eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
470 دنبال‌کننده
255 عکس
25 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
ای چهره ات از نور نجابت گلگون زد بوسه به دستان تو چرخ گردون افتاده گره به کارمان! کاری کن... زهرایِ حسین(ع)؛ یارقیه خاتون(س)! @marziyehatefi
باید برسی به رسم خیر و برکات تا باز شود به روی من بابِ نجات تا اینکه قدم رنجه کنی بر چشمم باید که به عشقت بفرستم صلوات! @marziyehatefi
🌺🍃 شرح حالِ پریشانی 🍃🌺 این غربتِ حیران شده را دوست ندارم دلشورۂ پنهان شده را دوست ندارم بر دردِ فراق تو بدعادت شده ام! چون- بیماری درمان شده را دوست ندارم شاید گله داری و بگویی که گدایِ- مشغول به عصیان شده را دوست ندارم بستند چرا مسجد فیروزه نشان را؟! این مشکل آسان شده را دوست ندارم محرابِ تو یک عمر شفاخانۂ ما بود تقوایِ هراسان شده را دوست ندارم برگرد فدایت بشوم! از تو چه پنهان... این آدم ِ شیطان شده را دوست ندارم هر هفته تو را ضجّه زدم تا که بیایی این هفتۂ زندان شده را دوست ندارم دلتنگم و بیتابم و بیتابم و دلتنگ این حالِ پریشان شده را دوست ندارم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
یک نیم نگاهِ مهربان میخواهم دلتنگم و صاحب الزمان(عج) میخواهم تا با غم ِ انتظار مأنوس شوم هر هفته سه شنبه جمکران میخواهم! @marziyehatefi
ببینم کاشکی بال و پرم را زیارتنامۂ دور و برم را دوباره حس کنم ایکاش با اشک... به زیر پایِ خود فرش حرم را! @marziyehatefi
🌺🍃 مناجات با پروردگار، نذرِ 🌺🍃 هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دم ِ «ألعفو» گرفتم در بازدمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی- برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نور دلم کم شده و مانده سیاهی این نفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به درِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کرمت لایتناهی نزدیکتری از رگِ گردن به منِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهای پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و برم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحمُ یا ساترُ یا ربّ ِ إلهي! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
مهمانِ توام، بارخدایا چه کنم؟! جا مانده ام از قافله! حالا چه کنم؟! شیطان غل و زنجیر شد و ماندم که- طغیانِ هوای نفْس ِ خود را چه کنم؟! @marziyehatefi
عمریست که همدست شدم با شیطان حق داری اگر بگیری از دستم نان غافل شده ام، قبول دارم! امّا... با رحمت خود مرا به خود برگردان! @marziyehatefi
🍃🌺 محاورۂ رمضانی، شبِ جمعه عج 🌺🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- حالِ دلم آرومه این روزا با تو چه اوقاتِ خوشی دارم تا «یا علیُ یا عظیم» میگم فوراً گره وا میشه از کارم چشمام به دستات زل زده حیرون می ریزه استغفار از لب ها میشینم اینجا با ابوحمزه پشت درت با گریه این شب ها حسرت به حالِ خیلیا خوردم دیدی سرم از شرم پایینه گفتی: بیا، می بخشمت! گفتم: بارِ گناهام خیلی سنگینه دیدم نبستی راه برگشت و برگشتم و سفره ت صفا داره بخشیدی و روتو نمیگیری از هر چی مهمونِ خطاکاره کاری بکن واسم تو رو قران از دست این نفْسم گرفتارم یا مَن یُحبُّ المحسنین؛ یارب- خیلی به تو...«توبه» بدهکارم دلواپسم هر شب سرِ افطار میلرزه قلبم، میشم آشفته هی قورت میدم بغضم و تا که چشمم به ظرف ِ آب می افته با پای دل تا کربلا میرم داغش دوباره تو دلم افتاد آب فرات و موج، پشتِ موج اربابم امّا تشنه جون میداد زل زد به خیمه از تهِ گودال با نیزه کَندن از تنش پیرهن تن غرقِ خون بود و سرش رو هم پیش چشایِ مادرش بردن! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
یا رب نکند که رو سفیدم نکنی من آمده ام که ناامیدم نکنی حسرت به دلم مانده! خدایا نکند... مرگم بدهی، ولی شهیدم نکنی! @marziyehatefi
30.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر بار دلم خسته شد از بارِ گناهی شرمنده و بیتاب کشیدم دو سه آهی با اشک نشستم دم ِ «ألعفو» گرفتم در بازدمم دیده نشد ذرّه گناهی یکبار نشد راه ببندی و بگویی- برگرد برو! عاصی و گم کردۂ راهی بخشیدی و گفتم چه کنم؟! چارۂ من چیست؟! از نور دلم کم شده و مانده سیاهی این نفْس؛ مرا یکسره از راه به در کرد از راه به در کرده و انداخت به چاهی خوردم به درِ بسته! رسیدم به امیدِ یک گوشۂ چشمی! نظری! نیم نگاهی... از «أسئلکَ» پُر شده این کاسۂ خالی دستی برسان! ای کرمت لایتناهی نزدیکتری از رگِ گردن به منِ بد پس خوب ترین، خوب ترین پشت و پناهی این سلسله ی کوهِ خطاهای پیاپی در سجده شد از لطف ِ تو تبدیل به کاهی ابلیس به عشق من و تو کرد حسادت میگفت هراسان؛ چه گدایی و چه شاهی از دور و برم دور شد آنگاه که گفتم: یا راحمُ یا ساترُ یا ربّ ِ إلهي! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نجوای با اهل بیت(ع)؛ به امید آمرزش... 🌺🍃 مستحقّم به من پناه دهید حال و احوالِ روبراه دهید بینِ خوبانِ خود مرا هم نیز- بپذیرید و باز راه دهید ببَریدم سریع تر به حرم پای بوسیِ دلبخواه دهید کربلا، مشهد و نجف، یا قم... آبرویی به روسیاه دهید زیر ایوان مرا نگاه کنید سر سپردم که سرپناه دهید در کنارِ امید و آمرزش ترس از هر چه اشتباه دهید وسطِ روضه ها به دستانم یک امان نامه از گناه دهید رزق اشکِ مرا زیاد کنید جانِ من را به قتلگاه دهید! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