🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
رها شدن #پایان تمام مشقت هایی است که گاه و بی گاه بر شاخه های زندگی #تنیده می شود و ذهن #ملتهب انسان را به هر سو می کشاند و انسان دردمند به نقطه ای می رسد که #هبوطش را نظاره گر است و #خیری را در هیچ زاویه ای از زندگی اش نمی بیند ، تنها سیاهی است که بر #جانش می نشیند و صدای نفیر #یاس بر پیکره اش طنین افکن می شود. در آنزمان که تمامی #درها بسته شده است تنها یک دوست ، یک آشنا که گذران #زمان او را برایت #غریبه ساخته آرامشت می دهد کسی مثل تو .
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د
#دل به #دلت داده ام و با تو #دل به #دل دیگری نبسته ام ، گرچه بعضی وقتها دچار #فراموشی می شوم و تو را که نهایت #عشقی از یاد می برم اما هرگز #فراموش نخواهم کرد که در گیر و دار دلتنگی های یک #عشق زمینی این تو بودی که از راه رسیدی و #الفبای دلدادگی را به من آموختی و من چه #ساده انگارانه در این فکر بودم که راه و رسم #عاشقی در کسی است که خواستن هایش را در خواستن هایم #دفن کرده و چه خوب شد که تو ، #نماد گذشتن از خواستن ها را به رویم #حلول نمودی تا دریابم که #سخت در اشتباهم . من تو را باور کرده ام و می دانم تو با هیچ کس و هیچ چیز قابل #قیاس نیستی ، خدا از تو تنها یکی #آفریده است ، یکی برای تمام فصل های #زندگی .
من می گویم
🌴 شب #بهشتی_ات بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌴 ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
#شهید_والامقام
#اصغر_عاطفی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#عاشقانه_های_شهدا
#همسرانه
#سردار_شهید
#عباس_بابایی
یک سالی از #زندگی مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش دعوت کرد، #برویم خانه شان
گفته بود ( یک مهمانی ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان )
همراه #عباس و دختر چهل روزه مان رفتیم
از در که وارد شدیم، فهمیدیم آن جا جای ما نیست . خانم ها و آقایان #مختلط نشسته بودند و خوش و بش می کردند
از سر اجبار و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم ، ولی نتوانستیم آن #وضعیت را تحمل کنیم . خدا حافظی کردیم و آمدیم بیرون
پیاده راه #افتادیم سمت خانه
#عباس ناراحت بود . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد
قدم هایش را بلند بر می داشت که #زود تر برسد
به خانه که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر #گریه
مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن #مهمانی رفته
کمی که آرام شد، #وضو گرفت
سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به #نماز
تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم
#قرآن می خواند و اشک می ریخت
آن شب خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود که شاید #خدا راضی نباشد .
ولی #عباس همیشه یک #قهرمان بود ، حتی در مبارزه با #نفس_اماره_اش
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#آی_شهدا
#نوکرتون که بودم...
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!
دل بیقرارتر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کنید!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم #شهادت بخواهید...
فقط #شهادت...
🌹 🌺🌹
🌼🌺💐🌴💐🌺🌼
#مقام_معظم_رهبری
مشکل این است که #زندگی را با #قرآن تطبیق نمی کنیم ، مانند کسی که به #پزشک مراجعه میکند اما به #نسخه وی #عمل نمی کند.
#قرآن هم #کتاب و #معرفت است و هم دستورات #کاربردی دارد .
سلامتی و تعجیل در فرج
#امام_زمان_عج
و سلامتی #نائب_برحقش
#مقام_معظم_رهبری
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 🍀💐
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#آی_شهدا
#نوکرتون که بودم...
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کنید!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم در این شب ها #شهادت بخواهید...
فقط شهادت...
🌹 🌺🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#کلاس_درس_شهدا
#شهید_والامقام
#سید_مجتبی_علمدار
اگر خـواستی #زندگی کنی، باید
منتظر #مرگ باشی! ولی اگر #عاشق
شدی ، دوان دوان سمت #فدا شدن
در راه #معشوق میروی !
این خاصیت کسانی است که در
فکر #جاودانه شدن هستند ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🌹🕊
🕊🌹🌷💐🌷🌹🕊
#شهیدانه
#کلاس_درس_شهدا
#شهید_والامقام
#سید_مجتبی_علمدار
اگر خـواستی #زندگی کنی، باید
منتظر #مرگ باشی! ولی اگر #عاشق
شدی ، دوان دوان سمت #فدا شدن
در راه #معشوق میروی !
این خاصیت کسانی است که در
فکر #جاودانه شدن هستند ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 🌹🕊
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#عاشقانه_های_شهدا
#همسرانه
#سردار_شهید
#عباس_بابایی
یک سالی از #زندگی مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش دعوت کرد، #برویم خانه شان
گفته بود ( یک مهمانی ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان )
همراه #عباس و دختر چهل روزه مان رفتیم
از در که وارد شدیم، فهمیدیم آن جا جای ما نیست . خانم ها و آقایان #مختلط نشسته بودند و خوش و بش می کردند
از سر اجبار و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم ، ولی نتوانستیم آن #وضعیت را تحمل کنیم . خدا حافظی کردیم و آمدیم بیرون
پیاده راه #افتادیم سمت خانه
#عباس ناراحت بود . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد
قدم هایش را بلند بر می داشت که #زود تر برسد
به خانه که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر #گریه
مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن #مهمانی رفته
کمی که آرام شد، #وضو گرفت
سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به #نماز
تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم
#قرآن می خواند و اشک می ریخت
آن شب خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود که شاید #خدا راضی نباشد .
ولی #عباس همیشه یک #قهرمان بود ، حتی در مبارزه با #نفس_اماره_اش
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🌹🕊
چقدر زیباتر میشود #زندگی ،
با #گلِ لبخند تو ...
لبخندِ #عزیزی که تکرار نخواهد شد!
#شهید_محمد_بلباسی
____|🇮🇷|________
چقدر زیباتر میشود #زندگی ،
با #گلِ لبخند تو ...
لبخندِ #عزیزی که تکرار نخواهد شد!
#شهید_محمد_بلباسی
____|🇮🇷|________