#السلام‌علیڪ‌یااباعبدالله ✋ صبحها مےڪنم ازعشق نگاهے بہ حسین مےڪنم باز از این فاصلہ راهے بہ حسین ڪردم امروز سلامے ز سر دلتنگـے مُردم از حسرٺ شش‌گوشه الهےبہ حسین ☀️☀️☀️☀️

یک رنگ بمان.. حتی اگردردنیایی زندگی میکنی که مردمش برای پررنگ شدن، حاضرند هزار رنگ باشند... ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼

شما نتیجۀ افکاری هستید که تاکنون داشته اید. پس اگر زندگی بهتری می خواهید، باید صحیح تغییر کنید. ‎‌‌‌‌‌‌‌🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼

وقتی چیزی به شما آسیب میرسونه اون رو از زندگیتون حذف کنید مهم نیست چقدر مهم باشه مهم نیست چقدر خوب بوده باشه حذفش کنید! ‎‌‌‌‌‌‌‌🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼

🌺جمله آخرش مشخص کردکه چادرش هم الکیه......

با کومله و دمکرات، پدر معنوی منافقین و داعش، بیشتر آشنا شوید👈 ✍️صبح که شد پیغام آوردند که یوسف را شهید کرده ایم، پدر و مادرش برای تحویل جنازه به مقر حزب بیایند. پدرش با شنیدن این خبر همان جا دق کرد و جان سپرد... من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضد انقلاب را به هلاکت رسانده بود، شهید کرده بودند... بدن یوسفم تکه تکه شده بود... انگشت هایش، جگرش، اعضا و جوارحش...گفتند: اجازه نداری از اینجا خارجش کنی، همین جا دفنش کن... در حالی که اعضای ضدانقلاب  به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، با دست ها یم زمین را کندم، تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم، یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه های جسدش پاشیدم...با فریاد لااله الا الله، الله اکبر و خمینی رهبر دفنش کردم. با دست های خودم... خدایا! تو خودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی با چادر سیاه ایستاده بود و به من می گفت که آرام باش و بگو لا اله الله... کتاب مرواریدهای بی نشان, ناصر کاوه روایتی ازفیروزه شجاعی, مادر شهید یوسف داور پناه