eitaa logo
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
45.5هزار عکس
20.3هزار ویدیو
448 فایل
•°| بسم رب الشهدا و الصدیقین |•° روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. لینک ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/17341777457867
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷 احمد مختاری، مجتبی سعیدی و علی سراج از عشایر مهدیشهر استان سمنان راهی جبهه می‌شوند. در بحبوحه جنگ، هر سه رفیق شفاعت‌نامه‌ای می‌نویسند و هر سه آن را امضا می‌کنند : اینجانبان علی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری پیمان می‌بندیم بر اینکه هرکدام از ما سه تن به درجه رفیع شهادت نائل آمد، دو نفر دیگر را در روز قیامت شفاعت نموده و در محضر خداوند از خدا بخواهد که از گناهان دو تن دیگر بگذرد و در نزد خداوند از دو تن دیگر شفاعت نماید . مجتبی سعیدی ۲۵ فروردین ۶۵، علی سراج ۲۶ دی ماه ۶۵ شهید شدند و احمد مختاری در عملیات مرصاد و در واپسین روز‌های جنگ خودش را به دو رفیق شهیدش می‌رساند . 🇮🇷 🕊🇮🇷
🇮🇷💐🌺🇮🇷🌺💐🇮🇷 ۱۳۵۷ و در روزهای اوج‌گیری انقلاب اسلامی دهها نفر از كه برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع كرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حكومت قرار گرفته و به رسیدند. به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یك از نتوانستند از برابر آتش گلوله‌‌های مأموران بگریزند و این امر آنان را افزایش داده بود. این جنایت توسط دولت «آشتی ملی» شریف امامی صورت گرفت. حادثه ۱۳ آبان ۱۳۵۷ بعد از حادثه ۱۷ شهریور آن سال، دومین عمده دولت شریف امامی بود؛ در حالی كه عمر سیاسی این دولت از ۷۰ روز تجاوز نمی‌كرد. ابعاد حادثه دانشگاه به حدی بود كه وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی در دانشگاه از شبكه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم بلافاصله استعفا داد و فردای آن روز كابینه شریف امامی نیز سقوط كرد. از آن پس روز ۱۳ آبان نامیده شد . 🇮🇷💐🇮🇷
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 : در یکی از عملیات‌ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه‌ای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشک‌ها را آماده کرده بودم، سوخت‌زده و با سیستم برنامه‌ریزی شده بودند. موشک‌ها هم از آن موشک‌های مدرن نقطه‌زن بود. ایشان ( ) از عمق عراق تماس گرفت که آماده‌ای؟ گفتم: بله. گفت: موشک‌ها چقدر می‌ارزد؟ گفتم: مگر می‌خواهی بخری؟! گفت: بگو چقدر می‌ارزد؟ گفتم: مثلاً شش هزار دلار گفت: نزن، این‌ها این‌قدر نمی‌ارزند. 🌹 🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ۲۵ آبان ماه روز حماسه و ایثار مردم نماد حماسه ماندگار مردم روز تشییع 370 و ، در گرامی باد . 🕊 🌹🌴
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 در شب عملیات بستان کار پیشروی بچه­ها به میدان وسیعی از مین خورد که بازکردن معبری از داخل آن میدان گسترده به زمان زیادی نیاز داشت و اگر بچه­های تخریب می خواستند معبر مورد نظر را باز کنند حتما سپیده سر می­زد و معلوم بود عراقی­های سنگر گرفته و پشت تیربارهای آماده در روز چه به حال و روز بچه ها می­آورند. فکری به ذهن فرمانده رسید. از رزمندگان گردانش خواست برای اینکه کار به صبح نکشد و با دمیدن آفتاب جان بسیاری از فرزندان امام بخطر نیفتد گروه­های پنج نفره ای برای پریدن بر روی میدان مین داوطلب بشوند. فوری و بدون کمترین تردیدی گروه­های متعدد پنج نفره­ای آماده شدند و با ذکر یا حسین و یا زهرا خود را بر روی میدان مین می­انداختند. بعضی از آنها در همان خیز اول در اثر انفجار