eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇵🇸
3.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
376 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 3.9k→4k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
خانه‌اش طبقه چهارم یک مجتمع بود و آسانسور هم نداشت! دفعه‌اول که رفتم، دیدم تمام پله‌ها رنگ‌آمیزی شده خیلی خوشم آمد. گفت: خودم این پله‌ها را رنگ‌ زدم که وقتی خانمم میره بالا کمتر خسته بشه.. :) 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
نمازتون سرد نشه رُفقا...🙂🌿
شھادت‌ همان‌ پیچک‌ سبزی‌ست‌ که جوانه‌ می‌زند‌ بر‌ دݪ‌هایِ عاشق همان‌ دل‌هایی‌ که‌ عاشق‌ِ خدا‌ شده‌اند.. :) 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
~🕊 سطح دو طلبگی را تمام کرده بود. دانشجوی رشته فلسفه و مسلط به دو زبان انگلیسی و عربی بود. پیشنهاد داده بودند به عنوان مبلغ به انگلیس برود اما سوریه و مبارزه با تکفیری ها را ترجیح داد. وقتی هم شهید شد پیکرش ماند دست تکفیری ها... ✍🏻به روایت از پدر ♥️🕊 . . 🌱|@martyr_314
~🕊 🌴✨ از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟! گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی می‌زنے؟؟ گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم. می‌گفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنی‌هاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم. عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت. 📎پ ن : تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد..💔 ♥️🕊 . . 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
~🕊 🌴✨ قرار بود درجهٔ سرلشکری به او بدهندگفتیم : "خب به سلامتی مبارڪ باشہ"🥰 خندیدو گفت: خوشحالم اما درجه گرفتن فقط ارتقاے سازمانۍ نیست، وقتی حضرت آقا درجه‌رو روی دوشم بگذارند، حس میکنم از من راضے هستند💕 وقتی آقا راضے باشند، امام عصر (عج) هم راضے هستند.🙃 همین برای من ڪافیســـــت انگار مزد تموم سال های جنگ‌رو یک‌جا به من داده‌اند🍀 ❤️🕊 🌱|@martyr_314
با محسن بحثم شد... گفتم: هی نگو شهید بشم، شهید بشم. باید مؤثر باشی. آدم باید تو زندگیش تاثیر داشته باشه. یه سرباز مُرده به چه درد می خوره؟!» خندید و گفت: شهید بشم انشاءالله مؤثر هم میشم! 🌱|@martyr_314
شب خوش🌱
بسم الله الرحمن الرحیم|🌿
سلام :)🌱
وصیت‌نامه‌اش دو خط هم نمیشد، نوشته‌ بود وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ نَسُواْ ٱللَّهَ فَأَنسَىٰهُمۡ أَنفُسَهُمۡۚ مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم خودِ آنان را از یادشان بُرد! 🌱|@martyr_314
من نمی‌دانم امام‌ زمان(عج) کِی ظهور می‌کند! نمی‌دانم هم که در دستگاه حضرت پذیرفته می‌شوم یا نه. نمی‌دانم اگر قابل بودم و امام قبولم کرد، چه کاری در سپاهش بهم محول می‌کند. برای همین است که دوست دارم همه کار از دستم بر بیاد که وقتی امام ظهور کرد و ان‌شاءالله ما را در دستگاهش راه داد و کاری بهمان سپرد، آن روز سرخ و سفید نشوم و جلوی حضرت که؛ بلد نیستیم این دستور شما را اجرا کنیم. زشت است آدم جلوی امامش کم بیاورد و بگوید ازم بر نمی‌آید. آن وقت امام نمی‌گوید این همه سال که هی صبح تا شب، داشتی دعای فرج می‌خواندی، بهتر نبود کنارش می‌رفتی کار هم یاد می‌گرفتی که وقتی آمدم عصای دستم باشی؟! 🌱|@martyr_314