eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.5هزار عکس
20.3هزار ویدیو
448 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🦋 📍با شروع جنگ، شهدا هر روز به گلزار آورده می‌شدند و او از تنهایی درمی‌آمد. برای مابقی شهدا هم مادری می‌کرد. ننه علی سال‌ها کنار پسرش ماند. اما علی طاقت زجر کشیدن مادرش را نداشت. سال‌ها زندگی در آن اتاقک او را بیمار و ناتوان کرده بود. شبی به خوابش رفت و از او خواست اگر پسرش را دوست دارد به خانه برگردد. او شرمندگی خود در برابر دیگر شهدا که مادرانشان در کنارشان نیستند را بهانه کرده بود. ننه‌علی از دیدن خواب آشفته شد اما بازهم نتوانست از او جدا شود. 📍در همین ایام بود که حضرت آیةالله‌خامنه‌ای به زیارت گلزار شهدا و نزد این مادر شهید رفتند و از او خواستند که به خانه برگردد؛ و اینگونه بود که ننه‌علی پس از ۱۷ سال کنار علی ماندن، در سال ۱۳۷۶ به خانه برگشت. 🌷🌹 ۱۲ 🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🌷🦋 رنج آنهمه سال راه رفتن بین قبرها و زندگی در آن اتاقک، او را روز به روز نحیف‌تر می‌کرد. آن اواخر هرچند چشمانش کم سو شده بود و فراموشی به سراغش آمده بود؛ اما چنان به عکس قربانعلی چشم دوخته بود که گویی فقط با او سخن می‌گوید و او را می‌شناسد. با وجود ناتوانی‌ نگاه قدرتمند و پرمعنایی داشت. آنهمه دلتنگی و حسرت در آغوش کشیدن علی، بالاخره با بسته شدن چشمانش در اسفند ۱۳۹۰ به پایان رسید. 🌷🌹 ۱۲ 🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🏴 نام و نام خانوادگی شهید: محسن حاجی‌جعفری تولد: ۱۳۳۶/۲/۲، کاشان شهادت: ۱۳۶۱/۷/۱۰، خرمشهر، عملیات بیت‌المقدس. گلزار شهید: دارالسلام گلابچی کاشان. 🕯 ۱۲ 🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🏴 📚 توئی که دیر شناختمت آن روز که داداش‌حسین کاغذ سؤال‌های تو را به من داد تا جواب بدهم، برایم اهمیت چندانی نداشت چه‌جور مردی باشی! اما به نوع سؤال‌ها که دقت کردم فهمیدم خواستگارم باید آدم مؤمن و بااخلاقی باشد! تازه! وقتی داداش‌حسین گفت دوست صمیمی‌اش هستی خیالم راحت‌تر هم شد. مگر کور از خدا چه می‌خواهد جز دو چشم بینا؟! با اینکه یک طلبه ساده‌ بودی و چیزی از مال دنیا نداشتی اما حتم داشتم انتخاب درستی کرده‌ام. سر سفره عقد، کنارت که نشستم، بله را که گفتم، دلم به داشتنت قرص شد. زمان کم داشتم برای با تو بودن! باید تو را برای روزهای نبودنت ذخیره می‌کردم. وقت زیاد بود برای دلتنگی؛ برای حسرت نداشتن توئی که دیر شناختمت! می‌دانی محسن جان! با اینکه بعد از شهادتت فهمیدم بین اطرافیانت چقدر بزرگ و بانفوذ بودی! در زمان طاغوت شجاعانه در لباس روحانیت دست از مبارزه برنداشتی و چه شکنجه‌ها که ندیدی! بعد از انقلاب، حضورت باعث شد سپاه شهرمان از لوث افکار پلید بنی‌صدر پاک شود و جوانان زیادی با روشنگری‌های تو راهی جبهه‌ها شدند! با اینکه درس و بحث حوزه برایت بسیار اهمیت داشت، اما در شب‌های عملیات هرطور شده خودت را به منطقه می‌رساندی و مثل رزمنده‌ای دلاور در خط مقدم جنگیده و دوباره به حوزه برمی‌گشتی و ... اما برای من فقط همین مهم بود: آن دو سال و نه ماهی که به تو تکیه دادم؛ خوشبخت‌ترین زن روی زمین بودم. ✍🏻 رضوانه دقیقی ۱۴۰۰/۱۲/۲۷ @rezvan_daghighi 👩🏻‍💻طراح کلیپ: مطهره سادات میرکاظمی 💻تدوین: زهرا فرح‌پور @z_farahpour 🕯 ۱۲ 🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🏴 🟪 روحانی مبارز شهید محسن حاجی جعفری در دوم اردیبهشت ۱۳۳۶ در کاشان متولد شد. 🟦 پس از اخذ مدرک دیپلم ریاضی با شوق و اشتیاقی که به روحانیت و ولایت داشت برای علوم اسلامی به مدرسه حقانی قم رفت و دروس حوزوی را تا مکاسب ادامه داد. 🟩 همزمان با تحصیل در اوج مبارزه مردم با طاغوت، محسن در گروه‌های مبارز انقلابی با نام مستعار سعید، کنار همرزم شهیدش «مهدی هنردار» با رژیم پهلوی مبارزه مسلحانه را شروع کرد. 🟨 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عضو شورای پنج نفره فرماندهی سپاه کاشان شد. همچنین همزمان با جهاد سازندگی کاشان نیز همکاری می‌کرد. 🟥 سرانجام در عملیات بیت‌المقدس مجروح گشت و در دهم مهر ۱۳۶۱ به خیل شهدا پیوست. روحش شاد و نام و خاطرش همواره جاویدان باد.🌹 🕯 ۱۲ 🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🏴 فرازی از وصیت نامه شهید: 📝 جهاد راهی است که هجرتی است از خود به الله، از نفس به روح، از زندگی دنیوی به زندگی اخروی و از من به حق. هر بیننده ای را به جوشش وامی‌دارد. البته من در پی نصیحت نیستم که خود احتیاج مبرم به نصیحت دارم و علت اینکه به جبهه آمده‌ام، در کنار تعاون و همکاری و کار تبلیغی، بیشتر برای پند گرفتن و درس گرفتن و ساییدن زنگار دل آمده‌ام. اینجا مشخص می‌شود هر کسی چند مرده حلّاج است. 🕯 ۱۲ 🆔https://zil.ink/30rooz30shahid