هفته هفتم کلاسهای موسسه آموزش #محتوای منبر احیاء قم
دوشنبه۹۸/۱۰/۲
موضوع: پاسخگویی به شبهات
اساتید: حجج الاسلام
استاد دکتر هاشمی جزی(مدیر پشتیبانی علمی وتحقیقاتی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی کشور)
استاد دکتر جوادی (کارشناس واستاد حوزه ودانشگاه)
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
@Maddahionlinمداحی آنلاین - طولانی ترین شب سال - مهدی اکبری.mp3
زمان:
حجم:
5.4M
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂
🍂
🍃
🍂
⏯ #شور احساسی
🍉 ویژه #شب_یلدا
🍃طولانی ترین شب سال رو
🍃کاش میشد تو #کربلا باشم
🎤مهدی #اکبری
┏━━☘️🌸☘️━━
@ehyaisfahan
┗━━
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
❌طرح های معاویه برای محو اسلام ناب
💢انحراف در عقائد و شکل گیری فرقه ی مرجئه
📖قسمت اول
🔻در اولین سال های دولت اموی (معاویه و..) ، چالش برانگیز ترین نظریات عقیدتی در عالم اسلام ، مساله《جبر یا اختیار 》و مساله《گناهان کبیره》بود.
😱مردم نمی دانستند بر عالم ، جبر مطلق حاکم است و یا در اعمال و رفتار خود ، صاحب اختیار کامل هستند؟ و مردم نمی دانستند گناهان کبیره کسی را کافر می کند یا نه؟
⚠️متکلّمان قدیم معاویه را اولین صاحب قدرتی دانستند که عقیده ی ارجاء را اظهار کرده بود و تنها عقیده و فرقه ی مذهبی ، که از سوی بنی امیّه مورد تایید قرار گرفت ، عقیده و فرقه مرجئه بود.چون امویان اگر کافر نبودند ، حداقل غرق در گناهان کبیره بود و این عقیده توانست به داد آنها برسد.
🔻نظریه ی《ارجاء》 یعنی تاخیر در قضاوت و این نظریه در مورد کسانی بود که ؛ گناهان کبیره از آنها سر زده است و باعث می شد مردم آنها را کافر نشمارند و می گفتند : با ایمان هیچ معصیتی ضرر ندارد.حتی عده ای از آنها معتقد بودند که ایمان ، یک معرفت قلبی بوده و حتی انکار لسانی همه چیز هم ، کفر نمی آورد.
⚠️بلکه از این بالاتر ، (جَهَم بن صَفوان) ، یکی از روسای آنها می گفت : ایمان یک عقد قلبی است و لذا اظهار کفر علنی در جایی که اصلا خطر و تقیّه ای وجود ندارد_ مانند_ پایبندی عملی به بهودیت و نصرانیت و حتی بت پرستی در دوران قدرت اسلام ، عبادت صلیب و اعلان اعتقاد به تثلیث و حتی مرگ با چنین حالتی ، با ایمان کامل منافاتی ندارد.
✍بر این اساس ، حداقل در پاره ای از نظریات فرقه ی مرجئه ، رفتار های کفر آمیز و الحادی و یا پر از فسق و فجور خلیفگان اموی ، منافی ایمان نبود و دلیلی برای مخالفت با دولتِ آن ها شمرده نمی شد و برای مسلمانی که به این فرقه می گروید ، همین قدر بس بود که ، اُمویان فقط اسمی از مسلمانی داشته باشند و حتی در این نظریات ممکن بود از مشروعیت خلافت اموی دفاع کرد.
👈روشن است که اگر این فکر در عالم اسلام غلبه می یافت هیچ چیز از اسلام باقی نمی ماند.
