لحظههای آخرت تلفیق شعر و جنگ بود
ای شهید معرکه! مردن برایت ننگ بود
باید از آن لحظهها افسانهای میساختی
با تمام زخمهایت، گرچه فرصت تنگ بود
گرچه آنها خواستند اینگونه تحقیرت کنند
چشمهایت باطلالسحری بر این نیرنگ بود
در پلان آخرت… نه! ابتدای قصهات
تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود
چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما
بیصدا بر شیشۀ شب خورد؛ گویا سنگ بود
ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مأمور خداست
صبغةاللهی که هرچه غیر از آن بیرنگ بود
چفیه و تصویر قدس و عطر و تسبیح و خشاب
در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود
محمد_رسولی
سلاماً على من لحق برفيق دربه
سلاماً على بأس المقاومة و المقاومين
سلاماً على الصفيّ التقيّ
💔♥️🇵🇸✌🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لبخند نوزاد شهید حمزه جهاندیده هنگام شنیدن صدای آقاش...😍
❓️چرا در گوش بچه ها بدو تولد اذان میگوییم
👈چون سنت پیامبر بوده
پیامبر(ص) فرموده اند: «کسی که نوزادی برایش به دنیا می آید در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگوید، بدین ترتیب شیطان به او آسیب نمی رساند».بنابراین براساس روایت های اسلامی یکی از مهم ترین آثار خواندن اذان و اقامه در گوش نوزاد این است که شیطان را از وجود او دور می کند.
.
#برگی_از_شهدا
میخواستم خانه را برای هیئت آماده کنیم، خسته بودم، دراز کشیدم و خوابیدم، بلافاصله پسرم به خوابم آمد، گفتم: حسن تو رفتی و شهید شدی و من ماندهام با این همه کار، راستی امشب اینجا می مانی برای هیئت؟
پسرم لبخندی زد و گفت: نه پدر جان امشب نیستم، بعد نام یکی از همسایگان محله قدیم ما را برد و گفت: امشب شب اول قبر فلانی است او حقی گردن من دارد، باید بروم به او سر بزنم و کنارش باشم،
گفتم: این شخصی که میگویی از اراذل و ... بود او چه حقی گردن تو دارد؟
گفت: روز تشییع جنازه من هوا بسیار گرم بود مردم همراه پیکر من به سمت خانه آمدند این بنده خدا یک شلنگ آب از خانهاش بیرون انداخت و با یک سینی و چند لیوان به تشییع کنندگان من آب داد او همینقدر گردن من حق دارد، از خواب بیدار شدم و سریع به محله قبلی رفتم، درست بود حجله زده بودند و همان شخصی که پسرم گفته بود آن روز تشییع شده بود.
🌷شهید حسن طاهری🌷
📎 راوی: پدر شهید
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
.