「شَهیدِگُمنام」🇮🇷
از روزای بچگی...☘ تا همین الان رفیقمی! من خیلی خیلی عوض شدم... اما تو همون حسین بچگیمی!🙃✨ 🌱|@mart
عشق بر هم زد بساطِ عقل را
تا شدیم از کودکی دیوانهات :)🍃
دراینانقلابآنقدرکارهست
کهمیتوانانجامداد
بیآنکههیچپستوسِمت
وحکموابلاغیدرکارباشد..!
#شهیدبهشتی
🌱|@martyr_314
از بزرگی پرسیدند:
زندگی چند بخش است؟
جواب داد: دو بخش
کودکی و پیری...
پرسیدند جوانی پس چه؟
جواب داد: جوانی به فدایِ حسین... :)
🌱|@martyr_314
در حالی که به عقب برمی گشتم
در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد
که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز
از بدن قطع شده بود
از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود همان طور که به عقب میآمدم خود را دلداری میدادم که نه این جنازه حاج همت نبود
وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی میگردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است
شب همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهی که در کنار جاده فتح بود رفتم گمان میکردم همه مطلع هستند اما وقتی به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم که هنوز خبر شهادت حاجی پخش نشده است
روز بعد متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانهای مفقود شده است
من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم
علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود
#شهیدمحمدابراهیمهمت
🌱|@martyr_314
روزے که در گوش پسرم
اذان خواندند و هنگامے ڪه فرزندم
را به سینه چسباندم
به او گفتم:
نامت را مهدی میگذارم تا در
سایهسار وجود امام زمان(عج)
منتقم خون امام حسین(ع) باشے...
#شهیدمهدیذاکرحسینے
🌱|@maryr_314
یَا فَاطِمَةُ کَلِّمِینِی!
فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قَالَ
فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا فِی وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَیْهِ
وَ بَکَتْ وَ بَکَی...
اےفاطمه،بامنسخنبگو!
منپسرعموےٺو
علےبنابےطالبهستم
فاطمهچشمان
خودرابھروےاوبازڪرد
آنگاھآنبانوگریسٺوعلے(ع)همگریانشد
[ بحارالانوار،جلد۴۳،صفحه۱۷۸ ]
🌱|@martyr_314