بعضی گردنهها حسّاسند. حیاتیاند. نمیشود بازی کرد. راهرفتن روی لبهی دیوار بین بهشت و جهنم است. بعضی گردنههای حسّاس، آدم لَنگ هم میشود. گیر میکند. از حرکت میمانَد. و این قصّهی من و شماست بانو. از اولِ پا گذاشتنم به این دنیا، سینهخیز رفتنها و ایستادنها و گاهی دویدنها، تا همهی خرابکاریها و پشت شما قایم شدنها.. من همه را با شما بودهام. هنوز هم، هروقت کار خیلی بیخ پیدا میکند، وقتی میدانم سختترین و نشدنیترین کار عالَم است، وقتی کار خیلی زار است، باز مینشینم روبهروی شما. مانند فرزندی خلف. و انگار که شما هم مرا نشناسید.. باز از گردنهی برزخ به جادهی بهشت میرسم.
این نه فقط ماجرای من، که ماجرای هرکسی است که نام و نشانی از شما بداند. بانو! این بار هم بیا و از این گردنهی آخرِ زمانی ما را عبور بده. جواز این ایست و بازرسیها، پیچ و خمِ این پیچ در پیچ دست شماست. این چند قدمِ مانده به قلّه، دست ما را بگیر و پاهای در گِل ماندهی ما را بیرون بکش.
ما سرنوشت فتح را تا آخرش خواندهایم. ما یاد گرفتهایم اولین پیچ تاریخ، از فاطمیه میگذرد. اولین نقطهی عطف، و اولین مُنجیخواهیِ مظلوم. سرنوشت ما اینجا مشخص میشود، پای هیئتهای فاطمیه. حق و باطل همینجاست، بر مدار فاطمیه. و پیروزی با اینهاست: شاگردان مکتب فاطمیه. حالا به حق این شبها، بانوی فاطمیه! میشود این دستهای زخمی و آویزان به پوست را به دستان حضرت مُنجی ارواحنا فداه برسانید..؟
- ریحانهشناوری
📬 #نامه
- سلام خداقوت ببخشید من اجازه دارم یکی از متن هاتون رو استفاده کنم به عنوان مقدمه متنم
اسم خودم رو زیرش ذکر نمیکنم هدف تبیین و نذر ظهور آقا و برای ایشونه
+ سلام و رحمت خدا به شما. لطفا مطالب رو با ذکر نام نویسنده انتشار بدید. در این صورت استفاده از متنها هیچ اشکالی نداره. عاقبت بخیر باشید.
[ چون احتمال میدم جواب پیامها رو توی خود لینک نبینید بعضا اینجا جواب میدم. وگرنه همونجا امکان پاسخگویی هست. ]
📬#نامه
- سلام
ببخشید استفاده از متن های موجود در گروه شما با توجه به وجود شعر ها و متن های که از شما نیست ، پس از آنها را می توانم استفاده بکنم . و در مورد متن های عاشقانه شما اگر این ها را با کمی تغییر و بدون نام نویسنده در متنی طولانی استفاده بشه مشکل شرعی دارد ؟
- همون سوال درباره انتشار متن
البته فقط برای یک نفر نوشته می شود
+ سلام علیکم. واقعیتش مبهم صحبتتون رو گفتید درست متوجه نشدم. بر اساس چیزی که فهمیدم، من متنها و یا شعرهایی که نوشتهی خودم نباشه رو با نام خودشون منتشر میکنم. مثلا شعر از آقای فلانیه، متن از خانم فلانیه، من حتما منبع رو ذکر میکنم. اگر پایینش اسمی نداره، پس مال خود بندهست. اگر اسم داره هم که تکلیفش روشنه.
اون مطلبی که مال بنده نیست، خب بله به هر صورت که مایلید میتونید منتشر کنید. اما درمورد نوشتههای بنده اگر میپرسید، هرجا که استفاده میکنید و منتشر میکنید، شخصی و عمومی، لطفا نام نویسنده/شاعر رو حذف نفرمایید.
اگر یه وقت شما با خوندن متن بنده، الهام میگیرید و چیزی به ذهن خودتون میرسه که کاملا ترکیببندی و عبارتها متفاوت از نوشتهی من، و با خلاقیت خودتون چیز تازهای میشه، اون دیگه متن شماست و دیگه ارتباطی به بنده نداره که اسم من رو بیارید.
اما در مجموع، حفظ هویت آثار ادبی، حفظ زحمات خالق اثر ادبیه. همونطوری که توی این شعر مصرع دوم به ذهن خودم رسید ولی دیدم اقتباسی از اون شعر جناب حافظ هست و حتما به این خاطر که در ذهن داشتمش، همچین ترکیبی به نظرم رسیده؛ پس حق اینه که توی گیومه بذارمش. یا همونطور که توی مقالات، ما ذکر منبع داریم. اگر مطلبی اقتباس خود ماست و خلاقیت ما در متن اصلی تغییر ایجاد کرده، میتونیم از کنارش بگذریم. ولی وقتی مطلب با متن اصلی تطابق بالایی داره، ذکر منبع ضروریه. چه برسه به اینکه عین خود مطلب ذکر بشه.
امیدوارم پاسخ سوالتون رو داده باشم🌱
مَرقومه
شاعری کسب و کار عشّاق است «من که این رَه به خود نمیپویم» - ریحانهشناوری
مَخلص این است: ایّها المعشوق!
من به غیر از تو را نمیجویم
- ریحانهشناوری
فاطمیه پررنگترین نقطهی سرخ تاریخ است که هربار ما از دست گذاشتن روی آن غفلت کردیم، خواستند روی آن پا بگذارند. از همان صبح اولین روز دنیای بدون فاطمه[س]، که میخواستند -زبانم لال- با نبش قبر و نماز بر پیکرش عادی سازی کنند و حادثه را دفن کنند؛ تا همین امروزی که تنها بنرهای مشکی با نوشتهی زرد، تمام جلوهی فاطمیهی شهر است. هرسال، هرچقدر از فاطمیه بگویند، هرچه کتاب بنویسند - که 'اگر' بگویند و بنویسند - باز هم فاطمیه نقطهی پنهان و مظلوم تاریخ است.
فاطمیه آن روزگاری است که پای منبر سخنران، پای تبیین ماجرا، مردم به هوش، گوش تا گوش ایستاده باشند. آن ایامی فاطمیه است که مداحی از صرفِ بروز عواطف و تخلیهی هیجان بیرون بیاید و بر پاشنهی حماسه و شعور و انسانسازی بچرخد. فاطمیه آن زمانی است که مردم حقیقتشناس شوند، دشمنشناس شوند، «مُوالٍ لمَن والَیت، مُعادٍ لمَن عادَیت» را بفهمند، پای «سلمٌ لمَن سالمکم» ها عاقلانه بایستند، تلاطم موج القائات، جریانشان را عوض نکند، و عاشقانه پای «حربٌ لمَن حاربکم» ها شاهرگ گرو بگذارند. فاطمیه آن روزی است که حتی جرقهی حواشی سرخ پوشان، زیر عظمت و جلال سیاهیهایِ روضههای استکبارستیزی خاموش شود. فاطمیه وقتی است که کودکان، مرگ بر اسرائیل و آمریکا را میان اشک روضه بیاموزند و غاصب و ظالم روزگارشان را بشناسند.
فاطمیه همینهاست؛ و مگر فاطمهی زهرا سلام الله علیها جز اینها را میخواست و برای جز اینها غریبانه عروج کرد..؟
- ریحانه شناوری