🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
ای #شهید
دعا کن
که ما از خستگی و غفلت
خوابمان نبَـرَد
و از قافله مهدیِ فاطمه
جا نمانیم ...
#شهید_والامقام
#محسن_حججی
🌴🌴🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#شهدا
از کلام
#شهدا
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
در وصف
#شهید_مهدی_فلاحت_پور
تصویر بردار مستند روایت فتح و اولین #شهید مدافع مردم #فلسطین
عجب از ما واماندگان زمین گیر که در جستجوی #شهدا به قبرستانها می آییم . این خود دلیلی است بر آنکه از حقیقت عالم هیچ نمی دانیم.
مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه #شهدا ندارد واگر چنین است از ما مرده تر کیست؟
#شهدا شاهد بر باطن و حقیقت عالمند و هم آنانند که به دیگران حیات می بخشند.
پس به راستی این عجیب نیست که ما واماندگان در جستجوی #شهدا به قبرستانها می آییم .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊🕊🌹
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐
#عاشقانه_های_شهدا
#شهدا
#امام_رضا_ع
#شهید_والامقام
#یوسف_عامری
گر چه پشت لبش تازه سبز شده بود اما کاری که کرد نشون داد که دلش خیلی وقته که سبزه.
یوسف یه دایی داشت .
دایی هر چند وقتی به فامیل ها سر می زد، آخه نماینده مجلس بود و بیشتر اوقات دنبال کار مردم.
یوسف دایی رو خیلی دوست داشت ولی تا حالا حتی جرأت نکرده بود یک کلمه باهاش حرف بزنه.
اون روز هم دایی اومده بود به فامیل ها سر کشی کنه، یوسف که خودش رو از قبل آماده کرده بود، با یه کاغذ تو دستش تو کوچه به دیوار خونه تکیه داده بود .
مثل همیشه سرش پایین بود و کف کوچه رو کنکاش می کرد.
دایی رسید به خونه یوسف، یوسف هیجان زده بود، به سختی آب دهانش رو قورت داد، عرق کرده بود، آروم به دایی گفت دایی سلام.
دایی با تعجب از پیشدستی یوسف تو سلام، جواب سلامش رو داد.
گفت : چیه چرا تو کوچه ایستادی؟
یوسف مطمئن بود، تصمیمش رو گرفته بود، آهسته به دایی گفت دایی یه کاری باهاتون دارم.
دایی به رسم شوخی محکم به پشت یوسف زد و گفت بفرما در خدمتیم. ...
دایی ، می خوام برم جبهه، گفتن باید بابام این رضایتنامه رو امضا کنه ولی هر چی می گم، می گه " نه ؛ تو بچه ای ". شما بهش بگین بزاره برم، من قول می دم مواظب باشم .
نمی دونم دایی برق تو چشمای یوسف رو دیده بود یا نه، با مهربونی به یوسف گفت دایی جون باشه من با بابات صحبت می کنم، می گم که این مرد می خواد مرد شدنش رو نشون بده.
یوسف خوشحال شد، اگه از دایی خجالت نمی کشید همونجا می پرید تو بغل دایی، به سختی خودش رو کنترل کرد.
دایی وارد خونه شد، بعد از نیم ساعت در خونه باز شد. دایی داشت بند کفشهاش رو می بست، پاش رو که بیرون گذاشت یوسف پرید جلو . چی شد!! چی شد!! دایی؟!!
دایی اما به آرامی گفت : انشاء الله با اولین اعزام تو هم می شی یه بسیجی .
دایی نمی دونست که یوسف با اولین اعزام قراره یه پرنده بشه، قراره یه بهشتی بشه.
دو سه روز بعد ثبت نام شروع شد، هفته بعد بود که یوسف خجالتی ما، درب تک تک خونه ها رو زد، از همه خداحافظی کرد، از کسایی که تا حالا حتی سلام بلند از اون نشنیده بودند و فردای اون روز اعزام شد.
یک ماه نشد که خبر رسید یوسف بر اثر اصابت تیر مستقیم #شهید شده و جنازه اش هم تو جبهه مقدم مونده.
یعقوب برادر یوسف به منطقه رفت و مدت ها به دنبال جنازه یوسف گشت ولی پیداش نکرد، انگار آب شده بود رفته بود تو زمین.
تا اینکه بعد از سه چهار ماه خبر رسید جنازه یوسف پیدا شده.
یوسف عاشق #امام_رضا_ع بود ولی به خاطر وضع زندگی و ... تا روز #شهادتش که 16 سالش شده بود هنوز نتونسته بود بره زیارت.
اما عاشقی رسم عجیبی داره، بچه های مشهد جنازه یوسف رو اشتباهاً به جای یکی از #شهدا منتقل کرده بودن مشهد و دور ضریح آقا #امام_رضا_ع طواف داده بودن، بعد که خانواده مشهدی تحویلش گرفتن دیدن که این #شهید اونها نیست.
با پیگیری های یعقوب، یوسف به زادگاهش (روستای کهن آباد بخش آرادان شهرستان گرمسار) برگشت و الان سال هاست که یوسف، مرد کوچک روستای ما مردانه در ورودی روستا و در گلزار #شهدا زنده و بیدار منتظر کسیه که میاد و یوسف دوباره مرد شدنش رو در رکاب اون ثابت می کنه .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 🍀💐
در عملیات مرصاد بدست منافقین اسیر شد بعد زنده زنده
پوست صورتشو کندن و
سوزوندن ولی خیانت نکرد...
