eitaa logo
خودکاوی
125 دنبال‌کننده
290 عکس
214 ویدیو
53 فایل
الهی ، ... در شگفتم از آنکه کوه را می‌شکافد تا به معدن جواهر دست یابد و خویش را نمی‌کاود تا به مخزن حقایق برسد ... علامه ذوالفنون حسن زاده آملی
مشاهده در ایتا
دانلود
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان جلسات دوشنبه های به صورت زنده در حال پخش هست می‌توانید استفاده کنید
🍃 هین مشو نومید چون واقف نه ای ز اسرار غیب🍃 🍂باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور 🍂😊
عرض سلام انشاءالله از امروز کتاب جناب عطار نیشابوری را شروع میکنیم یا حق🌱🌷🌱
✅فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری (۱۱۴۶م/۵۴۰ق – ۱۲۲۱م/۶۱۸ق) 📚یکی از عارفان، صوفیان و شاعران ایرانی سترگ و بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم بود.
نقاشی از حبیب‌الله. هدهد (در وسط سمت راست) به پرندگان راه سلوک می‌آموزد.
منطق‌الطیر از مثنوی‌های تمثیلی عرفان اسلامی به‌شمار می‌آید. مراحل و منازل در راه پوییدن و جُستن عرفان یعنی شناختن رازهای هستی در منطق‌الطّیر عطار هفت منزل است. او این هفت منزل را هفت وادی یا هفت شهر عشق می‌نامد. هفت وادی به‌ترتیب چنین است: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر که سرانجام به فنا می‌انجامد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚🕊 با منطق الطیر جناب عطار روزم را آغاز میکنم به امید او ...🌱🕊 و به نام او... 🕊🍃مجمعی کردند مرغان جهان آنچ بودند آشکارا و نهان چون بود اقلیم ما را شاه نیست بیش از این بی شاه بودن راه نیست یک دگر را شاید ار یاری کنیم پادشاهی را طلب کاری کنیم پس همه با جایگاهی آمدند سر به سر جویای شاهی آمدند🍃🕊 ❇️📚داستان از این قرار است که مجمع سراسری مرغان و پرندگان جهان تصمیم گرفتند برای خود پادشاهی بیابند واز این سردرگمی نجات پیداکنندوهمه سربه‌سر جویای شاهی میشوند؛در این میان پیشنهاد هدهد از همه معقول تر و مطلوب تر است. 💎به هرحال او روزگاری با سلیمان در سفرها بوده وعرصه عالم بسی پیموده بود به همین خاطر پیشنهاد او به مذاق دیگر مرغان بیشتر خوش میآید ⛰هست مارا پادشاهی بی خلاف درپس کوهی که هست آن کوه قاف نام او سیمرغ سلطان طیور او به ما نزدیک و مازو دور دور اما دوری راه وسختی کار باعث شد تا هریک از مرغها عذر و بهانه ای بیاورند مثلا حرف بلبل این بود طاقت سیمرغ ندارد بلبلی بلبلی را بس بود عشق گلی🌺 🦜🦜🦜طوطی میگوید: من نیارم در بر سیمرغ تاب بس بود از چشمه خضرم یک آب 🦆🦆🦆بهانه بط هم زندگی او درآب ودوری از خاک آن که باشد قله ای آبش تمام کی تواند یافت ازسیمرغ کام؟ 🍃دیگران هم بر همین منوال عذری آوردند که به قول عطار: گر بگویم عذر یک یک باتو باز دار معذورم که میگردد دراز با این حال هدهد هرکدام را پاسخی در خور میدهد تا قانع شوند. ❇️بعد از آن بهانه دیگرشان این است که همه می‌خواهند نسب خود را با سیمرغ بدانند گر میان ما و او نسبت بدی هریکی را سوی او رغبت بدی ✅هدهد پاسخ میدهد: صورت مرغان عالم سر به سر سایه اوست این بدان ای بی خبر ❇️زمانی که مرغان نسبت خود را با سیمرغ فهمیدند بهانه آوردند که آنها ضعیف تر از آنند که به چنین مقامی عالی پای نهند. ✅هدهد جواب داد: آنکه عاشق شد نیندیشید ز جان وقصه شیخ صنعان را برای آنها باز گو کرد....