eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
41.7هزار عکس
18.1هزار ویدیو
369 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که به اذن خدا مزارش دارالشفا شد شهید غلامرضا مصطفوی از شهدای دفاع مقدس بودن که یک چوپان ساده بودن ایشون بخاطر گوسفنداشون نمیتونستن به مشهد برن خیلی دوستداشتن برای یک بار هم شده به پابوس امام رضا ع برن ولی نرفتن،زمان جنگ برای آخرین بار که از برادرش خداحافظی میکنه بهشون میگه این وداع آخره من شهید میشم وقتی به شهادت میرسن مفقودالاثر میشن چند سال بعد یک تعدادی از پیکرشهدای تفحص شده رو میببرن مشهد که دفن کنن متوجه میشن که شهید مصطفوی برای شهر کرمان بودن و پیکرشون به زادگاهشون منتقل میشه خیلیا از ایشون حاجت گرفتن زوجی بودن که سالها بچه دار نمیشدن با توسل به ایشون حاجت گرفتن و براشون بارگاه درست کردن  دختر بچه ای ک تومور مغزی داشته که ناحیه خطرناکی قرار داشته که امکان عمل نبوده با متوسل شده به شهید تومور جابجا میشه و امکان عمل فراهم میشه و حال اون دختر الان خوبه پزشکا متعجب و متحیر شدن و خیلی دیگه حاجت گرفتن
تخريب‌چی كه مزارش دارالشفاست گروه جهاد و حماسه: افراد بسياری با واسطه قرار دادن غلامرضا مصطفوی، حاجات خود را از درگاه خداوند متعال گرفته‌اند و همين سبب شده است كه مزار اين شهيد، امروز زيارتگاه و دارالشفای بسياری از هموطنان قرار بگيرد. می‌گويند مردان خدا زندگی و مرگ سرافراز را برمی‌گزينند. شايد بارزترين ويژگی‌هايی كه شهدای ما را ترسيم می‌كند، مذهبی بودن خود و خانوادهايشان است. در اين بين، تخريب‌چی‌ها حال و هوای خاصی داشتند. شنيده‎ام كه تخريب‌چی‌ها بسيار آرام و صبور بودند. كم حرف می‌زدنند و بيشتر به دنبال پيدا كردن مين‌هايی بودند كه رزمندگان اسلام را هدف گرفته بودند. شهيد غلامرضا مصطفوی، تخريب‌چی بود. وی متولد آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای تيتوئيه از توابع شهرستان زرند بود. غلامرضا دوران طفوليت و كودكی خود را در دامان مادری مؤمنه و پدری زحمتكش گذراند. وی دوران ابتدايی خود را در روستايی آرام سپری كرد، اما به علت برخی مشكلات مجبور به ترك تحصيل شد و به كمك پدرش تا سن ۱۸ سالگی به دامپروری و كشاورزی مشغول بود و سپس همراه برادر بزرگ خود به شغل معماری پرداختند. وقتی به سن خدمت سربازی رسيد، پس از اخذ دفترچه اعزام به مراكز آموزش ايرانشهر رفت كه طی دوره رزمی مقدماتی و فراگيری فنون نظامی، آموزش‌های لازم را آموخت و به لشكر ۸۸ زرهی سيستان و بلوچستان، گردان مهندسی پيوست. وی در تاريخ ۱۸ فروردين‌ماه سال ۶۵، به جبهه اعزام شد. اول تيرماه همان سال به خانه آمد، ولی تاب نياورد و بعد از يك هفته، دوباره به جبهه برگشت و اين بار به منطقه عملياتی سومار اعزام شد. غلامرضا هنگام خداحافظی با خانواده، به برادرش گفته بود اين خداحافظی و وداع آخر من است، مطمئن هستم كه اين دفعه شهيد می‌شوم، انگار كه به او وحی رسيده بود. وی در زمينه باز كردن معابر دشمن برای تسهيل ورود رزمندگان اسلام به مواضع نيروهای عراقی، ايثارگرانه شبانه‌روز و با جان و دل فعاليت كرد و سرانجام در تاريخ ۲۳ دی‌ماه سال ۶۵ در حالی كه با هشت