به آسـمان ڪه
رسیـدند
رو بہ مـا گفتنـد:
زمـین چـقدر
حـقیر اسـتـ
آی خـاکے هـا
#شُهدا
🌱|@martyr_314
+شغلت چیہ ؟
بسیجي -امنیتي
+یَعني چیکار میکُني ؟
_روزاي عادي فوش میخوریم ، روزایِ شلوغ گلولہ
#بسیجی
🌱|@martyr_314
باران شدیدی در تهران باریده بود.خیابان ۱۷شهریور را اب فرا گرفته بود.
چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند.
همان موقع. ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، ان هارا به طرف خیابان دیگر خیابان برد.
ابراهیم از اینکارها زیاد انجاممی داد.
هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود!
📚ســـلامبـرابــــراهیـــم
🌱|@martyr_314
این جور آدم ها شهید مے شوند کسانے کہ خیلے دوست دارند براے هدایت دیگران تلاش کنند و بہ سعادت آدمها عشق ورزند بہ جاے این کہ بمیرند شهید مے شوند. این شهادت آنها را صاحب قدرتے جاودانہ و تاثیرے گسترده براے کمک بہ انسانها براے رسیدن بہ سعادت خواهد کرد. شهدا بهتر از فرشتہ ها بہ کمک ما آدمها مردنے مےشتابند
#استاد_پناهیان
🌱|@martyr_314
انقلاب یعنے تحول انفسے نہ آفاقے، یعنے دو جوان در ایتالیا بہ برکت دم مسیحایے امام چنان تحول درونے بیابند کہ اولے ثروت افسانہاے پدرش در کمپانے فیات ایتالیا را رها کند و بہ دیدار امام درتهران بشتابد و شیعہ شود
و در نهایت بہ دست صهیونیستها بہ شهادت برسد و دومے تحصیل مهندسے در ایتالیا را رها کند و بہ انقلاب امام بپیوندد و علے رغم مخالفت خانواده لباس پاسدارے بر تن کند و پس از سالها مجاهدت به شهادت برسد. اولین شهید ادواردو آنیلے پسر صاحب کمپانے فیات ایتالیا بود و دومے، شهید بهرام شهپریان آن
پسر یکے از صاحب منصبان نیروهاے مسلح پهلوے بود کہ نیروهاے ویژه هوابرد سپاه را بنیان نهاد همان واحدهایے کہ بعد از شهادت او یکے از ارکان تشکیل نیروے بدون مرز با قدس گردید یک مسلح اجتماعے همچون شهید شهپریان ابتدا از انقلاب درونے و اصلاح قلب خود آغاز مےکند
#ادواردو_آنیلے #بهرام_شهپریان
🌱|@martyr_314
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غمگین نباشید
ناراحت نباشید
حاکم ایران حضرتحجتابنالحسن است.✋🏼✨
#سیدحسننصرالله
🌱|@martyr_314
باهاش زندگےكن
ايمان بـيار بهش
بهش تكيہ كن
ايشون اخلاقش اينجوريـہ :)
ميبره تا مرز نااميـدی
بگو قاطے نميكنم
قاطے نکن بلده!
باهاش معاملہ کن باورشڪن!
هرچے بخوای هسـت
نمـيده!!
عمداً نميـده
ميخواد عڪسالعمل تورو ببينہ
#استاد_پناهیان
#خدا
🌱|@martyr_314
یاسربهگوشے!؟
بهبچههابگوماڪهرفتیم
ولےحواسشوݧ
به"حیاتعندرب"شهداباشه
خطبهخطچیزےڪه
توفضاےمجازےمےنویسݧ
روهمہشهدامےبینݧ
نڪنهشرمندهشهدابشن... :)
🌱|@martyr_314
علامـت قلـب بیمـار
اینـست که،
خـروجـی آن
عشـق به خـداونـد
نباشد...
#سید_محمد_شجاعی
🌱|@martyr_314
نمازش را بسیار با آرامش و خشوع مےخواند.
در بعضے وقتها کہ فراغت بیشترے داشت
آیہ "ایاک نعبد و ایاک نستعین" را هفت بار
با چشمانے اشک بار تکرار میکرد. بہ یاد دارم
از سن ۸ سالگے روزهاش را بطور کامل میگرفت.
او بہ قدری نسبت بہ ماه رمضان مقید و حساس
بود کہ مسافرتها و ماموریت هایش را بہ گونه اے تنظیم میکرد کہ کوچکترین لطمہ اے بہ روزه اش وارد نشود. او همیشہ نمازش را اول وقت مے خواند و ما را نیز بہ خواندن
نماز اول وقت تشویق میکرد
#شهید_عباس_بابایے
🌱|@martyr_314
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی، خیلی بالا و پایین کرد؛
خیلی از کارتها رو دیدیم..
پسندش نمیشد، نھایتاََ رسید به یک جمله از حضـرت آقا با دستخط خودشان.
بِسمِ الٰلّهِ اَلرَّحمٰن اَلْرَّحیم
همسری شما جوانان عزیزم که پیوند
دلها و جسمها سرنوشتهاست،
صمیمانـه به شما فـرزندان عزیزم
تبریک میگویم..
سیدعلیخامنهای
#شھیدمحمدحسینمحمدخانی
🌱|@martyr_314
هروقتحاجےازمنطقہ
بہمنزلمےآمدبعدازاینڪہ
بامناحوالپرسےمےکرد
باهمانلباسخاکےبسیجی
بہنمازمےایستاد..
یڪروزبہقصدشوخےگفتم:
تومگرچقدرپیشماهستے
کہبہمحضآمدن،نمازمےخوانی؟!
نگاهےکردوگفت:
هروقتتورامےبینم
احساسمےکنمبایددورڪعت
نمازشُکربخوانم..
#شهیدمحمدابراهیمهمت
🌱|@martyr_314
امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است... بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند.
فرازی از وصیتنامه #شهیدحاجقاسمسلیمانی
طراح: آقای ابوالفضل قانع
🌱|@martyr_314
•|ماهرمضاندرزندان
وقتی در سلّول بودم ماه رمضان فرا رسید.
با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم.
نخستین روز ماه رمضان سپری شد، هنگام افطار فرا رسید، امّا چیزی برای من نیاوردند.
نماز را خواندم و به سیر در عالم خاطرات این ماه بویژه خاطرات ساعت افطار و شادمانی روزهداران در هنگام افطار پرداختم.
آن لحظات شادیآور و سر سفرهی افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. همچنین آن خوردنیهای اندک و سبک مخصوص افطار را؛ بویژه «ماقوت» را غذای معروف مشهدیها که مختصّ خود آنها است به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم.
همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است.
ناگهان به خود بازآمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شده را در ذهنم برانگیخت. شاید هم علّت، تنهایی بود.
روز دوّم، نگهبان اطّلاع داد که چیزی برای شما فرستاده شده. دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده است. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وسایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاریِ خوشمزه و مطبوعی بود که به قدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
#حضرت_آقا❤️
🌱|@martyr_314
چگونه در بندِ خاک بماند
پرنده ای که پرواز آموخته است
#شهیدمرتضیآوینے
🌱|@martyr_314