(✍در ادامه بیشتر توضیح داده می شود)
📚معلم درس محبت ص ۹۴
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
❌طرح های معاویه برای محو اسلام ناب
💢 آوازخوانی و غنا در مکه و مدینه
📖 قسمت سوم
🔻زندگی و تمدّن آن عصر ، به گستردگی زمان ما نبود که هرگونه آلودگی و فسادی در آن ممکن باشد.اما هر آنچه امکان داشت ، فراهم شده بود تا فساد و گناه ، فراگیر و عمومی باشد. آوازخوانی و غنا ، یکی از این عوامل بود و خنیاگری ونوازندگی یکی دیگر بود ، که این دو بسیار گسترده شده و عمویت یافته بود.رقّاصی و شراب خوارگی اگرچه آن مقدار گستردگی نداشت اما تاثیرشان در فاسد کردن جامعه ، خیلی بیشتر و عمیق تر بود.اینها همه ی چیزهایی بود که عالم اسلام اولین بار در عصر بنی امیّه با آن آشنا می شد.
▫️یکی از محققان جدید عرب گفته است :
شاید غلوّ نکرده باشیم ، اگر بگوییم که در عصر اموی ، مهمترین مساله ی زندگی در شهر های مکه و سایر شهر های حجاز ، غنا و آواز خوانی است. 👈مردم در آن عصر اقبال شدیدی به این گونه مسائل داشتند و در همه جا و همه وقت جز سخن از آوازه خوانی و آواز خوانان وجود نداشت❗️
▫️مسعودی معتقد است : غنا از عصر یزید ، در مکه و مدینه گسترش یافته است.
▫️در کتاب (تاریخ الادب العربی) آمده است : دو شهر بزرگ مکه و مدینه تنها به کار خنیاگری و غنا مشغول بودند و مردمان حتی زاهدان و عالمان کاری جز رفت و آمد به نزد آواز خوانان و خنیاگران زن و مرد نداشتند❗️
⚠️ تشویق ها و حمایت هایی که دربار خلفای اموی از آواز و موسیقی می کردند ، برای این بود که بتوانند ذائقه ی جامعه ی خود را تغییر داده و تحت نفوذ و سیطره بگیرند و نگذارند که توجه مردم به امور جدی ، از جمله سیاست و دین معطوف باشد.چون این نوع سرگرمی ها ، بیش از بازی های دیگر ، مردم را از دین و سیاست دور داشته و به فساد و تباهی اخلاقی می کشانید ، زیرا شرایط اجتماعی آن زمان بگونه ای بود که خیلی از اوقات ، در مجالس بزرگ و همراه با باده گساری و اختلاط زنان و مردان بود.
✍رواج فساد و بی بند و باری برآمده از رقص و آواز و موسیقی در حجاز و شهر های اصلی آن مکه و مدینه ، نتیجه بسیار خطرناک به دنبال داشت.از عصر امویان ، حجاز و به ویژه دو شهر مقدس مکه و مدینه که زادگاه و محلّ رشد اسلام و پیامبر آن بود ، به صورت مراکزی برای همه ی عوامل فسق و فجور درآمد.رقّاصه و آوازخوان زن و مرد و نوازنده چنگ و عود و دف ، در مقدس ترین شهر های اسلام تربیت می شد و از آنجا به دمشق ، دربار خلافت اموی و سایر نقاط ، صادر گردیده و در آنجا مورد تایید و تشویق قرار می گرفتند‼️
😱اصولا نوازندگان و خنیاگران ، بیشتر از هرجا ، از مردم این دو شهر مقدس بودند.صدای موسیقی و آوای نی و دف و... در گوشه و کنار شهر های مقدس به گوش می رسید❗️
✍آنچه از این جریان می توان استنباط کرد ، این است که امویان نقشه ی شومی داشتند و با اِعمال آن توانستند وضعیت فرهنگی حجاز و مکه و مدینه را عوض کنند تا آنجا که عموم مردم این شهر ها به چیزی که اندیشه نمی کردند ، دین و قداست ها بود❗️
📚معلم درس محبت ص ۱۳۸
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
❌ طرح های معاویه برای محو اسلام ناب
💢 آواز خوانی و غنا در مکه و مدینه
📖 قسمت چهارم
🔻یکی از خوانندگان مشهور ، در عصر بنی امیّه ، 《ابن عایشه》بود که به حجّ آمده بود.روزی او را در آن سرزمین که به حالت تحیّر ایستاده بود ، مشاهده کردند❗️
از او پرسیدند : چرا اینجا ایستاده ای⁉️
گفت : مردی را می شناسم که اگر دهان باز کرده و سخن بگوید ، همه ی مردم را در این نقطه متوقف خواهد کرد ؛ نه کسی از اینجا خواهد رفت و نه کسی می تواند به آن وارد شود‼️
پرسیدند : او چه کسی است⁉️ (ابن عایشه) گفت : آن شخص منم❗️
⚠️این را گفت و آغاز به خواندن کرد.صدای او مردم را در جای خودش حبس کرد.کاروان ها و شتران متوقف شده بودند❗️محمل شتران تکان می خورد.شتران گردن کشیده بودند و نزدیک بود فتنه ای برپا شود..... .
