در بهار سیدابراهیم رئیسی
در تابستان اسماعیل هنیه
در پاییز سیدحسن نصرالله
خدایا زمستان رو فصل ظهور
مولامون قرار بده...
🔹 حزب الله زنده است...
🏴 شهادت مجاهد بزرگ جبههی مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله را محضرحضرت ولیعصرعج،مقام معظم رهبری و همه شما خوبان کانال تسلیت عرض می کنیم
🏴قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
⭕️ پاقدم پزشکیان
1⃣ ابتدای ورودش به پاستور تفأل به قرآن بد آمد!
2⃣ روز تحلیفش اسماعیل هنیه رو شهید کردن!
3⃣ روز حرکتش به نیویورک۵٠نفر معدنچی کشته شدن!
4⃣ روز تولدش سید حسن نصرالله رو شهید کردن!
✍ پا قدمت واقعا... 😐
🏴قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
⭕️نظر مهمان #پزشکیان در نیویورک درباره شهید نصرالله: نصرالله تروریست بود!
سوابق ابراهیم نبوی نامشخص بود؟ از ابراهیم نبوی چه خِیری به ایران میرسد؟
چرا همچین آدمی را به جلسه با رییسجمهور پزشکیان دعوت کردید که حالا این چنین در کاسهتان بگذارد؟
به این مسأله که دیگر میشود انتقاد کرد؟ یا باز هم پیادهنظام اسراییل شدیم؟
#نفوذ
🏴قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
⭕️هرگونه تاخیر در ظهور امام زمان(عج) یقینا گردن کسانی خواهد بود که پالس ضعف فرستادند و زمین را از نعمت فرزند زهرا(س) محروم نمودند.
🏴قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی حاج صادق آهنگران در حرم مطهر رضوی
◾️سید وارسته لبنانی
◾️سلام ما را برسان به سلیمانی
#سید_المقاومة
🏴قرارگاه شهدا ⬇️
http://eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
مداحی_آنلاین_نسل_سلمان_حسین_طاهری.mp3
8.51M
💔وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد
🖤حاج حسین طاهری🎙
🖤#شهید_سید_حسن_نصرالله
💔#سید_المقاومه
⊰⃟𖠇🖤࿐ྀུ🖤༅࿇༅═┅─
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
می خواهیم به یکی از روستاهای دوردست سفر کنیم به جایی که مردمانش حق بزرگی برگردن انقلاب دارند.
وقتی از مسیر اصفهان به شیراز حرکت و از آباده عبور کنیم، به شهرستان کوچکی به نام «خرم بید» میرسیم.
در حوالی این شهرستان روستای کوچکی است که اکنون نامش #شهید_آباد است.
خانوادههای ساکن این روستا زیاد نیستند اما وقتی به گلزار #شهدای روستا سر بزنی تعجب خواهی کرد.
آن ها چهل و سه #شهید تقدیم انقلاب و اسلام کرده اند ؛ #شهدایی که هرکدام پرچمی برای سرافرازی و سربلندی نظام هستند.
از میان قبور #شهدا وقتی عبورکنی به مزار سردار رشید اسلام، #شهید_شعبانعلی_اکبری خواهی رسید.
در بالای مزار او قبر #شهیدی است که اکنون زائرانی از مناطق دور و نزدیک دارد.
آنجا مزار #شهید_عبدالمطلب_اکبری است.
#عبدامطلب به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمیتواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود.
او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود، نه می شنید، نه می توانست حرف بزند.
اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچههای هم سن و سال خود مدرسه رفت.
آنقدر نیز هوش بود که تا کلاس پنجم درس خواند بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانههای روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت #عبدالمطلب را خبر میکرد.
در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود.
#ادامه_دارد
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آنها مانند مرید و مراد بود. دوست او #شهید_شعبانعلی_اکبری بود که مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند.
#عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سختترین کارها را قبول میکرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدفگیری میکرد.
