eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.4هزار عکس
20.3هزار ویدیو
447 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐 را از هر طرف بخوانی 💐 او تولد یافـٺ کند 🌺 میهـنم سرافرازے کند 💐 اوتولد یافـٺ تا شـود 🌼 ما همـہ‌ ؛ او شود 💐 اوتولد یافٺ گردد عیـݩ 🍀 برٺـرین پس از 💐 مـا همـہ ،اوباشـد 🌺 جـان ما قـرباݩ تـۅ 🍀 💐 🌺 💐 🌼 🌺 🌼🌺
🌺🌼🍀🌷🍀🌼🌺 ای ، چه ارزشمندی را در خود به نگاه داشته ای . که تا برپاست ، سالکان راه محبت و به و پاکدامنان مجاهدی خواهد شد که هر یک از می خواهند چون بمانند و چون او به رسند . 💐 💐 🌺 🌺🌼 🌺🌼💐 🌺 🌼🌺
💐🌺🌸🍀🌸🌺💐 هواپیمای سوخو را حاج احمد وارد نیروی هوایی سپاه کرد. همه انتظار داشتیم مراسم افتتاحیه‌اش در تهران باشد . ولی گفت : می‌خواهم مراسم افتتاحیه توی باشد . پایگاه هوایی کوچک بود . کفاف چنین برنامه‌ای را نمی‌داد . بعضی‌ها همین موضوع را به گفتند . ولی اصرار داشت مراسم در باشد . با برج مراقبت هماهنگی‌های لازم انجام شده بود . خلبان ، برفراز آسمان ، هواپیما را چند دور، دور حرم حضرت طواف داد. این را از خلبان خواسته بود . خیلی‌ها تازه دلیل اصرار را فهمیده بودند . خدا رحمتش کند ، همیشه می‌گفت : ما هیچ وقت از لطف و عنایت اهل بیت ، خصوصاً آقا بی‌نیاز نیستیم . 💐 💐 🌺 🌺🌼 🌺🌼💐 💐 🍀💐
💐🌺🌸🍀🌸🌺💐 او نگهبان پست ۱۲ شب تا ۲ بعد از نیمه شب بود و من ۲ تا ۴ صبح تپه‌های حسین آباد بین سنندج و دیوان دره بودیم . نوبت پست من که رسید گفت: از اول شب تاکنون سر و صدای زیادی از پایین داره می‌آید. گفتم پس اجازه بده از ارتش درخواست کنم یک منوری بزند شاید کومله و دمکرات باشند. گفت: اتفاقاً من هم همین نظر را داشتم اما با توجه به کمبود مهمات بهتر دیدم این کار را نکنم. گفتم من در پست خودم درخواست می‌کنم. گفت تو هم این کار را نکن ، من حاضرم تا صبح با هم پست بدهیم. آن شب ۴ ساعت پست داد ولی حاضر نشد به خاطر کمبود مهمات یک گلوله منور درخواست کند. راوی : حسن ربانیان 💐 💐 🌺 🌺🌼 🌺🌼💐 💐🌺 💐
🍀💐🌼🌺🌼💐🍀 🌹 🌹 سلام من می دانم که جواب را می دهی... هوای تو کرده دلم ... لازم نیست را طولانی و بلند بنویسم تا تو ... و چند کلمه کافیست برای ... تنها تو میدانی که در دل پر چه می گذرد ... حرف هایم را با تو به هر که باشد می زنم ... گاهی آرام ... گاهی با چشمان ابری ام ... گاهی با درد دل بی قرارم ... و می دانی که چقدر دلتنگی هایم برای تو را هم دوست دارم آن لحظه که به یاد تو هستم را نیز دوست دارم تمام این را دوست دارم چون می دانم که تمام به یاد توست همین... 💐 🌹 💐 💐 🌺 🌼💐
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐 را از هر طرف بخوانی 💐 او تولد یافـٺ کند 🌺 میهـنم سرافرازے کند 💐 اوتولد یافـٺ تا شـود 🌼 ما همـہ‌ ؛ او شود 💐 اوتولد یافٺ گردد عیـݩ 🍀 برٺـرین پس از 💐 مـا همـہ ،اوباشـد 🌺 جـان ما قـرباݩ تـۅ 🍀 💐 🌺 💐 🌼 🌺 🌼🌺
🌷💐🕊🌹🕊💐🌷 وقتی که برای اولین بار، را دیدم ، برایم باور کردنی نبود ، محو تماشای او شده بودم و با خود می گفتم : این شیر زن ، خداست. به ناگاه چشمم به عکس بزرگی از تو افتاد که دستت را به روی سینه ات گذاشته بودی و عکس درست روبه روی بود. دلم لرزید، با خود گفتم : کاش را نبیند، نمی دانم چرا ولی وقتی خود را جای گذاشتم دلم سوخت و به یاد آخرین لحظه ای افتادم که خسته بود و خشکی از لبانت می بارید. سعی داشتم آن عکس را از جلوی چشم بردارم ولی خیلی دیر شده بود. تو را دید و به فکر فرو رفت، چشمانش کمی تا قسمتی بارانی شد . بعد از کلاس شنیدم خانمی می گفت: چند هفته ی قبل که به اینجا آمده بود تا چشمش به عکس افتاد ، اشک از چشمانش سرازیر شد. من داستانهای زیادی از دختران بدحجاب خوانده بودم که تو زندگی آنها را متحول کرده بودی و آنها با شده بودند . در لحظه ای که اجازه ی صحبت با را پیدا کردم این مطلب را به او گفتم و او آرام لبخندی زد و گفت : بله من ، خیلی ها را با کرد، خدا راشکر. وقتی خندید دیگر چهره ی پردردش را ندیدم . شاید اگر زنان را _که مورد تاکید تو و دیگر است_ رعایت کنند کمتر غصه بخورند و بدانند خونِ جگر گوشه هایشان نشده است. از خدا بخواه امروز که روز تولد توست ، تولد ، برای زنان سرزمینم باشد . 💐 💐 🌺 🍀 💐 🕊💐
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 از همه ی عزیزم و از همه ی امت می خواهم روز به روز خود را تقویت کنید ، مبادا تار مویی از شما نظر را به خود جلب کند ، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود ، مبادا را کنار بگذارید ... همیشه الگوی خود را و اهل بیت قرار دهید ، همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید : آن زمانی که سلام الله خطاب به پدرش فرمودند : غصه ی من را نخوری باباجان ، سوخته اما به هست هنوز ... 💐 💐 🌺 🍀 🌹 🕊🥀