🔻در دیگر اخبار ؛ آمد است : (هُذَلی سعیدبن مسعود) یک سنگ تراش بود که می توانست بر سنگ ها نقش و نگار کند و یا ظروفی سنگی بسازد.شب ها بعد از پایان کار ، به بخشی از 《کوه ابوقیس》که مشرّف بر خانه ی خدا بود ، می رفت و آواز می خواند.چندان طولی نمی کشید که سراسر کوه از مردان (جوانان) قرشی که لباس های زرد و سرخ به تن داشتند ، پر می شد.
😱فساد خلفای اموی و مروانی آن قدر علنی شده بود که حکومت ، رسما برای فاسدان و مفسدانِ خنیاگران و مطرب ، مسابقه بر گذار می کرد‼️
مثلا نقل شده که (سلیمان بن عبدالملک) در سفری که به حج می رفت ، به مدینه آمد.او در این دیدار آواز خوانان شهر را جمع کرده و در میان آن ها مسابقه قرار داده و جایزه را یک کیسه ی طلا تعیین کرد.
(ابن سرج) در جمع این مغنیان حضور نداشت ، وقتی خبر دار شد ، خود را به تالار مسابقه رسانید ؛ اما در بسته شده بود و او را راه نمی دادند.
👈به دربان گفت : برای من اجازه ی ورود بگیر.
او جواب داد : اگر قبل از بسته شدن در آمده بودی ، برایت اجازه می گرفتم ، اما الان دیگر نه‼️
(ابن سریج) بعد از اینکه دیگران خواندند و آواز خوانی پایان یافت ، گفت : پس بگذار از همین شکاف در بخوانم.
وقتی او به خواندن پرداخت ، اهل آواز به یکدیگر نگاه کردند و او را شناختند.در این هنگام سلیمان گفت: بخدا سوگند❗️خوب خواند.این از همه ی شما بهتر می خواند❗️ای غلام این کیسه ی زر را با او برسان.
✍از این حوادث روشن می شود که : همه آمده بودند در مقدس ترین سرزمین های اسلام ، یعنی مکه ی مکرمه و در کنار مسجد الحرام به خنیاگری آوازخوان شهر خود گوش سپارند.
📚معلم درس محبت ص ۱۵۴ الی۱۵۸
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
حجتالاسلام علوی تهرانی:
🔹صرف باز بودن در مسجد ارزشی ندارد.
🔹مسجد باید در شرایط کنونی کارآفرین باشد.
🔹اگر بتوانیم در شئون زندگی مردم، راه نشان دهیم، آنها به مسجد مراجعه میکنند. در این صورت باید در مسجد همیشه باز باشد.
🔹دانش ارائه شده برروی منبر باید فراتر از یک جستجوی اینترنتی باشد.
