تلاش سازمان ملل برای قانونی کردن روابط جنسی با کودکان!
🔸 جلوهی حقیقت متعفن «آزادی» در غرب؛ این بار با عادیسازی پدوفیلی!
🔺فاکس نیوز در مطلبی به بررسی گزارش تکان دهندهای که توسط کارشناسان بینالمللی حقوق و با حمایت سازمان ملل منتشر شده پرداخته و آن را تلاشی برای عادیسازی روابط جنسی با کودکان دانسته است!
🔹در بخشی از گزارش مرتبط با سازمان ملل که توسط کمیسیون بینالمللی حقوقدانان مستقر در ژنو در ماه مارس به مناسبت روز جهانی زن و با کمک UNAIDS و دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل نوشته شده آمده است: «روابط جنسی افراد زیر سن قانونی مجاز، ممکن است در واقع توافقی باشد، اگرچه در قانون نباشد».
🔹در ادامه این گزارش آمده است: «در این زمین باید قوانین کیفری به گونهای اجرا شود که بازتاب دهنده حقوق و همچنین ظرفیت افراد زیر ۱۸ سال برای تصمیمگیری درباره امور جنسی باشد.»
🔹به گفته فاکس نیوز اگر چه این گزارش صراحتا خواستار جرمزدایی رابطه جنسی بین بزرگسالان و کودکان نشده است اما بر این باور است کودکان ظرفیت و همچنین حق قانونی تصمیمگیری در این زمینه را دارا هستند.
🔹به نظر میرسد توصیههای غیرقابل تصور این گروه از حقوقدانان، در راستای عادیسازی پدوفیلی در جهان است. این امر واکنشهای تندی را در شبکههای اجتماعی سراسر جهان به دنبال داشته است که در این بین فاکس نیوز در گزارش خود به برخی از این واکنشها اشاره کرده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه های آخر ماه مبارک رمضان...
🎤آیتالله مجتبی تهرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پوتین رییس جمهور روسیه چی گفته که آقای ولایتی ناراحت شده
برسه به گوش همه ی در خواب مانده ها
#نشر_خوبی_ها
#جهاد_تبیین
#بصیرت
📣کیوان صمیمی بازداشت شد
🔹کیوان صمیمی از عناصر مرتبط با سازمان منافقین به علت ارتباط دوباره با گروهکهای ضد انقلاب خارج کشور بازداشت شد.
🔹وی اخیرا با یکی از فرقههای ضاله تحت حمایت رژیم صهیونیستی جلساتی را برگزار کرده بود.
🔹صمیمی پس از عفو رهبر انقلاب از زندان آزاد شده بود.
امروز روز كار است. هركس در هرجا هست بايد كار بكند. ما مىخواهيم خودكفا باشيم خودكفايى را با تبليغات نمىشود كرد،با كار مى شود كرد.
#امام_خمینی
📚صحيفه نور، جلد ١٧، صفحه ١۵۵
✋
پاداش عبادت رمضان
🔺 رهبر انقلاب:
🔹 اینکه ماه پُربرکت رمضان به عید فطر منتهی میشود، در خود مضمون و معنای متعالی و آموزندهای دارد؛ یعنی صیام و قیام مردم و مبارزه آنها در طول ماه رمضان با شیطان درونی و نفس امّاره، اثرش این است که عیدی برای آنها به وجود خواهد آمد که مظهر آن عید حضور مجتمع و واحد مردم در عرصه و میدان توجّه به خدای متعال و ارتباط خاشعانه با اوست.
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
«إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا»
چرا که اگر آنان از وضع شما آگاه شوند، سنگسارتان میکنند؛ یا شما را به آیین خویش بازمیگردانند؛ و در آن صورت، هرگز روی رستگاری را نخواهید دید!»
(سوره مبارکه کهف/ آیه ۲۰)
✨️✨️✨️✨️✨️
🌻رمضان میرود و میبرد از کف دل ما...
آنکه یکماه صفا یافت از او محفل ما...
💐رمضان عقده گشا بود گنهکاران را
وای اگر او رود وحل نشود مشکل ما
سلام مولا جانم!
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🤲🏻🍃
توییت معنادار صفحه آذری دفتر رهبر انقلاب به لهجه باکویی:
قانون مطلق خداوند این است که راه پیامبران پیروز شود و خداوند مؤمنان را حفظ کند. ما پیروزی انقلاب اسلامی را دیده ایم. این پیروزی حق بر باطل بود.
در جنگ با رژیم صدام، آمریکا، شوروی، ناتو و حتی برخی کشورهای مسلمان از جمله همسایه ما #ترکیه با ما مخالف بودند، اما ما پیروز شدیم.
پیام های پنهان در این توییت:
_حمایت های ناتو و ترکیه شما را به طمع جنگ با ایران نیاندازد. بزرگ تر از شما صدام بود که با حمایت های شرق و غرب شکست خورد.
_کلید واژه انقلاب اسلامی، بشارت گسترش انقلاب اسلامی به باکوست؛ نظیر گسترش جریان انقلاب و مقاومت اسلامی به عراق؛ ... ما پیروزی انقلاب اسلامی را به چشم خود دیده ایم...
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_اول
💠 از پنجره اتاق نسیم خوش رایحه بهاری نوازشم میکرد تا خستگی یک شب طولانی را خمیازه بکشم.
