eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.5هزار عکس
20.3هزار ویدیو
448 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
میگن‌ آدمی که‌ دلتنگه‌ هرچقدر هم راه‌‌ بره‌ خسته‌ نمیشه...!! اون‌ وقت‌ شما‌ می پرسید‌ چه جوری هشتاد کیلومتر رو پیاده‌ میریم؟!
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ زیبا و دیدنی 🔹ای زائران حسین شهدای الحشد الشعبی را فراموش نکنید که آنها مسیر زیارت را فراهم کردند.
💠اهمیت زیارت اربعین💠 ✅قرائت زیارت اربعین یکی از اعمال مستحبی است که ثواب و فضایل زیادی دارد. طوری که امام حسن عسکری(ع) می‌فرمایند مومن پنج نشانه دارد که یکی از آنها خواندن زیارت اربعین است. 🔺️ آیت‌الله خامنه‌ای: یکی از بهترین و پرمضمون‌ترین زیارتهایی است که برای ائمه ذکر شده. 📚آیت‌الله مهدی میرباقری: زیارت‌نامه اربعین، نوعی عهدنامه است اصل زیارت، حضور در محضر امام و تجدیدِ عهد با امام است، چه از دور، چه از نزدیک. مفاد زیارت‌نامه، مفاد عهدنامه است. این عهدنامه که در زیارت اربعین هست، خیلی لطیف است. شهود امام و مقامات امام و بعد هم عباراتی است که ما را به رجعت امام می‌رساند که «امری لامرکم سِلْم ونُصرَتی لکم مُعَدة» و ما را به نصرت و یاری و انتظار می‌رساند. یعنی ما شهادت می‌دهیم که این جریان شما در ظهور ائمه و رجعت، ادامه‌دار می‌باشد. هدف ما از انتظار، این است که قلب، تسلیم باشد و دنبال رأی امام باشد و تمام یاری‌مان، برای امام آماده باشد. نتيجه زيارت اربعين، آنچنان كه در انتهای زيارت‌نامه اربعین آمده است تسليم قلب، تبعيت محضِ رأی انسان از امام و آماده بودن زائر برای نصرت حضرت است. انسان بايد به جايی برسد كه هيچ رأیی در برابر امر معصوم نداشته باشد. ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
آرزو یعنی: داشتن یک جفت پای خسته هشتاد کیلومتری اربعین حسینی...!!
💠اهمیت زیارت اربعین💠 ✅قرائت زیارت اربعین یکی از اعمال مستحبی است که ثواب و فضایل زیادی دارد. طوری که امام حسن عسکری(ع) می‌فرمایند مومن پنج نشانه دارد که یکی از آنها خواندن زیارت اربعین است. 🔺️ آیت‌الله خامنه‌ای: یکی از بهترین و پرمضمون‌ترین زیارتهایی است که برای ائمه ذکر شده. 📚آیت‌الله مهدی میرباقری: زیارت‌نامه اربعین، نوعی عهدنامه است اصل زیارت، حضور در محضر امام و تجدیدِ عهد با امام است، چه از دور، چه از نزدیک. مفاد زیارت‌نامه، مفاد عهدنامه است. این عهدنامه که در زیارت اربعین هست، خیلی لطیف است. شهود امام و مقامات امام و بعد هم عباراتی است که ما را به رجعت امام می‌رساند که «امری لامرکم سِلْم ونُصرَتی لکم مُعَدة» و ما را به نصرت و یاری و انتظار می‌رساند. یعنی ما شهادت می‌دهیم که این جریان شما در ظهور ائمه و رجعت، ادامه‌دار می‌باشد. هدف ما از انتظار، این است که قلب، تسلیم باشد و دنبال رأی امام باشد و تمام یاری‌مان، برای امام آماده باشد. نتيجه زيارت اربعين، آنچنان كه در انتهای زيارت‌نامه اربعین آمده است تسليم قلب، تبعيت محضِ رأی انسان از امام و آماده بودن زائر برای نصرت حضرت است. انسان بايد به جايی برسد كه هيچ رأیی در برابر امر معصوم نداشته باشد. ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 دلم شده ... برای برای برای برای برای برای برای برای ...... می گویم اصلا فقط دلم برای تنگ شده... تمام نداشته هایم را؛ مےبینم در آنهایی‌که داشتند؛ شجاعت غیرت بصیرت اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... در این بین ... و را بیشتر عاشقم ... نیز پسند است! و را استاد خود می‌داند! رفقا کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصیِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در مسیرِ خداییم... : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر کربلایی نباشد... خدایا! این دلِ من انگار دیگر با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود... بساز بفروش کسی سراغ ندارد!؟ ... 🌹 🌹🕊
لَب‌تَرنَکُنی‌نیز‌فَدایی‌ِتوهَستیم عُشاق‌نَدارَندنیاٰزی‌بِه‌اِشارِه صَلَّےالله‌ُعَلیکَ‌یٰا‌ابٰا‌عَبدِاللہ‌(ع) 💔 🥀
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 هر #سری قابل آن نیست که بر #دار شود . #مرد خواهد که در این قافله #سردار شود . تصویر پیکر