🔹روحانیت در ارتباط با مردم جذاب میشود نه با استادیوم رفتن!
🔹درس تربیتی پیامبر(ص) با روحانیون و مبلغان دین
🔹جذب مردم به دین با ادا در آوردن انجام نمیشود.
🔹مسجد دارای دو جایگاه متفاوت محراب و منبر است.
fna.ir/de9ccu
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
⚠️چگونه یهودیان ، پیامبر (ص) را مانند فرزندان خود می شناختند⁉️
📖 👈 یَعرِفُونَهُ کَما یَعرِفُونَ اَبناءَهُم
🔸کسانی که به آنها کتاب دادیم ، پیامبر را می شناسند ، همانگونه که فرزندان خود را می شناسند‼️
🔻مسئله تولد و بعثت و رسالت ، پیامبر اکرم و حتی صفات و ویژگی های حضرت ، برای کسانی از دین یهودیت اطلاع داشتند ، مسئله ای یقینی و ضروری بود.
▫️سیوطی در تفسیر خود از ابن عباس روایت کند که:
(از عبدالله بن سلام) درباره این آیه سوال شد که؛ یهود چگونه آخرین پیامبر را همچون فرزندان خود می شناسند و این شناخت چگونه است؟
👈عبدالله سلام گفت: به راستی که وقتی پیامبر را دیدم شناختم، همانگونه که پسرم را به هنگامی که با کودکان بازی می کرد،دیدم و شناختم و من شناختم به محمد (ص) از شناختم به فرزند خود بیشتر است.سائل پرسید چگونه؟
عبدالله گفت: زیرا او رسول بر حق خداست و خداوند او را در کتاب ما توصیف فرموده.
▫️در طبقات ابن سعد از ابن عباس روایت کند :
یهودیان بنی قریضه و بنی نضیر و فدک و خیبر ، صفات پیامبر و هجرت او به مدینه را پیش از بعثت می دانستند و هنگامی که رسول خدا به دنیا آمد ، علماء یهود گفتند: احمد در این شب به دنیا آمد ، چون ستاره ی آن طلوع کرد و هنگامی که به نبوّت مبعوث گردید ، گفتند: احمد به نبوت رسید ، چون آن ستاره ای که با نبوتش طلوع می کند ، طلوع کرد.آنها او را می شناختند و به او اقرار داشتند و صفاتش را بر می شمردند ولی حسادت و سرکشی آن کرد که نباید... .
▫️در روایتی از ابن عباس آمده است که :
رسول خدا (ص) به یهود خیبر نوشت:
📜 بسم الله الرحمن الرحیم
از محمد ، رسول الله ، صاحب موسی و برادر او که تصدیق کننده آنی است که موسی(ع) آورده. آگاه باشید که خداوند به شما اهل تورات در کتاب خودتان فرموده : محمد رسول الله و الّذین آمنوا معه اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم... . و شما آن را در کتاب خود می یابید.
📚نقش عایشه در اسلام ج۴ ص ۴۲۷ الی ۳۱۳ علامه عسگری
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ریشه گناهان - حجت الاسلام عالی.mp3
زمان:
حجم:
3.2M
♨️ریشه گناهان
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
❌آیا می توان باور کرد که پیامبر اکرم(ص) ، بخشی از آیات قرآن را فراموش کند⁉️
📖در صحیح بخاری و صحیح مسلم با سند خود از امّ المومنین عایشه ، روایت کنند که گفت:
🔻رسول خدا در مسجد به قرائت مردی گوش می داد که ناگهان گفت ؛ رحمت خدا بر او باد ، او آیه ای را که فراموش کرده بودم ، به یادم آورد.
و در عبارتی دیگر اینگونه آمده است که؛ حضرت فرمود: رحمت خدا بر او باد که آیات فلان و فلان را که از سوره فلان و فلان انداخته بودم،به یادم آورد.
