شهیدی که در رمــضان بدنیا آمد
در رمضــــــــــان وارد حـــوزه شد
در رمضــــــــــان به جبـــــهه رفت
در عملیات رمضـــــان شهـید
و مفــقودالاثر شد در ماه رمضـان
نیز پیڪر مطـهرش پیدا و تشـییع
شـــــد.
#شهیدایوبتوانائے
🌱|@martyr_314
در یکی از روزها در منزل در خدمت شهید بزرگوار محمد جعفر سعیدی نشسته بودیم او پاسداری شجاع و مومن و انسانی بسیار خاکی و فروتن بود.
همیشه ما را دعوت به ایمان و تقوا مینمود و از من میخواست که بچههایش را با اسلام و قرآن بزرگ کنم.
در همین موقع بود که جوان بسیجی و مخلص به نام شهید مجید خزائی برای دیدن شوهرم به منزلمان آمد و محفل ما با حضور ایشان روح و حال معنوی دیگری پیدا کرد.
یک بار شهید سعیدی رو به آن جوان میکند و با شوخی میگوید :
مجید جان چقدر به جبهه میروی ، آخر شهید میشوی؟!
و او شوخیاش گل میکند و با زبان محلی دشتی میگوید :
بله من میروم و روزی مرا از صندوق بیرون میآورند و مراد از این حرف این است که چند روز دیگر شهید میشود.
و این طور شد او حدود یک ماه و نیم بعد در یکی از جبههها به شهادت رسید و به آرزوی دیرینهاش نائل آمد .
همسر#شهیدمحمدجعفرسعیدی
🌱|@martyr_314
خیلی براے ڪارش دل مےسوزاند
مےگفت مهم نیست چه مسئولیتی داریم
و ڪجا هستیم هر جا ڪه هستیم
باید درست انجام وظیفه ڪنیم✌️🏼
#شهیدجواداللهکرم
🌱|@martyr_314
هدایت شده از دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
-وقتی دعا میکنید خدایا شخصی را برای من به عنوان همسر قرار بده که باعث رشدِ من بشود، این نکته را در نظر داشته باشید که در سنتهای خداوند رشد یعنی رنج کشیدن؛ نه روزهای شیرین در گلزار شهدا و اصرار برای رفتن به نماز جمعه!
- بلوغعاطفۍ
Eitaa.Com/shohaadaa80
شھید مرتضے بشارتے از همرزمان شهید
حسینعلے عالے نیز درباره بھ یقین رسیدنش
در قنوت نماز مےگوید:«با حسین براےشناسایے
رفتیم.وقت نماز شد.اوّل،عالے نماز را صوتے حزین و دلے شڪستھ خواند. بعد بھ
نگهبانے ایستاد و من بھ نماز.من در قنوت از
خدا خواستم یقینم را زیاد ڪند و نمازم را تا
بھ آخر خواندم.پس از نماز دیدم حسین
مےخندد.بھمن گفت:«مےخواے یقینت زیاد بشھ؟»😅
با تعجّب گفتم:«بله،اما تو از ڪجا فهمیدے؟» 😳
خندید و گفت:«چہقدر؟» گفتم:
«زیاد.»ادامھ داد:«گوشت رو بذار روے زمین و گوش ڪن.»
من همان ڪار را کردم.شنیدم کھ زمین با من
حرف مےزد و من را نصیحتمےکرد و مےگفت:
«مرتضے!نترس.عالم عبث نیست و ڪار شما
بیهودھ نیست.من و تو هر دو عبد خداییم،اما
در دو لباس و دو شڪل.سعی ڪن با رفتار
ناپسندت خدا را ناراضے نکنے و...» زمین مدام برایم حرف مےزد.🗣
سپس حسین گفت:
«مرتضے!یقینت زیاد شد؟»
#شهیدحسینعلےعالے
🌱|@martyr_314