eitaa logo
خودکاوی
125 دنبال‌کننده
290 عکس
214 ویدیو
53 فایل
الهی ، ... در شگفتم از آنکه کوه را می‌شکافد تا به معدن جواهر دست یابد و خویش را نمی‌کاود تا به مخزن حقایق برسد ... علامه ذوالفنون حسن زاده آملی
مشاهده در ایتا
دانلود
دیروز دکتر شیروانی مطلب زیر را در صحبت هاشون بیان کردند جالب بود:شعر ایرج میرزا ؛ شاعر طنز پرداز؛ برای وقایع کربلا آیت‌الله علوی بروجردی در نقل تکان دهنده‌ای از علامه طباطبایی که خود شاهد آن بوده است، روایت می‌کند که مرحوم علامه در مجلس روضه‌ای وقتی روضه خوان (حاج محمد علامه مداح) شعری خاص از ایرج میرزا را قرائت می‌کرده است از او می‌خواهد بیتی را تکرار کند و به شدت اشک می‌ریخته است که تا چهار بار این تکرار انجام می‌شود و سپس فرموده است:‌ای کاش ایرج میرزا آن شعر خاص یا یک بیت آن شعر خود را که در وصف داغ حضرت علی اکبر (علیه السلام) سروده است، به من می‌داد و من المیزان را به او می‌دادم. بیت منظور نظر علامه طباطبایی این بیت بوده است: بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد آتش زدند لانۀ‌ی مرغ پریده را..! آیت الله علوی بروجردی ادامه می‌دهد: من به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردم که آیا ایرج میرزا را می‌شناسید؟ او هجو سرا است. علامه می‌فرماید بله می‌شناسم و کتاب شعر او را هم دارم. سپس علامه می‌فرماید مع ذلک،‌ای کاش ایرج میرزا این بیت شعرش را به من می‌داد و من المیزان را به او می‌دادم
متن کامل شعر ایرج میرزا از این قرار است: رسمست هرکه داغ جوان دید دوستان رأفت برند حالت آن داغ دیده را یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز. چهره پاک کند اشک دیده را آن دیگری بر او بفشاند گلاب شهد تا تقویت شود دل محنت کشیده را یکچند دعوتش بگل و بوستان کنند تا برکنندش از دل، خار خلیده را القصه، هرکس به طریقی ز. روی مهر تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را آیا که داد تسلیت خاطر حسین. چون دید نعش ا. کبر در خون تپیده را آیا که غم گساری و اندوه بری نمود لیلای داغدیده‌ی محنت کشیده را بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد آتش زدند لانۀ‌ی مرغ پریده را..!
جلسه دوم و سوم سخنرانی استاد شیروانی 👆👆 جلسه اول هم خصوصی بود و ارسال نمیکنم
این شعر توسط مرحوم کربلایی محمود بهجت پدر آیه الله العظمی بهجت سروده شده است👇 { این حسین است که عالم همه دیوانة اوست } { او چو شمعی است که جانها همه پروانة اوست } { شرف میکده از مستی پیمانة اوست } { هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست } { حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
دیشب بسیار استادانه و زیبا داستان را بر اساس عقل با واقعه عاشورا آمیخته کردند