⛔️اما با اندکی تامّل ، چگونه رسول خدا (ص) ، می تواند چنین حرفی زده باشد؟ چگونه ممکن است رسول خدا آیاتی از قرآن را فراموش کند در حالی که خدای سبحان در سوره اعلی آیه ۷ فرموده:
🔹* سنقرئک فلاتنسی * :
[به زودی بر تو می خوانیم و تو فراموش نمی کنی]
و خداوند ، در سوره طه آیه ۱۱۴ فرمود:
🔹* و لا تجعل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه* : [ و در خواندن قرآن پیش از پایان وحیش شتاب نکن ] ، در تفسیر آین آیه آمده است که پس از نزول این آیه ، حضرت هیچ چیز را فراموش ننمود.
🔻همچنین در صحیح بخاری و سنن ابن ماجه و مسند احمدبن حنبل از حضرت فاطمه (ع) ، روایت کنند که گفت : پیامبر محرمانه به من فرمود که ؛ جبرئیل هر سال یکبار قرآن را با من مقابله می کرد و در این سال دو بار با من مقابله نمود و این را جز رسیدن اجلم نمی دانم.
✍چگونه رسول خدا آیاتی از قرآن را ساقط می کند در حالی که هریک از صحابه که نوشتن می دانست ، هرچه از قرآن نازل می شد آن را می نوشت❗️
📚نقش عایشه در تاریخ اسلام ج۴ ص ۲۵۹ الی ۲۶۱ علامه عسگری
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
توجه توجه‼️‼️‼️‼️
🛑🛑پیشنهاد دانلود
برای دوستان منبری و مبلغ فوق العاده هست.....
دائرة المعارف قرآن کریم (اپلیکیشن)
جامع ترین مرجع تخصصی قرآن کریم
👇👇👇👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=isca.ir.maarefQuran&ref=share
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb
❌ پیامبر : با خود گفتم ؛ بر فراز کوهی می روم و خود را به پایین می افکنم و کشته می شوم و راحت می گردم❗️
⛔️ آیا مقام رسالت و پیامبری ، حضرت محمد (ص) یکدفعه بوده است؟ و ایشان را_نعوذ بالله_ سردرگم و پریشان کرده است⁉️
⚠️از جمله روایات دروغین و ساختگی در منابع اهل سنت درباره آغاز نزول وحی است که ، شان نبی اکرم را پایین آورده...
▫️ابن هشام و طبری از (وهب بن کیسان) روایت کنند که گفت : شنیدم ، شخصی از (عبید بن عمر) ، درباره شروع نبوت رسول خدا پرسید و او در پاسخ سوال گفت : ... پیامبر در غار حراء بود که زمان بعثت و رسالت او فرا رسید.
رسول خدا فرمود : من خواب بودم و جبرئیل با کتابی پوشیده در حریر نزد من آمد و گفت : بخوان : گفتم چه بخوانم؟ مرا به سختی و به گونه ای که مرگ خود را احساس می کردم فشرد و سپس رهایم کرد و گفت : بخوان !! گفتم : چه چیز بخوانم؟ گفت: (اِقرَا بِسمِ رَبِّک الّذی خَلق) تا (عَلَّم الانسان ما لم یَعلَم) ، آن را قرائت نموده تا 👈بیدار شدم و از نزد من رفته بود.. . پیامبر فرمود: در میان مخلوقات خداوند ، با هیچ کس بیش از شاعر یا مجنون دشمن نبودم...با خود گفتم ؛ کسی که از همه به شاعر یا مجنون دور تر است اکنون یا شاعر است یا مجنون . پس چاره ای باید اندیشید تا زبانزد قریش نگردد. بر فراز کوهی می روم و خود را به پایین می افکنم و کشته می شوم و راحت می گردم.
😱 با چنین هدفی بیرون آمدم تا میانه کوه رسیدم ، یک صدایی گفت : ای محمد !! تو رسول خدا هستی و من جبرئیل ام !!
