eitaa logo
حوادث بدون مرز 🚨
1.8هزار دنبال‌کننده
8 عکس
3 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حوادث بدون مرز 🚨
🔴درود بر جهنم مردی که دم در بود و به داخل رفت و درو بست. خاله خودشو به پشت در رسوند با التماس در می
🔴درود بر جهنم کوچکترین جزییات برامون مهمه. قبل اینکه دودلی تنها گذاشتن خاله با پارسایی که الان مثل یه مترسکه، اونم توی جایی که نمی‌شناسیمش، بتونه فکرمو به خودش درگیر کنه شیخ گفت: باید یکی رو انتخاب کنی، یا باور کن یا کلن انکارش کن. توی راه برگشت به شهرمون به اتفاقات همین امروز فکر میکردم و وقتی از رضا پرسیدم توهم اون دو نفر توی ماشین دیدی، رضا اونقد توی فکر بود که نه شنید و نه جوابی بهم داد‌. میدونستم درگیر حرفای شیخ شده و داره توی ذهنش به اون‌ها فکر میکنه درست مثل من. طبق حرف خاله، همون شب پارسا و منیژه باهم بودن ، این همون نقطه شروع برای من و رضا میشد، فردا صبح به منیژه زنگ زدیم و خواستیم تا باهاش صحبت کنیم، به منیژه گفتیم لازمه بدونیم چه کردین و کجا رفتین؟ منیژه داشت توضیح میداد شب تا حدود هشت شب با هم بودن و چه کارایی کردن و قسم میخورد که حال پارسا خوب بوده و تا اون اونجا بوده پارسا چیزی مصرف نکرده. بیچاره منیژه هنوزم فکر میکرد اثر یه ماده مخدره. بخاطر خونوادش مجبور بوده هشت شب خونه باشه و تنها چیزی که میدونست پارسا با یکی به اسم وحید قرار داشته، قسم میخورد که همه اینا رو به مامان ناهید گفتم. ادامه دارد