مثل هر روز به نیت شفای همه بیمارانی که دیشب تا صبح مراقبشان بودم، سوره #حمدی خواندم و سبک و سرحال از جا بلند شدم.
💠 روپوش سفید پرستاریام را در کمد مرتب کردم، مانتوی بلند یشمی رنگم را پوشیدم و روسریام را محکم پیچیدم که کسی به در اتاق زد.
ساعت ۷ صبح بود، آرزو کردم در این ساعتِ تعویض شیفت، بیمار جدیدی نیاورده باشند و بتوانم زودتر به خانه بروم که در چهارچوب در، قد بلندش پیدا شد.
💠 برای شیفت صبح آمده بود و خیال میکرد هر چه پیراهن و شلوارش تنگتر باشد، پیش چشمم جذابتر میشود و خبر نداشت فقط حالم را بیشتر به هم میزند که با لبخندی کرشمه کرد :«صبح بخیر آمال!»
نمیدانست وقتی با آن خط باریک ریش و سبیل، صدایش را نازک میکند و اسم کوچکم را صدا میزند چه احساس بدی پیدا میکنم که به اجبارِ رابطه همکاری، تنها پاسخ #سلامش را دادم و او دوباره برایم زبان ریخت :«دیشب خیلی خسته شدی؟»
💠 نمیخواستم مستقیم نگاهش کنم که اگر میکردم همین خشم چشمانم برای بستن دهانش کافی بود و میدانستم #زیبایی صورتم زبانش را درازتر میکند که نگاهم را به زمین فرو بردم و یک جمله گفتم :«گزارش مریضا رو نوشتم.»
و دیگر منتظر پاسخش نماندم، کیفم را از کمد بیرون کشیدم و از کنارش رد شدم که دوباره با صدای زشتش گوشم را گزید :«چرا انقدر بد رفتار میکنی آمال؟»
💠 روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم و باید زبانش را کوتاه میکردم که صدایم را بلند کردم :«کی به تو اجازه داده اسم منو ببری؟»
با لبهای پهن و چشمان ریز و سیاهش نیشخندی نشانم داد و همه خویشتنداری دخترانهام را به تمسخر گرفت :«همین کارا رو میکنی که هیچکس نمیاد سمتت! #داعش هم انقدر سخت نمیگرفت که تو میگیری!»
💠 عصبانیت طوری در استخوانهایم دوید که سرانگشتانم برای زدن کشیدهای به دهانش راست شد و با همان دستم دسته کیفم را چنگ زدم تا خشمم خالی شود.
این جوانک تازه از #آمریکا برگشته کجا داعش را دیده بود و دیگر لیاقت نداشت حتی صدایم را بشنود که از اتاق بیرون رفتم.
💠 میشنیدم همچنان به ریشخندم گرفته و دیگر نمیفهمیدم چه میگوید که حالا فقط چشمان کشیده و نگاه نگران آن جوان را میدیدم.
او به گمانش فقط به تمسخرم گرفته و با همین یک جمله کاری با دلم کرده بود که دوباره خمار خیال او خانه خاطراتم زیر و رو شده بود.
💠 از بیمارستان خارج شدم و از آنهمه شور و نشاط این صبح #بهاری تنها صحنه آن شب شیدایی پیش چشمانم مانده بود که قدمهایم را روی زمین میکشیدم و دوباره #حسرت حضورش را میخوردم.
از آخرین دیدارش سه سال گذشته بود و هنوز جای خالیاش روی شیشه احساسم ناخن میکشید که موبایلم زنگ خورد.
💠 گاهی اوقات #رؤیا تنها مرهم درد دوری میشود که کودکانه آرزو کردم او پشت خط باشد و تیر خیالبافیام به سنگ خورد که صدای نورالهدی در گوشم نشست.
مثل همیشه با آرامش و مهربانی صحبت میکرد و حالا هیجانی زیر صدایش پیدا بود که بیمقدمه پرسید :«آمال میای بریم #ایران؟»
💠 کنار خیابان منتظر تاکسی ایستادم و حس کردم سر به سرم میگذارد که بیحوصله پاسخ دادم :«تازه شیفتم تموم شده، خستهام!»
بیریاتر از آنی بود که دلگیر حرفم شود، دوباره به شیرینی خندید و شوخی کرد :«خب منم همین الان از شیفت برگشتم خونه! تازه مگه همیشه دوست نداشتی محبت اون پسره رو جبران کنی؟ اگه میخوای الان وقتشه!»
💠 نگاهم به نقطهای نامعلوم در انتهای خیابان خیره ماند و باور نمیکردم درست در همان لحظاتی که #پریشان او شده بودم، نامش را از زبان نورالهدی بشنوم که به لکنت افتادم :«چطور؟»
طوری دست و پای دلم را گم کرده بودم که نورالهدی هم حس کرد و سر به سرم گذاشت :«یعنی اگه اون باشه، میای؟»
💠 حس میکردم دلم را به بازی گرفته و اینهمه تکرار #خاطراتش حالم را به هم ریخته بود که کلافه شدم :«من چی کار به اون دارم!»
رنجشم را از لحنم حس کرد، عطر خنده از صدایش پرید و ساده صحبت کرد :«#ابومهدی داره نیروهای #حشد_الشعبی رو برای کمک به سیل #خوزستان میبره ایران.»...
#ادامه_دارد
#رادان
#حجاب_بالندگی
#سپر_سرخ
#تولیدی_عس_زنجان