‌شدگانِ منافقین در این عملیات، همان کسانی بودند که از زندان آزاد شده بودند! یعنی از بین 1304 کشتهٔ منافقین، 360 نفر از آنان کسانی بودند که از زندان آزاد شده بودند، که آزادیِ بیشتر آنها با وساطت آیت‌الله منتظری اتفاق افتاده بود! این ساده‌لوحی ارزان تمام نشد و همین افراد، شهادت جمع کثیری از بهترین نیروهای انقلاب را در عملیات مرصاد رقم زدند! بعد از این عملیات، زندانیانِ باقی مانده در زندان ها که حاضر به جدایی از سازمان منافقین نشده و اعلام کردند که بعد از آزادی همکاری با سازمان مجاهدین خلق را ادامه می دهند و اگر سازمان دستور ترور مردم را دهد این کار را خواهند کرد، اعدام شدند. برگرفته از کتاب دوگانه‌ های سرنوشت ساز @mardomegarmsarr

بی‌حجابی؛ معضلی فرهنگی یا سیاسی؟ مدت‌هاست که پیوند نامبارک و توافق نانوشته‌ای از «ساده‌لوحان مذهبی»، «سیاست‌بازان لیبرالی» و «نفوذی‌های فرهنگی» همسو با «رسانه‌های دشمن» و پشتیبانی «سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری» به گونه‌های مختلف به تصمیم‌‌گیران و متصدیان امور در جامعه ما چنین القاء کرده و می‌کنند که تنها راه مواجهه با معضلات فرهنگی و اجتماعی و ناهنجاری‌هایی مثل بی‌حجابی «کار فرهنگی» است! و به شدت و به صورت جبهه‌ای هماهنگ از مواجهه سخت و قانونی با چنین ناهنجاری‌هایی برحذر می‌دارند و بلکه علیه هر اقدامی عملی برای مواجهه با این «گناه سیاسی» موضع‌گیری‌ می‌کنند! در حالی که این یک «بی‌صداقتی آشکار» و «نگاه ضد فرهنگی» است. هرگز نمی‌توان انتظار داشت که با ساخت پویانمایی‌هایی مثل «سیاه‌ ساکتی» و «بابا برقی» و امثال آن، یک ناهنجاری اخلاقی یا اجتماعی را برطرف کرد. این یک اصل مسلمِ علمی، تجربی، عقلی و دینی است که بدون در نظر گرفتن مجموعه‌ای از «تشویق‌ها» و «تنبیه‌ها» و بدون توجه همزمان و هماهنگ به ابعاد «نرم‌افزاری» و «سخت‌افزاری»، هرگز نمی‌توان هیچ هنجاری را در هیچ جامعه‌ای نهادینه‌ کرد. لطفاً به این پرسشها دقت کنید: کدام کار فرهنگی است که در طول پنج دهه گذشته برای هنجارسازی انجام نگرفته است؟! مراکز فرهنگی ما و مراکز رسمی آموزشی و تربیتی چه کار یا کارهایی باید انجام می‌دادند که انجام نداده‌اند؟! آیا واقعاً پدیده بی‌حجابی و رواج بی‌عفتی در جامعه ما محصول کم‌کاری‌های فرهنگی ماست؟! هرگز ادعا نمی‌کنیم که کارهای فرهنگی معصومانه‌ای درباره حجاب انجام گرفته یا از همه ظرفیت‌های در اختیار بهره گرفته‌ایم؛ اما به یقین بیش از هنجارهای دیگر در خصوص مسأله حجاب کار شده است. اما باید دانست که اساساً مسأله بی‌حجابی و بی‌عفتی مسأله‌ای صرفاً «فرهنگی» نیست؛ جنگی «امنیتی» و «سیاسی» است. ترویج بی‌حجابی بخشی از هجوم همه‌جانبه علیه بنیان‌های نظام اسلامی است. هدف از این هجوم، تخریب زیرساختهای ایمانی دفاع از انقلاب است. @mardomegarmsarr

