5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌻استوری ویژه🌻🍃
✨ کربلایی حسین ستوده ✨
🎉پیشاپیش
عیدغدیربرمسلمینمبارڪ
#مُبلّغ_غدیر_باشیم🪴
🌻|↫#عید_غدیر
🌻|↫#غدیر
🇮🇷کانال شهید ابراهیم هادی 🌻
𝒋𝒐𝒊𝒏⃟☟☟❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
🆔@martyrs40
.┈┉┅━❀🌺🌼🌸❀━┅┉┈
گلولههای دشمن پشت سر هم میریخت روی سرمان. مانده بودیم چهکار کنیم. جابری گفت: «متوسل بشین به حضرت فاطمه (س) تا بارون بیاد». دست برداشتیم به دعا و حضرت زهرا (س) را واسطه کردیم. یک ربع نگذشته بود که باران بارید و آتش دشمن آرام شد.
اللهیار داشت از خوشحالی گریه میکرد. گفت: «یادتون باشه از حضرت فاطمه (س) دست برندارین. هر وقت گرفتار شدین امام زمان (عج) را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب میگیرید».
#شهید_اللهیار_جابری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کانال شهید ابراهیم هادی"💫
╭┅─────────┅╮
@martyrs40
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_سعید_شاهدی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کانال شهید ابراهیم هادی"💫
╭┅─────────┅╮
@martyrs40
╰┅─────────┅╯
12.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"پیغامی از شهید بهشتی به یک قاضی"
#شهید_بهشتی
#اللهم_ارزقنا_شهادت💔
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کانال شهید ابراهیم هادی"💫
╭┅─────────┅╮
@martyrs40
╰┅─────────┅╯
نگاهش می کردم. یک ترکه دستش بود، روی خاک نقشه ی منطقه را توجیه می کرد. به م برخورده بود فرمانده گردان نشسته، یکی دیگر دارد توجیه میکند. فکر می کردم فرمانده گروهان است یا دسته. ندیده بودمش تا آن موقع بلند شدیم. می خواست برود، دستش را گرفتم. گفتم « شما فرمانده گروهانی ؟ » خندید. گفت « نه یه کم بالاتر» دستم را فشار داد و رفت. حاج حسن گفت: تو این و نمی شناسی ؟ گفتم: نه. کیه ؟گفت: یه ساله جبهه ای، هنوز فرمانده تیپت رو نیمشناسی؟
#شهید_حسین_خرازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کانال شهید ابراهیم هادی"💫
╭┅─────────┅╮
@martyrs40
╰┅─────────┅╯
49.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر بچه ای که خواب
شهید ابراهیم هادی رو دیده...😇
#خیلی_قشنگه😍
🍃
🍃🌸
🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃
@martyrs40
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
اسم خانهمان را گذاشته بودی قایق شیشهای و از من میخواستی بارش را سبک کنم.
- اینهمه ظرف بلور و کریستال میخواهیم چه کنیم؟ بیا آنها را هدیه بدهیم!
اوایل مقاومت میکردم. میگفتی: «ما که نباید غرق مادیات بشویم.» برای همین حرف قبول کردم آنها را ببخشیم. تا جایی که قایق، خالی از همهٔ اشیای زینتی شد. گفتی: «حالا میتوانیم روی عرشهٔ کشتی بایستیم و خدا را سجده کنیم. بیآنکه ترس از غرق شدن داشته باشیم.»
📚 از کتاب آواز پرواز | زندگینامهٔ داستانی شهید عباس بابایی
#شهید_عباس_بابایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کانال شهید ابراهیم هادی"💫
╭┅─────────┅╮
@martyrs40
╰┅─────────┅╯