eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.8هزار عکس
18.1هزار ویدیو
370 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 بابا یکی من را به قصد کشت میزد هر بار گفتم با مشت میزد یک بار گفتم اسم مادرت را دیدم که نامردی از پشت ميزد ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤
❣هیچوقت به تهش فکر نکن چون ممکنه برسی به غم ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ. ته یک روز خوب ممکنه برسی به شب پر از فکر و خیال. ته یک خاطره قشنگ، ممکنه برسی به یک یادش بخیر. از حس و حال الانت لذت ببر، در لحظه زندگی کن... به تهش فکر نکن!...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر کسی چشم زیبابین نداشته باشه، خدا هر چقدرم بهش نعمت بده بازم کم و کاستی ها و نقص ها رو بیشتر می بینه. آدمی که داشته هاش رو می بینه؛ بیشتر از زندگیش لذت می بره ! روزت را با لبخند شروع کن. امروز علیرغم همه مشکلات؛ بخند! لبخند تو این فرکانس را به کائنات ارسال میکند که از زندگی رضایت داری و کائنات با حل مشکلاتت، لبخندت را پاسخ خواهند داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امروزتان از خدا می‌خواهم هر آنچه صلاحتان هست برایتان رقم بزند من به دستان خدا ایمان دارم بهترین‌ها سهمتان خواهدشد❤️
🕊🏴🌹🌴🌹🏴🕊 خودت گفتی شبیه باش من مثل مادرت دیدم یک لحظه یادم رفت اسمِ من است که خوردم را هم تار دیدم تسلیت باد . 🌹 🌹🌴
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 بیچاره دستی که گدای نیست بر گریه قسم مدیون چشمی که عزای نیست 🏴 هفتم صفر سالروز امام حسن مجتبی علیه السلام ( به روایتی ) تسلیت باد 🏴 خشنودی حضرتش 🏴 🏴🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ماه مثل نوری تو همیشه تو می مونن دلبستن به مثل نور میکنم من فکه و طلائیه به خدا خاکش چزابه و دهلاویه مناطقیه که عجب جای با مثه باشم چی میشه بدون ها نمیشه دلم با همیشه پر زده دل برا از تو سینه برا تا به کرب و بلای با عشق و ایمان و صفا جت دادن تو راه مثله شاه کرب و بلا عاشق بودن فدایی پیر بودن غرق شور و شین بودن دلداده حنین بودن بی همتا توی بودن سربند یا می بستن دل به دار نبستن همیشه تو ما هستن پیچیده باز میون بوی جبهه یاد ردانی پور و همت یا رو لباشون پرچمشون موندن پای یا عبادتم رهرو و ولایتم تشنه خدمت به سعادتم بسیجیم و با صفای دل ماست شفاعت تو محشر دست علی اکبر 🌹 🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 برخورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) با نامحرمان و حضور در اجتماع 🔹 حجةالإسلام ناصر حضرت سلام الله علیها ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
مقام عرشی حضرت‌زهرا_14.mp3
14.24M
‌══﷽════✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ 🖤 مقام عرشی حضرت زهرا "سلام الله علیها ۱۴ ✨ در اخباری که جبرئیل بر "حضرت زهرا" سلام‌الله‌علیها از اتفاقات آینده‌ی جهان، وحی نمودند، و امروز در کتاب "مصحف فاطمه سلام الله علیها" جمع‌آوری شده؛ مسئله‌ی انقلابی در شرق، که مقدمه‌ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف" است، آمده است! ✦ این مسئله را چگونه ثابت می‌کنید؟ ..🥀 حضرت سلام الله علیها ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پیکر سر تا پا غرق خون بود. پیکر آمد بهشت زهرا(س) و لباسهای رزم از تنش خارج شد. از کتف جدا بود و با چند عضله به بدن بند بود. روی بازو، در اثر ترکشها و موج انفجار، تا روی مچ بشدت آسیب دیده بود. پر از جراحت بود. بعدا شمردم، روی پیراهن طرف پهلوش ۲۵ جای اصابت ترکش بود. سر یکی از ترکشهایی که اصابت کرده بود از زیر راست خارج شده بود. ساق شکسته بود و ترکش کوچکی هم به سرش گرفته بود. با همه جراحاتی که جلوی چشمانم بر پیکرش می‌دیدم ... زیبا بود .... زیباتر از این نمى‌شد که بشود .... می‌خوردم به وضعی که پیکرش داشت. توی دلم گذشت و زیر لب گفتم ماشاءالله داداش! ای والله! حقا شبیه شده‌ای. اما نه ! شبیه بیشتر ... چه می‌گویم ؟... هیچکس نمی‌دانست حرف آخری داشته یا نه ؟! آنهایی که بالای سرش رسیده بودند می‌گفتند : نفسهای آخرش بود و حرف نمی زد. نمى‌دانم ... شاید وقتی با موج انفجار به دیوار کانال خورد، یا گفته باشد. راوی : 🌹 🥀🕊
🕊🏴🌹🌴🌹🏴🕊 خودت گفتی شبیه باش من مثل مادرت دیدم یک لحظه یادم رفت اسمِ من است که خوردم را هم تار دیدم تسلیت باد . 🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پیکر سر تا پا غرق خون بود. پیکر آمد بهشت زهرا(س) و لباسهای رزم از تنش خارج شد. از کتف جدا بود و با چند عضله به بدن بند بود. روی بازو، در اثر ترکشها و موج انفجار، تا روی مچ بشدت آسیب دیده بود. پر از جراحت بود. بعدا شمردم، روی پیراهن طرف پهلوش ۲۵ جای اصابت ترکش بود. سر یکی از ترکشهایی که اصابت کرده بود از زیر راست خارج شده بود. ساق شکسته بود و ترکش کوچکی هم به سرش گرفته بود. با همه جراحاتی که جلوی چشمانم بر پیکرش می‌دیدم ... زیبا بود .... زیباتر از این نمى‌شد که بشود .... می‌خوردم به وضعی که پیکرش داشت. توی دلم گذشت و زیر لب گفتم ماشاءالله داداش! ای والله! حقا شبیه شده‌ای. اما نه ! شبیه بیشتر ... چه می‌گویم ؟... هیچکس نمی‌دانست حرف آخری داشته یا نه ؟! آنهایی که بالای سرش رسیده بودند می‌گفتند : نفسهای آخرش بود و حرف نمی زد. نمى‌دانم ... شاید وقتی با موج انفجار به دیوار کانال خورد، یا گفته باشد. راوی : 🌹 🥀🕊