📌دولت بی‌سایه! حسن روحانی در جلسه با وزیران و معاونان دولت یازدهم و دوازهم گفته: تحریرالشام و القاعده و داعش ماهیت یکسانی دارند. سوریه روزهای سختی را در پیش خواهد داشت... قابل توجه جناب شیخ اعتدالی! اولا، ایشون که حالا یادشون آمده با وزرا و معاونانش جلسه بگیرند؛ چرا در همان زمان ریاستش به برخی از وزرا وقت نمی‌دادند تا بیایند و مسائل کشور را رفع و رجوع کنند؟! آیا ایشان دولت در سایه جدید را تشکیل دادند؟! حاصل پخت و پزهای این جلسات و نفوذ برخی وزرای ایشون از جمله ظریف در دولت پزشکیان چه خواهد بود؟! کافی است وضعیت اقتصادی، فرهنگی و معیشت مردم در دهه نود، تحلیل و بررسی شود، آن وقت نتیجه این نشست و برخاست‌ها بهتر مشخص خواهد شد. دوم اینکه، جا دارد به جناب روحانی گفته شود: اطرافیان شما که در رسانه‌های اقماری، برای برکناری بشار اسد از دولتش، بشکن بشکن می‌زدند آیا فکر آینده را نمی‌کردند که قرار است کشور و مردم دست این گروه‌های مسلح و شورشی بیفتد! حال که یادتان آمده تحلیلی بر حوادث سوریه بزنید، خوب بود از محور مقاومت در دهه‌ی نود حمایت مردانه می‌داشتید، نه اینکه در رسانه‌ها دوگانه دیپلماسی و میدان راه بیاندازید! البته برخی هم سئوال داشتند که تاریخ سفر و دیدارتون با سران سوریه در آن دوران را هم بفرمائید تا مشخص شود که مسائل محور مقاومت چقدر برایتان اهمیت داشته است..؟! @mardomegarmsarr

♨️ ولایت‌ فقیه واتیکانی!!! سال ۶۵ در بازگشت از جبهه، همسفر استاندار وقت کرمان حسین مرعشی بودم که امروز سخنگوی حزب کارگزاران است. یادم می‌آید که به من می‌گفت: در کشور ما حاکمیت دوگانه وجود دارد و این غلط است؛ یا رئیس‌جمهور یا ولی فقیه. دنیا تحمل چنین حکومتی را ندارد، آنها دولت را به رسمیت می‌شناسند و دولت به آنها پاسخ‌گوست نه رهبری... حرفی که این روزها هم بدون هیچ لکنتی آن را تکرار می‌کنند و می‌گویند: «ساختار سیاسی بايد عوض شود... یا باید همه قدرت‌ها به رئیس‌جمهور داده شود (و رهبری اختیاراتی نداشته‌ باشند) یا رهبری فردی را به‌عنوان نخست‌وزیر به مجلس پیشنهاد دهند (و در واقع دولتی با رأی مردم نداشته باشیم) وقتی می‌گوییم دولت یعنی در کنار کابینه، سیاست‌های قضایی، مباحث فرهنگی و امنیتی از دولت جدا نباشند. بالاترین مقام قضایی باید وزیر دادگستری باشد... رهبر هم به‌‌ عنوان مظهر وحدت ملی، به‌عنوان مدافع جمهوريت و اسلامیت و مدافع مردم لازم است در یک هاله‌ از تقدس باقی بماند و همه اختیارات اجرایی به دولت برسد...» جالب است آقای مرعشی در این سالها نه تنها نتوانسته ریشه این شبهه را در ذهن خود بخشکاند، بلکه آن را رشد داده و شبهه را عمیق‌تر مطرح کرده است. در واقع ایشان ولایت و قدرت مطلقه را برای رئیس جمهور تعریف کرده و ولایت تشریفاتی و واتیکانی را هم برای فقیه بیشتر مناسب میداند!!! او از این نکته غافل است که نوع حکومت ما با حکومت‌های دین‌ستیز، متفاوت است. حکومت ایران، حکومتی اسلامی است و از شرق و غرب گرفته نشده است. حکومت ایران، حکومت دینی مبتنی بر ولایت فقیه می‌باشد و دولت هم در طول و ذیل ولایت فقیه تعریف می‌گردد نه در عرض ولایت فقیه که چنین اشکالی متوجه آن باشد. ای کاش سخنگوی حزب کارگزاران بیشتر از این بر اندیشه بنیان‌گذار انقلاب پا نگذارد. ✍️ حجت الاسلام حسین جلالی @mardomegarmsarr

شغل اصلی رهبری انقلاب چیست؟ تفاوت رهبری انقلاب با مسؤولین دیگر چیست؟ @mardomegarmsarr