مین یا مین­هایی به شهادت می­رسیدند و بعضی در خیزهای بعدی توفیق وصل نصیبشان می­شد. تو گویی کربلا تکرار شده بود. هفده گروه پنج نفره با پیکرهایی تکه تکه شده در مقابل چشم گریان دوستانشان در میدان مین افتاده بودند که نوبت به آخرین گروه رسید. این گروه هرچه خود را به میدان مین پرت کردند و دوباره و سه باره برخاستند و ذکر گویان خود را به میدان مین زدند هیچ خبری از شهادت نبود. هرچند ملائک الهی درِ جنت را موقتا به روی آنها بسته بودند اما بعضی از همین گروه در همان عملیات به دوستان شهیدشان ملحق شدند و به جنت لقای حق بار یافتند . 🥀 🌹🌴
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 حسین از بچه های انتخابی گردان بود که دوره آموزش شنا و غواصی را چند ماه قبل در شهر تبریز طی کرده و هنگام آموزش نیروهای گردان در کناررودخانه کارون بعنوان مربی به بچه ها شنا و غواصی یاد می داد و حسابی هم باهاشون گرم گرفته و سر و کله میزد، بچه ها هم که اکثریت شون اصلا شنا بلد نبودن و با آب و لوازم غواصی واقعا بیگانه بودند، خیلی سخت و دشوار تمرینات را یاد گرفته و انجام می دادند و با کارها و حرکات خنده دارشون مدام نظم کلاس را بهم میزند و موجب شاکی شدن حسین می شدند . حسین هم که اصلا اهل فرمانده بازی و عصبانیت نبود، وقتی خیلی اذیت می شد، هی با خنده می گفت : الهی همگی تو آب شهید شیم ! آخه یه کم مثل بچه های باکلاس و درس خون رفتار کنید تا به کارمون برسیم ! وقت نداریم ها ! و بچه ها هم با شوخی و خنده می گفتند : آخر چرا تو خشکی نه !؟ تو آب !؟ حسین هم یه قیافه جدی میگرفت با لبخند می گفت : یک جای تو کتابها خوندم که ثوابش خیلی و خیلی زیاده ! آخرش هم حرفش به جاش افتاد و با همون بچه هائی که شنا و غواصی کار می کرد، اونطرف رودخانه اروند کنار اسکله چهارچراغه عراق میون موانع خورشیدی گیر افتاده و با انفجار مین منور همه شون شناسائی شده و داخل آب به شهادت رسیدند . 🥀 🌹🌴
🥀🌹🕊🌷🕊🌹🥀 پنجاه و چهار هواپیمای بعثی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه بمباران مردم بیگناه و بی دفاع روز مقاومت مردم عزیز ، بی گناه و و یاد و خاطره که در چنین روزی در آن شهر شدند 🌷🕊🌷
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 قیام گرگان، ۷۷ روز قبل از پیروزی انقلاب اتفاق افتاد که در آن اهالی گرگان، بندرگز، کردکوی، علی آباد و تعدادی از ترکمن‌های منطقه در اعتراض به جنایت ۲۹ آبان حکومت شاهنشاهی در یورش به صحن و به رساندن زائران به خیابان های گرگان آمده و علیه رژیم تظاهرات کردند. واکنش ماموران ژاندارمری به معترضان تیراندازی مستقیم بود که به استناد مدارک کتب تاریخی و اسناد ۱۴ نفر به رسیده و بیش از صد تن شدند. صبح روز سال ۱۳۵۷ حدود ۳۰ هزار نفر از مردم استرآباد ساکن محدوده ای به وسعت بندرگز تا علی آباد در فلکه امامزاده عبدالله گرگان جمع شدند تا ضمن علنی کردن اطاعت خود از فرمان مبنی بر برگزاری عزای عمومی واقعه ۲۹ آبان، خشم و ناراحتی خود را از اتفاق رخ داده در حرم مطهر نشان دهند. تجمع مردم برای یک راهپیمایی آرام بود اما ماموران رژیم پهلوی در همان آغاز تظاهرات با تیراندازی مستقیم مانع بلندشدن صدای اعتراض مردم شدند و خیابان مول‌اندروژ (پنج آذر فعلی) را به دریایی از خون و اشک و فریاد تبدیل کردند. بر اساس صورت جلسات به جا مانده از گروه ضربت ژاندارمری و کلانتری‌ها و نیروهای شهربانی گرگان و ساواک، ماموران رژیم پهلوی از ساعت ۸ صبح تا آخر شب حدود انواع برای سرکوب مردم بی دفاع گرگان شلیک کردند. 💐 🌺💐
💐🌼🍀🌺🍀🌼💐 سالروز تشکیل به فرمان در سال ۱۳۵۸ و یاد و خاطره خصوصا که نزدیک به نیمی از آمار کشور را تشکیل می دهند گرامی باد . 💐🌼🌺