eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
4.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
392 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4k→4.1k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
منتظربہ‌ڪسی‌مۍگویند ڪہ‌منتظرشھادٺ‌باشد :)♥️ 🌱|@martyr_314
انسان هرچه بزرگ‌تر میشود ‌دنیا برایش کوچک‌تر میشود! :)
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
در همایش خــانواده رضــوی: یڪ نماز ظهر در خدمت آقا بودیـم نماز که تموم شد،آقا میخواستند بروند به من گُفتند: کارے ندارید؟ گفتم: آقا یه ناهار با شما آرزوست آقا گفتند: ببخشید من ناهارم رو با حاج‌ خانم میـخورم... :)❤️ ❤️ 🌱|@martyr_314
نمازتون سرد نشه رُفقا...🙂🌿
🙃🍃 بعد از عملیات خیبــر ڪه منطقه ڪمی آرام شده بود مادر علی اصـرار ڪرد ڪه باید برویم خواستگـار؎ علی سعی می‌ڪرد از زیر این اصــرارها در برود و می‌گفت: من مـرد جنگم دوست ندارم دختـر مردم را بی‌سرپرست رهــا ڪنم بالاخره اصرارها؎ مادر جواب داد و علی برا؎ ازدواج با دختـر خـاله‌اش اعلان موافقت ڪرد قرار شد خواهرش شرایط علی را به دختـر خـاله‌اش بگوید بالاخره قرار خواستگــار؎ گذاشته شد موقع رفتن علی یڪ ڪتابی درباره حضرت زهــرا (س) با خود برداشت و رفتنــد بین مراسـم گفتند ڪه عــروس و داماد بروند اتاق دیگر؎ تا صحبت‌هایشان را بڪنند وقتی نشستند علی ڪتاب را گذاشت جلو؎ عــروس: «این ڪتابو بخون،تو؎ زندگی باید حضرت علــی و حضرت زهــرا (س) الگو؎ من و تو باشه! شغلــم هم میدونی ڪه خطرناڪه ممڪنه فقط یڪ روز ڪنارت باشم و یا یڪ عُمــر،فڪراتو بڪن» خیلی زود این وصلت سرگرفت و قرار بر جشــن ازدواج ده روز بعد از مراسم عقـد در روز مبعث رسـول خدا (ص) گذاشته شد 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