نفر از همرزمان خود مشغول خنثی‌سازی مين بود، تركش خمپاره‌های بعثی، وی به همراه پنج نفر ديگر از تخريب‌چی‌ها را به ديدار معبودشان نائل كرد. جسم پاكش پس از انتقال به شهرستان زرند با تعدادی ديگر از شهدا طی مراسمی تشييع و سپس به زادگاهش انتقال داده و به خاك سپرده شد. پدر و مادر اين شهيد به دليل خشكسالی ترك مكان كردند و به روستايی به نزديك زرند رفتند و شهيد را در روستا تنها گذاشتند. حال كه چندين سال از شهادت اين شهيد می‌گذرد، خيلی‌ها از اين شهيد حاجت گرفتند. می‌گويند، زنی زنجانی كه در حسرت فرزند بود، متوسل به شهيد مصطفوی شد و خداوند به وی فرزندی عطا كرد و اين امر زمينه را برای كمك خانواده اين خانم زنجانی جهت بازسازی حرم مطهر شهيد فراهم كرد. دختربچه‌ای تومور مغزی داشت و دكترها به او گفته بودند كه تومور روی يك رگ قرار گرفته و اگر عمل شود می‌ميرد، پدر و مادر اين دختر از مادر شهيد درخواست كردند كه برای دخترشان دعا كند كه او متوسل به شهيد شد، بعد از چند وقت تومور اين دختربچه جابجا شد و توانستند كه آن را عمل كنند، كه دكترها همه متحير و شگفت‌زده شده بودند. مردی از روستايی كه نزديك قبر شهيد است با فرزندش می‌گذشت كه با موتور بودند، ديدند كه سربازی سر جاده ايستاده است. او را بر روی موتور سوار كرده و نزديك قبر شهيد كه رسيد و عكس ايشان را كه ديد، گفت ببين اين شهيد چقدر شباهت به تو دارد كه ناگهان ديد كه كسی پشت سرش نيست. فرزند آن مرد گفت «بابا آن سرباز از موتور پياده شد و دو تا شكلات به من داد.» يكی از كارمندان ميهمان در شهرستان كوهبنان می‌گفت خودم بارها شاهد بودم كه نوری از قبر شهيد به طرف آسمان‌ بلند شده و محوطه را نورانی كرده و وقتی در كنار قبر شهيد رفتم، بوی عطر عجيبی به مشام من رسيده است. لازم به ذكر است قبر اين شهيد امروز به زيارتگاه و دارالشفا مبدل شده، به گونه‌ای كه از سراسر كشور زائران و ارادتمندان، خود را به زادگاه و قبر منور وی می‌رسانند تا با واسطه قرار دادن شهيد، حاجات خود را از درگاه احديت طلب كنند.
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
تخريب‌چی كه مزارش دارالشفاست گروه جهاد و حماسه: افراد بسياری با واسطه قرار دادن غلامرضا مصطفوی، حاج
آخرین دلگویه مون :) 🥀 ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨ بمونید برامون 🙏 مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست دعوت شده شهدا هستید😍❤️ آخرین قلم 🍃 التماس دعا🕊 پست آخر شبتون شهدایی •|سـرش‌را‌بریدنـد‌وزیر‌لب‌گفت •|فداۍ‌سرت‌سـرکھ‌قـابل‌نـدارد 🌻___________ ↳🥀🕊』 💌••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5999182728182894783.mp3
15.31M
🕊🕊🕊 ❣از حاج قاسم پرسیدن: بهترین دعا چیه؟! گفت: شهادت💥 گفتن: عاقبت بخیری که بهتره! ✅حاج قاسم گفت: ممکنه کسی عاقبت بخیر بشه ولی شهید نشه، ولی کسی که شهید بشه حتما عاقبت بخیر هم میشه👌👌  ‎‎‌ التماس دعای شهادت 🤲🕊🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣❣﷽ سلام ای وارث مولود کعبه🕋 سلام ای آخرین مرد زمانه سلام ای مهدی حیدر نشانه سلام ای معنی عشق و محبت أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج💚