eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
470 دنبال‌کننده
255 عکس
25 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴 نذر شهادت مظلوم ِ مدینه 🏴🍃 باز هم دل آمده تا سائلش باشد روسیاه است و الهی قابلش باشد از ازل شد خانۂ قلبم حسن(ع)آباد تا که این ویرانه جا و منزلش باشد از سیاهی میرود رو به سفیدی مو بالأخص که داغِ مادر عاملش باشد بارها دار و ندارش را به سائل داد تا که خیر هر دو دنیا شاملش باشد وای از اینکه فاتح جنگ جمل یک عمر دردِ بی یاری تمام ِ مشکلش باشد قسمتش این بوده که هر لحظه با غربت بغض ِ چندین ساله در کنج دلش باشد مونس و غمخوارِ هر مردی زنِ خانه ست فکر کن که همسرش هم قاتلش باشد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 زبانحال، نذر شهادت ولی نعمت مان 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان انگار بغض کرده و تب دارد آسمان گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...» وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا... نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که- با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟! میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع) فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه! چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
عشق نبی(ص) و یارِ زبردست؛ علی(ع) امن است و امان یکسره! تا هست علی(ع) شد حافظِ جان حضرت پیغمبر(ص) فرماندۂ لیلة المبیت است علی(ع)! @marziyehatefi
هدایت شده از اشعار مرضیه عاطفی
عشق نبی(ص) و یارِ زبردست؛ علی(ع) امن است و امان یکسره! تا هست علی(ع) شد حافظِ جان حضرت پیغمبر(ص) فرماندۂ لیلة المبیت است علی(ع)! @marziyehatefi
پریشان خاطر و قامت کمان بود برای داغِ بابا روضه خوان بود بمیرم! قاتل جانِ سکینه(س) صدایِ ضربه های خیزران بود! @marziyehatefi
🍃🌺 به امید آمرزش و شهادت و شفاعت 🌺🍃 شب های جمعه بیقرارم! روضه میخوانم با چشم های اشکبارم روضه میخوانم گاهی برای این دلِ عاصیِ هرجایی گاهی برای روزگارم روضه میخوانم طعنه زدند و بغض کردم! آمدم هیئت... با هیچکس کاری ندارم! روضه میخوانم من جز درِ این خانه جایی رو نخواهم زد وقتی گره خورده ست کارم روضه میخوانم از داغ های کربلا آشوبم و بیتاب دل را به پرچم می سپارم، روضه میخوانم یکروز می میرم از این بغض ِ بلاتکلیف بالا سرِ سنگِ مزارم روضه میخوانم حتی در آن بهبوهۂ تاریکیِ قبرم آنجا که خیلی در فشارم روضه میخوانم ¤ جانم فدای آن امامی که نگاهش گفت: جان داده بین شعله یارم! روضه میخوانم... میگفت زهرا(س)جان! پس از تو گوشۂ خانه زل میزنم بر ذوالفقارم روضه میخوانم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت که مانند علی(ع) داغی در عمقِ استخوانش داشت امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت به جای آب؛ زخم ِ زهر وقتی در نهانش داشت دلِ سرداب شد آشوب؛ موج ِ گریه راه انداخت سحر شد... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت اگر چه عسکری؛ اما حسن(ع) بود و دم ِ آخر گمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت پدر پیش پسر در سامرا...در کربلا امّا؛ پسر پیش ِ پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت مظلومانۂ حضرت 🏴🍃 از جهان، خورشید عالمتاب رفت رفت و عالم در دلِ گرداب رفت گریه کن! که از رکاب سامرا آن یگانه گوهرِ نایاب رفت دست هایش سرد شد از زورِ زهر سوخت در تب! غرقِ آهی ناب رفت از نفس افتاد و رنگش زرد شد حالِ خوش از پیکرِ سرداب رفت پلک های خیس را بر هم گذاشت تا ابد از چشم عالم؛ خواب رفت تشنه بود و تشنه بود و تشنه بود مثل جدّش با دلی بیتاب رفت مهدی(عج) آمد در کنارِ پیکرش ماه آمد! حضرتِ مهتاب رفت تا که قامت بست فوراً بر نماز آبروی جعفر کذّاب رفت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
دلم یارِ تو میشد بی حد ایکاش برای دیدنت پر میزد ایکاش پدر؛ جان داد و آقاجان غم تو فقط درد یتیمی باشد ایکاش! @marziyehatefi
🍃🌺 نذر آغاز امامت و ولایت،ظهور منجیانۂ 🌺🍃 ای آخرین دردانۂ زهرا(س) بنفسي أنت یابن الحسن یابن الحسن آقا بنفسي أنت می آیی و با شوق می آیم به استقبال فریاد خواهد زد همه دنیا: بنفسي أنت در جمکرانت صبح جمعه تا که خواندم عهد پرچم تکانی خورد گفتم تا: بنفسي أنت با «لیتَ شعري» میشوم دلتنگ و بیتابت میگیرد آرامش وجودم با «بنفسي أنت» بر کاغذ آوردم تمام آرزویم را تنها ظهورت را بزن امضا...بنفسي أنت هر روز دارم دست بیعت میدهم با تو ذکر لبم هر لحظه و هر جا بنفسي أنت برگرد و مانند علی(ع) در صحنۂ صفین قدری بچرخان ذوالفقارت را بنفسي أنت گردن بزن این فتنه ها و این بلایا را تا حق شود با دست تو برپا بنفسي أنت عصیانِ من سدّ ظهورت شد، حلالم کن برگرد جان مادرت زهرا(س)؛ بنفسي أنت! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
ابلیس ِ مجسّم است و فوقِ موذی کارش شده دشمنی و کینه توزی هر کس که به پیغمبرِ(ص) ما توهین کرد بر خاکِ سیاه می نشیند روزی! @marziyehatefi
سرمنشأ خیر و برکت است و رحمت در هر دو جهان مقدّس این ساحت تا دشمن پیغمبرمان(ص) لال شود ذکر صلوات میفرستیم فقط! @marziyehatefi