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐 زندگی زیباست اما با زیباتر در دید قاب کوتاه بین من از جدا شده است ، اما همانطور که ازمکتب حسین (ع) آموخته ایم ، بر نی ، است میان خدا و .... معنی بازی این است که "سردارها" بر دارها و از تن ها شود و این بهانه است (( معشوق )) و چقدر خوب را دیدید که دادید. ای مرد ، ای خاکی ، دادید اما ندادید . دادید اما برای بشما داده شد تا راحتر راه های زمینی را به پرواز برای بپمایید . صورت های اما شما حاکی از آن بود که خسته شده اید از این وانفسا ، اما بهانه خوبی بود برای آسمانی شدنتان... سربندهای و که بر شما به نام نامی اهل بیت (ع ) بود از پاکتان جدا گشت اما شما به آنها رسید . اربابتان ،سالار در راه به سر خود را عاشقانه نمود و شما شاگردان ، به از ایشان و با اختیار در طریق گذاشتید و می دانیم که جز بر کسانی که بریده شده ، و بر اغیار نخواهد شد . دادید اما هزاران بر سر ایرانی و شد . را دادی اما هنگام جدا شدنش ، حضرت صاحب الزمان (عج) آنرا بر گرفت ، خدا هم که شد و چه چیزی از این .... ما نرم سر افرازانه ، این روزهای آتش خشم دشمنانیم و در راه رسیدن به ' الله' ، آن خریدار خوبان ، همانند شما جدا شدن است . ... ... ... فقط و فقط و فقط ..... شادی روح و 🌹 🌹🕊
لَبَیٌكَ یٰاحُسِیٌنٰ: لطفاً تا آخر بخونین☺️ ✍ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️🏼🙂 تعحیل در ظهور منجی صلوات 🌙
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 روزهای عملیات کربلای یک حال بچه‌ها تو این سرزمین با سایرجبهه‌ها فرق داشت اون روزها از روی قله‌های قلاویزان با شهدا ، به امام حسین (ع) سلام می دادیم و زمزمه می کردیم در جبهه‌ها غوغا به پا شد دوباره شد و بچه‌ها اشک میریختن مردان مردی رو دیده که برای اسلام از همه چیزشون گذشتن بدن‌های بی سر پاهای بی بدن پهلوهای شکافته و اینها تو حافظه ثبت شده و این هم سرگذشت پاهایی که بی بدن شد عکس فوق مربوط به عملیات آزادسازی مهرانه و خاطره اش اینه که : سنگرسازان بی‌سنگر جهاد تهران به فرماندهی ملاآقایی و مهدی عاصی تهرانی اومدن کمک رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها خاکریز می‌زدن . هوا روشن شده بود و پاتک دشمن شروع . فاصله تانک‌ها با رزمندگان اسلام کم بود و تانک‌ها مستقیم به بچه‌ها شلیک می‌کردن خسرو صبوری روی لودر سینه به سینه تانک‌ها خاکریز می‌زد که گلوله تانک بعثی‌ها به لودر اصابت و ترکشش ، لوله هیدرولیک بازوهای لودر رو پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت خسرو صبوری هم پشت فرمون لودر روضه رو باز نکنم تا بچه‌ها برسن خسرو دیگه پشت فرمون نبود. فقط پاهای خسرو روی پدال‌ها بود دو همسنگر ، بهت‌زده به باقی مونده رفیقشون نگاه می‌کردن از صبوری دو تا پای سوخته موند که تو گلزار امام‌زاده عقیل اسلامشهر ، کنار برادر شهیدش به خاک سپرده شد یادمون باشه زیارت با عزت امروز عتبات عالیات رو مدیون خون چه هستیم 🌹🕊🥀
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 میخواستم بشم درس بخونم بشم خاکمو کنم زن بگیرم مادر پدرمو ببرم دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک تو راه باهم حرف بزنیم خیلی کارا داشتم انجام بدم خب نشد... باید میرفتم تا از دفاع کنم که نباشه کم نشه همدیگرو کنیم از بین بره دیگه نباشه کسی نباشیم .... الان اوضاع ....؟ 🇮🇷 🕊🇮🇷
. دلم شده ست... برای آوینی! برای چمران! برای علم الهدی! برای خرازی! برای هاشمی! برای ابراهیم هادی! دلم تنگ شده ست برای باقری... . برای کاوه و همت! برای ! برای کاظمی! دلم تنگ شده ست برای برونسی... . میگویم!! اصلا دلم برای تنگ شده... تمام نداشته هایم را؛ میبینم در آنهایی‌که داشتند... . شجاعت مصطفوی... غیرت بصیرت ... اخلاص، پشتکارصفا، محبت... و ایمان... . در این بین. وکاوه را بیشتر عاشقم... امام نیز آوینی پسند است! و را استاد خود می‌داند! رفقا! کجایید؟ که ببینیدمااینجا... هر روز و هر ساعت. تیر خلاصیِ‌شیطان‌نصیبمان می‌شود و مادرراه ماندگانِ مسیرِ خداییم. . : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر دل کربلایی نباشد. خدایا! این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود... بساز بفروش کسی سراغ ندارد !الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَآلِ_مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