دوستانش از #عبدالمطلب چیزهای عجیبی میگفتند. یکی میگفت عجیب است؛ #عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک میشود او زودتر از همه خیز برمیدارد.
دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم #عبدالمطلب بسیار به نماز اول وقت مقید بود. ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت و آماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد.
اما این رزمنده شجاع و غریب ، زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود.
وقتی #شهید_شعبانعلی_اکبری را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود و اشک می ریخت. #شعبانعلی در والفجر ۸ به #شهادت رسید.
#عبدالمطلب در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد،با زبان بی زبانی به همه گفت : اینجا قبر من است.
برخی از افراد او را مسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و…
#عبدالمطب در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود. بلافاصله به منطقه برگشت. درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد . هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد .
برادرش می کفت : نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ #عبدالمطلب به وصال محبوب خود رسید.
پیکر پاک این #شهید ربه روستا آوردند.
#شهدا را به ردیف دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار #شهید_شعبانعلی_اکبری ، وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند ، مثل اینکه خاطره ای به یادشان آمده بود.
بله آنها خاطره آن روزی را به یاد آوردند که #عبدالمطلب درست همین مکان را نشان داد و گفت : « من اینجا دفن خواهم شد »
#ادامه_دارد
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
مدت ها گذشت ، ما هم مانند بسیاری از مردم از عظمت و بزرگی #شهدا غافل بودیم ، به کلام حضرت امام که قبور مطهر #شهدا تا ابد دارالشفا خوانده بود بی توجه بودیم .
برادر #شهید ادامه داد :
مادر ما دچار سرطان بسیار حادی شده بود .
چند ماه به همه پزشکان شیراز و … مراجعه کردیم اما بی فایده بود.
سرطان بدخیم بود و مادر ما کهولت سن داشت . گفتند ایشان را اذیت نکنید ، ببرید خانه تا راحت تر …
ما هم مادر را به خانه آوردیم . همه ناراحت بودیم ، مادر توان راه رفتن نداشت .
صبح روز بعد دیدیم مادر از جا بلند شد! با شور و نشاط مشغول کارهای خانه شد ، همه با تعجب به سراغ مادر رفتیم یعنی چه شده بود؟
مادر می گفت دیشب #عبدالمطلب به دیدنم آمد ، یک تکه نان تبرکی به من داد و گفت : «بخور»
من هم خوردم.
از صبح که بیدار شدم هیچ اثری از بیماری در وجودم نیست . مادر را نزد پزشکان شیراز بردیم.
آزمایشات مختلف انجام شد.
یکی از پزشکان از خارج آمده بود و به معجزه اعتقادی نداشت . همه یک چیز می گفتند ، این ماجرا چیزی شبیه معجزه است . هیچ خبری ازتوده سرطانی نیست .
از آن ماجرا سالها گذشت ، دیگر هیچ مشکلی پیدا نکرد ، شبیه این ماجرا بارها برای اهالی و حتی چند نفر ازاهالی مرودشت و… اتفاق افتاد.
نامه ای با دست خط #شهید
یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند .
یک عمر هر چی خواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره ام کردند .
یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند .
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم .
خیلی تنها بودم .
اما مردم ، حالا که ما رفتیم بدونید ، هر روز با آقام حرف می زدم .
آقا به من گفتند : «تو شهید می شی . جای قبرم رو هم بهم نشون دادند . این را هم گفتم اما باور نکردید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و #عبدالمطلبها که #شنیدنیها را با #گوش_جان شنیدند و #گفتنیها را با #زبان_دل گفتند ...
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🕊🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 #شهیدانه #دوری_شهدا_از_گناه #شهید_والامقام #احمدعلی_نیری #قسمت_سوم نفس عمیقی کشید و گ
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#شهیدانه
#دوری_شهدا_از_گناه
#شهید_والامقام
#احمدعلی_نیری
#قسمت_آخر
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!
#احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد : از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد!
#احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت : تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🥀🕊