eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
36.5هزار ویدیو
317 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
26.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 هم بال روایتی شنیدنی از ملاقات رزمنده دفاع مقدس با دوستان شهیدش @Masafe_akhar
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دست یاریگر روایتی شنیدنی از عنایت خاص الهی به تجربه گر مرگ موقت @Masafe_akhar
15.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سعادت یا شقاوت تعبیر شنیدنی و زیبا از حقیقت خودکشی @masafe_akhar
✨﷽✨ ✍امام صادق (ع) فرمودند : نخستین چیزی که از بنده حسابرسی میشود نماز است ، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته میشود ، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد. 📚وسائل الشیعه ج3 ص 22 امام صادق (ع) فرمودند :فرشته مرگ ، شیطان را از کسی که مراقب نماز است دور میکند ، و شهادت بر وحدانیت خدا ، و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین میکند. 📚وسائل الشیعه ج3 ص19 ایت الله حق شناس ره میفرمود موقع اذان حضرت ملک الموت به شما نگاه میکنه ایا نماز اول وقت میخونین اگه اهل نماز اول وقت باشین زمانی که مرگ شما میرسه ملک الموت با شما مدارا میکند @masafe_akhar
🌺 ۹ خصوصیت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در قرآن کریم @Masafe_akhar
💠شیخ حسنعلی نخودکی(ره):انسان در ابتدا اندكى از ذكر خدا غافل مى شود آنگاه هواى نفس بر او غلبه مى كند و اعمال نيكش كم مى شود و هر چه عمل صالحش كمتر شود، غفلت او بيشتر مى شود و هر چه غفلتش ‍ افزون گردد، طاعتش كمتر و هوى و هوسش بيشتر مى شود. تا آنكه بالاخره خدا را بالكل فراموش مى كند. @Masafe_akhar
اصل محبت چیست؟.mp3
2.69M
🎙 💠 اصل محبت چیست؟! 📌 برگرفته از جلسات امام حسین علیه‌السلام در سیره امام صادق علیه‌السلام @Masafe_akhar
💞چندماه پیش بیکارشدم,ساختمونی که توش کارمیکردم الآن پرازآدمه.هنوز پولمو کامل نگرفتم,صاحب کارم هی امروزوفردا میکنه,میترسم پولمو برداره وبره. هیچ پس اندازی هم ندارم,هیچ کارگری پس اندازی نداره,همین که حقوقش تا سرماه برسه هنر کرده. زندگی تو این چند ماه خیلی سخت بود,برای من,زنم,ودخترم که تازه جدول ضرب یاد گرفته. خیلی دنبال کار گشتم اما پیدا نکردم,بعد ازکلی رو انداختن تونستم یه سرمایه کوچیک جمع کنم تاباهاش دست فروشی کنم که روزدوم کار شهرداری کل بساطم رو جمع کرد. فقط چند روز به عید مونده بود,چندجاسرزدم تاشاید بتونم یکم پول جورکنم اما شب عید همه پولشون رومیخوان. حتی بقال محل هم دیگه چیزی بهمون نمیداد,از زن وبچم خجالت میکشیدم,روزامیخوابیدم وشبابیدار بودم تاکمتر باهاشون چشم تو چشم بشم. چندساعت به لحظه تحویل سال مونده بود,اماخونه من اصلا بوی عید نمیداد,نه سفره هفت سین,نه سبزی پلو,نه لباس نو,نه ماهی قرمزونه اسکناس لای قرآن. از خونه زدم بیرون,توخیابوناپرسه میزدم جایی نداشتم که برم ونمیدونستم بایدچیکارکنم. ساعت یک شب به خونه برگشتم,آرزومیکردم زن وبچم خواب باشن,من عاشق خونوادم بودم اما دوست نداشتم ببینمشون. امیرالمومنین علی(ع): فقروتهیدستی,انسان باهوش رادربیان خود لال میکندوانسان کم بضاعت درشهرخود تنهاوغریب است. سفینه النجاه ص۳۷۹ ‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @Masafe_akhar
وقتی از نعمت‌هایت یاد می‌کنی... و يا آن‌ها را می‌بینی... بگو ماشاءالله 📖 سوره کهف آیه ۳۹ @Masafe_akhar
ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ ممتحنه | ۱🌸 @Masafe_akhar
💞در اطراف شهر ری مسجدی بود که هر کس پای در آن می‌گذاشت، کشته می‌شد. هیچکس جرات نداشت پا در آن مسجد اسرارآمیز بگذارد. مخصوصاً در شب هر کس وارد می‌شد در همان دم در از ترس می‌مرد. کم کم آوازه این مسجد در شهرهای دیگر پیچید و به صورت یک راز ترسناک در آمد. تا اینکه شبی مرد مسافر غریبی از راه رسید و یکسره از مردم سراغ مسجد را گرفت. مردم از کار او حیرت کردند. از او پرسیدند: با مسجد چه کاری داری؟ این مسجد مهمان‌کش است. مگر نمی‌دانی؟ مرد غریب با خونسردی و اطمینان کامل گفت: می‌دانم، می‌خواهم امشب در آن مسجد بخوابم. مردم حیرت‌زده گفتند : مگر از جانت سیر شده‌ای؟ عقلت کجا رفته؟ مرد مسافر گفت: من این حرفها سرم نمی‌شود. به این زندگی دنیا هم دلبسته نیستم تا از مرگ بترسم. مردم بار دیگر او را از این کار بازداشتند. اما هرچه گفتند، فایده نداشت. مرد مسافر به حرف مردم توجهی نکرد و شبانه قدم در مسجد اسرارآمیز گذاشت و روی زمین دراز کشید تا بخوابد. در همین لحظه، صدای درشت و هولناکی از سقف مسجد بلند شد و گفت: آهای کسی که وارد مسجد شده‌ای! الآن به سراغت می‌آیم و جانت را می‌گیرم. این صدای وحشتناک که دل را از ترس پاره پاره می‌کرد پنج بار تکرار شد ولی مرد مسافر غریب هیچ نترسید و گفت چرا بترسم؟ این صدا طبل توخالی است. اکنون وقت آن رسیده که من دلاوری کنم یا پیروز شوم یا جان تسلیم کنم. برخاست و بانگ زد که اگر راست می‌گویی بیا. من آماده‌ام. ناگهان از شدت صدای وی سقف مسجد فرو ریخت و طلسم آن صدا شکست. از هر گوشه طلا می‌ریخت. مرد غریب تا بامداد زرها را با توبره از مسجد بیرون می‌برد و در بیرون شهر درخاک پنهان می‌کرد و برای آیندگان گنجینه زر می‌ساخت ‌═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @Masafe_akhar