یادمون باشه در این آشفته بازار خیانت ، الگوی زندگی ، شهدا هستن نه برخی از مسئولین خائن
#شهید_سیدجعفر_موسوی
#شهدا
#شهید
#شهید_جمهور
#خرمشهر
🏴🌴🇮🇷🍀🇮🇷🌴🏴
#در_محضر_روح_الله
#امام_خمینی_ره
يك موى سر اين #كوخ نشينان و #شهيد دادگان به همهى #كاخها و #كاخ نشينان جهان #شرف و #برترى دارد .
سالگرد عروج ملکوتی #امام_خمینی_ره تسلیت باد .
🌴 🍀🏴
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹
#عرفه
#شهدای_عرفه
یاد و خاطره سردار رشید اسلام
#شهید حاج احمد کاظمی و 10 نفر از سرداران و افسران سپاه را که طی سقوط هواپیمای فالکن ـ 20 متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ 1384/10/19 (عرفه 1426 هجری قمری ) در منطقه شمال غرب ایران در حوالی ارومیه به #شهادت رسیدند گرامی می داریم .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🌹
🥀🌹🕊💐🕊🌹🥀
#مادرانه
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#شهیـد ڪه شوے
یڪبار #شهیـد میشوے
#مـادر_شهیـد ڪه باشے صدبار
و #مـادر_شهیـد_مفقودالاثر ڪه
باشے هر ثانیـه
باز آئینه ، آب ، سینے و چاے و نباٺ
باز پنجشنبه و یاد #شهدا با #صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🌹🥀
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهدای_دانش_آموزی
#شهید_والامقام
#ناصر_جوانمردی
ناصر در سال 1352 در روستای #گوراب_علیا از توابع شهرستان سیروان به دنیا آمد.
کودکی بسیار فعال و باهوش و مهربان بود.
وی در سال اول راهنمایی مشغول تحصیل بود که بر اثر بمباران هوایی مناطق مسکونی شهر ارکواز ملکشاهی توسط رژیم بعث عراق در 17 خرداد 1364 بر اثر اصابت ترکش بمب به ناحیه سر به فیض #شهادت رسید.
مزار این #شهید گرانقدر در گلزار #شهدای امامزاده عباس سیروان قرار دارد.
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
.🌹 🥀🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#فرزندانه
#فرزندان_شهید
#دخترهای_شهید_مدافع_حرم
#سیدمصطفی_صادقی
اين عكس متعلق به كربلايی سيد مصطفی صادقی است كه يك بيت شعر هم با دست خطش باقی مانده است:
"نرخ رفتن به سوريه چند است؟
قدر دل كندن از دو فرزند است"
آخرین نفر پدرش با او روز سه شنبه صحبت کرده بود و #مصطفی ساعت ۴ صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش میگذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که میزدیم گفتم: "مصطفی جان! مواظب خودت باش خیلی دلم برایت تنگ شده"
گفت: "مادر! من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام میشود"
باور کنید الان هم با اینکه پسرم #شهید شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)، میدانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده...
مصطفی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ به منطقه مقاومت سوريه اعزام و در تاريخ ۱۳۹۶/۳/۱۶ مصادف با يازدهم ماه مبارك رمضان در وقت افطار در حماء به دست تكفيری های جنايتكار به درجه رفيع #شهادت نائل آمد...
شادی روحش
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#سیروس_میرحسنی
قبل از #شهادتش یه شب اومد خونه گفت خیلی دلم واسه #النا میسوزه، اگه من اتفاقی واسم بیوفته، تو مدرسه همه بچه ها میدون طرف باباشون، دختر من بابا نداره
دو ماه قبل از #شهادتش ریش گذاشته بود، هرچقدر بهش اصرار می کردم ریشاشو بزنه میگفت مگه ندیدی #شهیدا همشون ریش دارن، منم میخوام #شهید بشم، بعدا با شما مصاحبه میکنن شما باید بگین اینجوری میگفت اونجوری میگفت....
راوی:
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🌹🕊🥀🕊🥀🕊🌹
#مثل_شهدا
#شهید_والامقام
#حجت_السلام_والمسلمین
#عباس_شیرازی
قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی
بسیار گشاده رو بود و با روحیه باز با همه برخورد می کرد.
از خصوصیات اخلاقی ایشان هین بس است که بگویم هر کس که برای اولین بار با ایشان روبرو می شد انگار سالها همدیگر را دیده بودند، برخوردی متین و باز داشت؛ هیچ کس عصبانیت ایشان را ندیده است.
راوی :
برادر #شهید
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
.🌹 🥀🕊
🌹🕊🥀🕊🥀🕊🌹
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#حجت_السلام_والمسلمین
#عباس_شیرازی
قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی
برادرم توصیه می کرد دعا را بایستی با حال بخوانیم نه برای ثواب .
می گفت : اگر داشتید دعا می خواندید و خسته شدید، بلافاصله رها کنید، چون این دعا خواندن دیگر فایده ندارد.
اگر بخواهید نگاه کنید که چند صفحه تا آخر مانده، این دعا به درد نمی خورد.
دعا بایستی با شور و اشتیاق خوانده شود.
راوی :
برادر #شهید
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
.🌹 🥀🕊