این امر موجب شد که از خواسته ام منصرف شوم و برگشتم و نزد خدیجه رفتم و جریان را برای او گفتم.خدیجه بر خاست و نزد (ورقه بن نوفل که نصرانی بود) ، رفت و جریان را بازگو کرد.
⚠️او که تورات و انجیل بلد بود گفت: اگر راست گفته باشی ، یقینا آن جبرئیل بوده که نزد محمد (ص) آمده و او نبیّ است. خدیجه بازگشت و صحبت های ورقه بن نوفل را برایش گفت و پیامبر برخی از فشار های روحی اش کاسته شد.
▫️و در (سیره ابن هشام) آمده است:
خدیجه به رسول خدا گفت : آیا میتوانی مرا از آمدن جبرئیل با خبر کنی؟ حضرت فرمود: آری. جبرئیل مانند همیشه نزد پیامبر آمد و رسول خدا خدیجه را صدا زد که جبرئیل نزد من آمده.
خدیجه گفت : آری ، بر خیز و بر ران چپ من بنشین. رسول خدا برخاست و بر آنجا نشست ، خدیجه گفت ؛ آیا او را میبینی؟ پیامبر گفت آری!! خدیجه گفت: برخیز و بر ران راست من بنشین، حضرت بر خاست و آنجا نشست ، خدیجه گفت : آیا او را می بینی؟ پیامبر گفت: آری ، خدیجه گفت بر دامان من بنشین ، پیامبر نشست و هنوز جبرئیل بود تا اینکه خدیجه مقنعه خودش را برداشت در حالی که پیامبر بر دامان او قرار داشت که جبرئیل رفت. خدیجه گفت ؛ استوار باش!! به خدا سوگند او فرشته است ، نه شیطان❗️
▫️در روایتی دیگر از (محمد بن اسحاق) :
...خدیجه پیامبر را وارد پیراهن خود کرده بود و در این حال جبرئیل رفت و خدیجه گفت: این فرشته است ، شیطان نیست.
✅ در این زمینه روایت های دیگری هم در صحیح بخاری و صحیح مسلم و تفاسیر طبری و قرطبی و ابن کثیر و... موجود است اما این احادیث دروغ و ساختگی است ، به دو دلیل:
1⃣ راویان سلسله سند این احادیث ، یا در آن موقع به دنیا نیامده بودند مانند ؛ ام المومنین عایشه ، ابن عباس ، عروه بن زبیر و ... و یا راوی حدیث در نزد علمای رجال ، متهم به کذب و دروغ گویی بوده است و یا به خاطر سن اندک ، امکان درک صحبت با پیامبر را نداشته اند مانند ؛ (عبدالله شدّاد لیثی) .البته به نظرما این احادیث را به آنها بسته اند ، نه آنکه خودشان گفته باشند.
2⃣ محتوای اینگونه احادیث است که با آیات قرآن و حتی احادیث موجود در منابع اهل سنت ، نا سازگار است.
⚠️چگونه ممکن است پیامبر بیم آن داشته باشد که کاهن یا دیوانه شده باشد؟
از طرفی ، نشانه های نبوت پیامبر در حضرت محمد(ص) هویدا بود ، حتی قبل از تولد ایشان و پس از تولد و حتی زمان بعثت حضرت و همچنین بروز آثار حکمت در رفتار و بیان پیامبر اکرم حتی در سنین کودکی ، که علمای یهود و حتی افرادی که از تورات و انجیل شناخت داشتند به محض دیدن پیامبر در سنین کودکی و یا حتی با اندکی صحبت ، اقرار به نبوت او می کردند.
📚نقش عایشه در تاریخ اسلام ج۴ ص ۲۸۹ الی ۳۲۱ علامه عسگری
http://eitaa.com/joinchat/1881276421C14327814eb