eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.5هزار عکس
20.3هزار ویدیو
448 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🦋🌸 🦋🌸 🌸 💥 برای 📿 امــروز و فـــردا نکـن‼️ ☝️از کجا معلـــوم این نَفَسـی که الان میکشــی جزو نَفَســهایِ آخر نباشه ⁉️ خیلیا بی خیال بودن و یهو غافلگیــر شدن 😔... ❤🍂 🌸 🦋🌸 🌸🦋🌸
⚠️ برای 📿 امــروز و فـــردا نکـن‼️ ☝️از کجا معلـــوم این نَفَسـی که الان میکشــی جزو نَفَســهایِ آخر نباشه ⁉️ خیلیا بی خیال بودن و یهو غافلگیــر شدن ...! ❤🍂
⚠️ برای 📿 امــروز و فـــردا نکـن‼️ ☝️از کجا معلـــوم این نَفَسـی که الان میکشــی جزو نَفَســهایِ آخر نباشه ⁉️ خیلیا بی خیال بودن و یهو غافلگیــر شدن ...! ❤🍂
ذكري كه توفيقات سلب شده را باز ميگرداند🌱 استادفاطمي نيا: ماه ، ماه است. يكي از اذكاري كه اگر به معناي آن توجه كنيم، بسيار موثر است ، ذكر " يا مُقيل العَثَرات" است. (اي خدايي كه لغزش ها را اقاله ميكند و ناديده ميگيرد ) •
💔 ماھ پرواز است باید سبک شد.. آنقدر که هیچ زنجیـری نتواند پای دل را به زمین ببَند!! بجنب!! الان وقتشه: چند روز بیشتر نمونده وقت پاره کردنِ زنجیرهاست
💠، دوست داری کنی؟ در ترک گناه ، این نکته👇👇 کمکت میکند... 💐🍃💐🍃💐🍃 🍃 حضرت علی علیه السلام : 🔹أُذْکُرُوا انقِطاعَ اللَّذّاتِ وَبَقاءَ التَّبِعاتِ 💢پایان لذتها، و برجای ماندن تلخی ها را به یاد آورید. 📚 نهج البلاغه، حکمت ۴۳۳ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفرج💐 🌸🌾🌸
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 پنهان کاری‌های او شک بعضی‌ها را برانگیخته بود. جزو بود که باید به عنوان اولین نیروهای خط شکن وارد خاک دشمن می‌شد. هر بار که می‌خواست لباسش را عوض کند می‌رفت یک ، دور از چشم همه این کار را انجام می‌داد. روحیه ی اجتماعی چندانی نداشت. ترجیح می‌داد بیشتر خودش باشد و خودش. من هم دیگر داشتم نسبت به او می شدم. بچه‌ها برای عملیات خیلی زحمت کشیده بودند. هر چه مربوط به نگه داشتن اسرار نظامی بود را، پیاده کرده بودند. همه ی امور با رعایت اصل (اختفا و استتار) پیگری می‌شد، حتی اغلب سنگرها و مواضع ادوات را با شا‌خه‌های نخل پوشانده بودیم. با رعایت همه این اصول حالا در آخرین روزهای منتهی به عملیات، کسی وارد جمع ما شده بود که مهارت بالایی در غواصی داشت، بود و حتی موقع تعویض لباس، جمع را ترک می‌کرد و به نقطه‌ای دور و خلوت می‌رفت. بعضی از دوستان، تصمیم گرفته بودند از خودش در این‌باره سوال کنند و یا در صورت لزوم او را مورد بازرسی قرار دهند تا نکند خدای ناکرده، را زیر لباس خود پنهان کرده باشد. آن فرد هم بی شک آدم ساده و کم هوشی نبود، متوجه نگاه‌های پرسش گر بچه‌ها شده بود. یک شب موقع دعای توسل، صدای آن برادر به قدری بلند بود که قطع مراسم شد. او از خود بی خود شده بود و حرف‌هایی را با صدای بلند به خود خطاب می‌کرد. می‌گفت:‌ «ای خدا! من که مثل این‌ها نیستم. این‌ها معصومند، ولی تو خودت مرا بهتر می شناسی... من چه خاکی را سرم کنم؟ ای خدا!» سعی کردم به هر روشی که مقدور است او را ساکت کنم. حالش که رو به راه شد در حالی که هنوز گوشه ی را زینت داده بود، گفت: «شما مرا نمی‌شناسید. من آدم بدی هستم. خیلی کردم، حالا دارد عملیات می‌شود. من از شما می‌کشم، از و پاکی شما شرمنده می‌شوم...» گفتم: «برادر تو هر که بوده‌ای دیگر تمام شد. حالا سرباز اسلام هستی. تو بنده ی خدایی. او همه را می‌پذیرد...» را به زمین دوخت. گویا شرم داشت که در چشم ما نگاه کند. گفت: «بچه‌ها شما همه‌اش آرزو می‌کنید شوید، ولی من نمی‌توانم چنین کنم.» تعجب ما بیشتر شد. پرسیدم: «برای چه؟ در به روی همه باز است. فقط باید از ته دل کرد.» او تعجب ما را که دید، پیراهنش را بالا زد. از آن چه که دیدیم یکه خوردیم. یک زن روی تن او شده بود. مانده بودیم چه بگوییم که خودش گفت: «من تا همین چند ماه پیش همه‌ش دنبال همین چیزها بودم. من از فاصله داشتم. حالا از کارهای خود شرمنده‌ام. من را خیلی دوست دارم، اما همه‌ش نگران ام که اگر شوم، مردم با دیدن پیکر من چه بسا همه ی را زیر سوال ببرند. بگویند این‌ها که از ما بدتر بودند...» ترکید و زد زیر . واقعاً از ته دل می‌سوخت و می‌ریخت. دستی به شانه‌اش گذاشتم و گفتم:‌ «برادر این است که نظر را جلب نماییم همین و بس.» سرش را بالا گرفت و در چشم تک‌تک ما خیره شد. آهی کشید و گفت: «بچه‌ها! شما پاکی دارید، التماس‌تان می‌کنم از بخواهید جنازه‌ ای از من باقی نماند. من از خجالت می‌کشم... .» آن شب گذشت. حرف‌های او دل ما را آتش زده بود.حالا ما به حال او می‌خوردیم. با صفایی داشت. یقین پیدا کرده بودیم که او نیز خواهد شد. بهترین سلیقه را دارد. شب عملیات یکی از نخستین ما همان برادر سوخته بود. گلوله ی مستقیم به پیکرش اصابت کرد. او برای مهمان ماند. راوی: شادی روح و 🥀
💐 دوربین های مدار بسته ای که در زندگی ما نصب شده اند🍂 👈دوربین اول: خود . آیه چهاردهم ازسوره ی : آیا نمیدانند که خدا آنها را نگاه میکند! . 👈دوربین دوم: صلی الله علیه و آله است . آیه ی45 سوره : ای پیامبر ما تو را در امت گذاشته ایم ، هم شاهد هستی و آنها را میبینی . هرکاری که بکنند آنها را میبینی . . 👈 دوربین سوم: امامان معصومین علیهم السلام هستند . آیه105 سوره که سه دوربین اول در این آیه جمع است: ای پیامبر به مردم بگو هر کاری میخواهید بکنید ، اما اعمال شما را خدا میبیند ، پیامبر میبیند و مؤمنان (امامان ع) نیز میبینند . . 👈دوربین چهارم: مقرب خدا هستند . آیه 18سوره #ق: ازشماحرکتی سرنمیزند مگر آنکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند. یکی مأمور نوشتن خوبی ها ویکی مأمور نوشتن بدی هاست. فقط این دوملک یک تفاوتی باهم دارند. این یکی اگرنیت خوبی هم کنیم یادداشت میکند. آن یکی نیت بدی کنیم یادداشت نمیکند. 👈دوربین پنجم: است. سوره روز قیامت همین زمینی که ماروی آن نشسته ایم می آید و خبرهای خود را میدهد. 👈دوربین ششم: است. آیات اول سوره و صریحی از علیه السلام داریم که شب جمعه اعمال شما را ثبت میکنند. شب و روز عرفه اعمال شمارا میبینند. ایام هم موجود زنده هستند. 👈دوربین هفتم:دوربینی که ازهمه تکان دهنده تراست، ما میباشند. آیه 21سوره 🍃 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شاید گناه کردی اما... تو هنوز‌ زنده ای، داری نفس میکشی، هنوز اختیار‌ داری، می تونی برگردی... پس برگرد تا دیر نشده همین امروز، با اولین گام تولدی دوباره اس
✨ امیرالمومنین امام علی علیه السلام: کسی که کند خــــــداوند توبه ی او را می پذیرد و به اعضای بدن او فرمان می رسد که گناهانی را که بوسیله ی آنها انجام داده پنهان کنند و به مکانهایی که در آن به گناه آلوده شده است دستور داده می شود که گناه او را فاش نسازد و فرشتگان نگهبان، گناهانی که نوشته اند فراموش کنند. 📚 ثواب الاعمال ص۴۵٣