🌿 پرسشهایی درباره سخنان وزیر علوم! به تازگی وزیر علوم از اثبات ناکارآمدی مقابله سخت افزاری با بدحجابی بر اساس تحقیقات شاهد محور سخن گفته است. صرف نظر از اینکه این تحقیقات شاهد محور چگونه انجام شده و ما کجا و درچه زمانی تجربه کنار هم قرار گرفتن اقدامات کارشناسی شده سخت افزاری و اقدامات عمیق فرهنگی را داشته ایم تا محققان مدنظر ایشان به نتیجه مذکور برسند، سؤالاتی درباره ادعای ایشان مطرح است که به برخی از آنها اشاره میکنم. اگر کسی از اساس به کرونا اعتقاد نداشته باشد نمیتوان با کار فرهنگی و گفتگو در باب ضرورت ماسک در ایام کرونا او را متقاعد به ماسک زدن کرد. حالا سؤال این است چه طور فقط با کار نرم افزاری میتوانیم کسانی که اساسا دین و مذهب دیگری دارند و ایرادی در بد پوششی و برهنگی نمیبینند را متقاعد کنیم؟ اگر افرادی حس گرسنگی، تشنگی، ضعف و درد ناشی از مریضی ها را نداشته باشند و طعم خوش غذاهای گوناگون را احساس نکنند نمیتوان با کار فرهنگی و گفتگو در باب نیاز بدن به آب و غذا، توقع داشت به میزان لازم و به صورت مستمر انواع غذا و آب مصرف کنند. یا اگر افرادی احساس نیاز عاطفی و جنسی به همسر و احساس محبت به فرزند نداشته باشند نمیتوان با کار فرهنگی و اقناع اندیشه توقع داشت زیر بار تشکیل خانواده و تعهدات آن بروند. حالا سؤال این است چه طور فقط با کار نرم افزاری میتوانیم کسانی که به دلائل خانوادگی، اجتماعی، رسانه ای و... نسبت به بد پوششی و برهنگی و تن نمایی در انظار، احساس حیا و شرم ندارند را متقاعد کنیم از لذت جلوه گری و شهوت جویی دست برداشته سختی پوشش مناسب را تحمل کنند؟ اگر کوچه ها و خیابانهای شهر پر از مراکز عرضه فست فود و غذاهای مضر باشند و بوی لذت بخش آنها قدم به قدم به مشام برسد و رسانه ها پر از تبلیغات وسوسه برانگیز آنها باشد نمیتوان توقع داشت مردم با کار فرهنگی و گفتگو از خوردن آنها خودداری کنند و پدر و مادر ها بتوانند در مقابل خواست فرزندان خود مقاومت کنند. حالا سؤال این است چه طور میتوانیم در جامعه ای که در هر کوچه و خیابانش عده ای از زنان و دختران در حال تن نمایی و جلوه گری هستند و در مراکز عرضه پوشاک با رنگ و لعاب خاصی لباسهای منافی حیا و عفت توزیع میشود و رسانه ها پر از تبلیغاتی است که به شکل وسوسه برانگیزی از بدپوششی و برهنگی قبح زدایی میکنند، با صرف کار نرم افزاری از آلوده شدن افراد سالم و زنان و مردان عفیف جامعه جلوگیری کنیم؟ این سؤالات بی پاسخ در کنار ملاحظه‌ی تجربه‌ی کشورهای غربی مدعی علوم انسانی آزاد، مبنی بر شکسته شدن پشت سر حریمها و فروپاشی نهاد مقدس خانواده و رنگ باختن دور از انتظار ارزشها و عادی شدن زشتی ها، این احتمال را در ذهن ایجاد میکند که طرح بعضی مسائل، خود مصداق اظهار نظرهای غیر اصیل و سفارشی باشد. ✍️ مرتضی صادقی @mardomegarmsarr

‌ «من از سکوت آثار گرانبهایی را مشاهده کرده‌ام. چهل شبانه روز سکوت اختیار کنید و جز در امورِ لازم سخن نگویید و به فکر و ذکر مشغول باشید تا برایتان صفا و نورانیت حاصل شود.» مرحوم_علامه_طباطبایی ‌@mardomegarmsarr

چرا حامی و فدایی ولایت فقیه هستیم؟ @mardomegarmsarr

سخنرانی سید احمد خمینی در دهه هفتاد @mardomegarmsarr