eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
393 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4k→4.1k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام :)🌱
مسجدهاسنگرند؛سنگرهاراپركنید... 🌱|@martyr_314
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید صدر زاده وقتی فرمانده نیروهای فاطمیون توی سوریه بود،یک شب به نیروهاش میگه شجاع کسی نیست که نترسه،کسی هست که می‌ترسه و میگه خدایا ببین من می‌ترسم!ولی با همین ترس میرم جلو چون تو رو دوست دارم و بهت ایمان دارم! 🌱|@martyr_314
میگفت: هرکی دوست داره برای امام زمانش تیکه تیکه بشه صلوات :)💔 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
حالتون‌بہ‌قشنگے‌حال‌مادرے‌کہ‌‌ پسرش‌بعداز²⁰سال‌برگشت...!(: 🌱|@martyr_314
🙃🍃 من در سن بیست و یک سالگی با محمدحسین ازدواج کردم.این برای من مهم بود که با آدمی زندگی کنم که معیارهایم هم‌خوانی داشته باشد و لذا محمدحسین جزو کسانی بود که همه جوره با معیارهای من همخوانی داشت. محمدحسین دو مرتبه به خواستگاری من آمد که بار اول،به دلیل این که برخی از شرایط من مثل اشتغال را قبول نکرد،نتوانستیم به توافق برسیم.اما بار دوم این موضوع را قبول کرد و ازدواج کردیم. بعد از مراسم عروسی بلافاصله به مشهد رفتیم اما بعد از این که از مشهد برگشتیم،محمدحسین حدود ۱۲ الی ۱۳ روز به ماموریت رفت. در آن ابتدای زندگی از وضعیت مالی چندان خوبی برخوردار نبودیم و تمام وام‌هایی که بابت مراسم ازدواج گرفته بود،از حقوقش کسر می‌شد. محمد حسین در سپاه مشغول به کار بود و برخلاف آن چیزی که در تصور برخی وجود دارد،حقوق چندان زیادی دریافت نمی‌کرد. بیشتر حقوق محمد حسین خرج اقساط وام می‌شد و لذا مجبور بود در برخی موارد برای گذراندن زندگی با ماشین پدرش کار کند. همسر 🌱|@martyr_314
مگه‌ یه عڪس‌ ظرفـیت‌ چندتا‌ مرد‌‌و داره؟؟