قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#شهیدان_امام_زمانی 5
شهید جعفراحمدی میانجی
جعفر #اُنسی ویژه با #امام_زمان داشت. مواقعی هم که با همدیگر می رفتیم جمکران، سرش را روی شیشه اتوبوس می گذاشت و در خودش بود.
❌✨شبی در حسینیه مراغه بودیم. بودیم حال جعفر #منقلب بود. بعدها برایم گفت که در میان خواب و بیداری #امام_زمان (عج) را دیده که داخل حسینیه آمده است:
«از #نور و #شکوهشان #توان بلند شدن نداشتم. حضرت در میان#رزمنده_ها_راه می رفت و روی آن هایی که از سرما کز کرده بودند پتو می کشید. عطری آسمانی در #فضای_حسینیه به مشامم می خورد که نظیر آن را در جایی احساس نکرده بودم».
🌹🍃وقتی سر به #سجده می گذاشت، صدای سین های ذکرش در گوشم چرخ می خورد. ذکر مدامش: “یا مولای! یا صاحب الزمان ادرکنی یا مولای یا صاحب الزمان اغثنی” بود.
آن قدر گفت و چشید که خداوند در روز نیمه شعبان خریدارش شد.
🥀🕊 شاید تقدیر این بود که وقتی جعفر در سنگر کمین بود، سنگر لو برود .
آری! خدا #شهادت را خصوصی و تنها تعارفش کرد.
📚کتاب مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان،
🕯https://eitaa.com/martyrscomp قرارگاه شهدا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#سجده_خون
داشتیم براے عملیات آماده مے شدیم #اذان_صبح را گفتند، سریع آمدیم توے چادر تا #نماز بخونیم و حرڪت ڪنیم ، منطقہ شناسایـے شده بود و بمباران شروع شد .
توے چادر مشغول #نماز خواندن بودیم ڪہ دو سہ تا راڪت افتاد ڪنار چادر ما برادرے ڪہ درحال #تشهد بود یڪهو بہ #سجده رفت و همانطور ماند ...
دیدم از ڪنار پیشانے اش رگہ خونے بیرون زد یاد ضربت خوردن #حضرت_علے_ع افتادم .
این بچہ ها بہ آقاے خودشان اقتدا ڪردند حتے #شهادتشان هم #علے_گونہ بود ...
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
🌹 🌷🌹