شخصی میگوید نزد پیامبر نشسته بودیم، آن حضرت فرمود: «اکنون شخصی بر شما وارد می شود که از اهل بهشت است» پس مردی از انصار درحالی که آب وضو از محاسنش می چکید وارد شد و سلام کرد و مشغول نماز شد فردای آن روز نیز پیامبر ص آن سخن را تکرار فرمود. باز همان مرد انصاری وارد شد و روز سوم نیز همین داستان تکرار شدبعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یکی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر بردولی از شب بیداری و عبادت چیزی ندید، جز اینکه هنگام رفتن به رخت خواب ذکر خدا را می گفت و بعد می خوابید و برای نماز صبح بیدار می شدبعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبردرباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام می دهی که باعث شده پیامبرص تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی سر نمیزند جز آنکه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمیبینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمیورزم (و در یک کلام خیرخواه مردم هستم) آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از مابر نمیآید
@masafe_akhar
🔆 #پندانه
✍ از امروز کارهایت را برای رضای خدا انجام بده تا فرق آن را بیابی
نقل است که پادشاهی خواست تا مسجدی در شهر بنا کنند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی و نه هر چیز دیگری هیچ کمکی نکند. چون میخواست مسجد تماما از دارایی خودش بنا شود.
شبی از شبها پادشاه در خواب دید که فرشتهای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را بهجای اسم پادشاه نوشت!
وقتی پادشاه هراسان از خواب پرید، سربازانش را فرستاد تا ببینند آیا هنوز اسمش روی سر در مسجد هست یا نه؟!
سربازان رفتند و چون برگشتند، گفتند:
آری اسم شما همچنان بر سر در مسجد است.
مقربان پادشاه به او گفتند که این خواب پریشان است. در شب دوم پادشاه دومرتبه همان خواب را دید.
دید که فرشتهای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را بهجای اسم پادشاه نوشت.
صبح پادشاه از خواب بیدار شد و سربازانش را فرستاد که مطمئن شوند که هنوز اسمش روی مسجد هست.
رفتند و بازگشتند و خبر دادند که هنوز اسمش بر سر در مسجد است. پادشاه تعجب کرد و خشمگین شد. تا اینکه شب سوم نیز دوباره همان خواب تکرار شد!
پادشاه از خواب بیدار شد و اسم زنی که اسمش را بر سر در مسجد مینوشت را از بر کرد. دستور داد تا آن زن را نزدش بیاورند.
پس آن زن که پیرزنی فرتوت بود، حاضر شد.
پادشاه از وی پرسید:
آیا در ساخت مسجد کمکی کردی؟
گفت:
ای پادشاه، من زنی پیر و فقیر و کهنسالم و شنیدم که دیگران را از کمک در ساخت بنا نهی میکردی، من نافرمانی نکردم.
پادشاه گفت:
تو را به خدا قسم میدهم چه کاری برای ساخت بنا کردی؟
گفت:
به خدا سوگند که مطلقا کاری برای ساخت بنا نکردم جز...
پادشاه گفت:
بله! جز چه؟
پیرزن گفت:
جز آن روزی که من از کنار مسجد میگذشتم، یکی از احشامی را که چوب و وسایل ساخت بنا را حمل میکرد، دیدم که با طنابی به زمین بسته شده بود.
تشنگی بهشدت بر حیوان چیره شده بود و به سبب طنابی که با آن بسته شده بود، هرچه سعی میکرد خود را به آب برساند، نمیتوانست.
برخاستم و سطل را نزدیکتر بردم تا آب بنوشد. به خدا سوگند که تنها همین یک کار را انجام دادم.
پادشاه گفت:
آری! تو این کار را برای رضای خدا انجام دادی و من مسجدی ساختم تا بگویند که مسجد پادشاه است و خداوند از من قبول نکرد!
پس پادشاه دستور داد که اسم آن پیرزن را بر سر در مسجد بنویسند.
🆔 @Masafe_akhar
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان همجنس باز و عذاب ابن ملجم
🎙با صدای شهید شیخ احمد کافی
@masafe_akhar
#دلنوشته
💚آقا جان ، مولای من آن قدر نداشتنت درد دارد ، که جای همه شادمانی های عالم را در قلبمان تنگ میکند. نمیدانم تا کی به استمرار شکستن دلت عادت خواهیم کرد. نمیدانم تا کی؛ بدون تو هنوز نفس هایمان ، بالا می آیند ...
💔نمی دانم چقدر طول می کشد ؛ تا ما بفهمیم بدون تو ؛ زندگیمان، فقط یک بازی کودکانه است.
آقا جان: روز به روز ولحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم. گـویی بی قراری دل هـای ما از شوق #دیدار شمـاست. آقا ، بگو كه آمدنت نزدیك است
آقا جـان دیگر از انتظار نگو از وصال بگـو. از پایان جمعه هـای بی تـو بگو! آقا جان بگو كـه به زودی هـدهد صبا خبر از آمدنتان را نـوید می دهد. بگو كـه می آیی و مرهم دل های شكسته و خسته ی ما می شوی. بگو كه دیگر غریب نیستیم.
🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
@masafe_akhar
kafi (5).mp3
5.7M
🔴 فایل صوتی
خوف و رجا
از زبان شهید کافی
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دعایی برای بخشش گناهان
سخنران دکتر #رفیعی
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️#پیرمردی_در_بازار_قریش
🎙از زبان شهيد حاج شيخ احمد كافے
گوش به حرف خدا نکردی
که گوش به حرفت کنه
سرکشی ، هی طغیان
هی یاغی گری ، هی سینه سپر کردن مقابل قرآن
توش که گیر میکنه ، میگه یا الله
میخواد همه چی بهش بدن
@masafe_akhar
📘#داستانهایبحارالانوار
💠بهترینِ اهل بهشت
🔹مردی به همسرش گفت: برو خدمت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از ایشان بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟
آن زن خدمت حضرت زهرا رسید و مطلب را پرسید.
حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند:
«به همسرت بگو اگر آنچه را که دستور داده ایم بجا میآوری و از آنچه که نهی نموده ایم دوری میجویی از شیعیان ما هستی وگرنه شیعه ما نیستی.»
🔹زن به منزل برگشت و فرمایش حضرت زهرا را برای همسرش نقل کرد.
مرد با شنیدن جواب حضرت سخت ناراحت شد و فریاد کشید:
وای بر من! چگونه ممکن است انسان به گناه و خطا آلوده نباشد؟ بنابراین من همیشه در آتش جهنم خواهم سوخت، زیرا هرکس از شیعیان ایشان نباشد همیشه در جهنم خواهد بود.
🔹زن بار دیگر محضر حضرت فاطمه علیهاالسلام رسید و ناراحتی و سخنان همسرش را نزد آن حضرت بازگو نمود.
حضرت زهرا فرمودند:
«به همسرت بگو؛ آن طور که فکر میکنی نیست. اگرچه اینکه شیعیان ما بهترینهای اهل بهشتند ولی هر کس ما را و دوستان ما را دوست بدارد، دشمنِ دشمنان ما باشد و نیز دل و زبان او تسلیم ما شود، ولی در عمل با اوامر و نواهی ما مخالفت کرده، مرتکب گناه شود، گرچه از شیعیان واقعی ما نیست اما در عین حال او نیز در بهشت خواهد بود، منتهی پس از پاک شدن گناه.
آری! به این طریق است که به گرفتاریهای (دنیوی) و یا به شکنجه مشکلات صحنه قیامت و یا سرانجام در طبقه اول دوزخ کیفر دیده، پس از پاک شدن از آلودگیهای گناه به خاطر ما از جهنم نجات یافته، در بهشت و در جوار رحمت ما منزل میگیرد.»
📚بحار،ج۶۸،ص۱۵۵
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
@masafe_akhar
🔴 عجایب دنیای ظهــــور
⭕️ نزول مخلوقاتی از آسمان به زمین برای اولین بار
🌕 امام باقر علیهالسلام فرمودند:
امام حسین علیهالسلام در شب عاشورا به اصحاب خود فرمودند: اوّل کسی که زمین برایش شکافته و او خارج میشود من خواهم بود. من با حضرت امیر و قیام حضرت قائم و زندهبودن پیامبر خدا علیهمالسلام خارج خواهم شد. سپس افرادی از آسمان از طرف خدا نزد من میآیند که هرگز در زمین نازل نشدهاند.
📗بحار، ج ۴۵، ص ۸۰
فرازمینیهای واقعی این مخلوقات آسمانی هستند نه موجوداتی چون جنّ که توسط سازمانهای تحت نظارت مخلوقات جنی چون ناسا به مردم گفته شده. درواقع لفظ فرازمینی در برابر اهل زمین، یک واژه ساختگی از سوی ابلیس است تا اینگونه برتری خود را نسبت به انسان به رخ بکشد تا شاید کمی از حقارت خود در برابر اشرف مخلوقات یعنی حضرت محمد و دیگر معصومین(ع) بکاهد.
@masafe_akhar
✍#حکایت_همسایه_کافر
مردی مسلمان ، همسایه ای کافر داشت ...!!!
او هر روز و هر شب ، همسایه ی کافر را لعن و نفرین می کرد ...!
که خدایا ... جان این همسایه ی کافر مرا بگیر و مرگش را نزدیک کن ...!
طوری که مرد کافر دعاهای او را می شنید ...!!!
زمان گذشت و آن فرد مسلمانی که نفرین میکرد ، خودش بیمار شد ...!!!
دیگر نمی توانست غذا درست کند ...! اما غذایش در کمال تعجب سر موقع در خانه اش حاضر می شد ...!
مسلمان سر نماز می گفت : خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی
غذای مرا در خانه ام حاضر و ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدانشناس که تو را نمی شناسد ...!!!
روزی از روزها که می خواست برود و غذا را بردارد ، دید این همسایه ی کافر است که برایش غذا می آورد ...!!!
از آن شب به بعد مرد مسلمان قصه ديگری سر نماز می گفت ...!
که خدایا ... ممنونم این مرتیکه ی شیطان را وسیله کردی که برای من غذا بیاورد ...!
من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی ...!!!
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمی رد در درد خودپرستی
@masafe_akhar
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« عَلَیکمْ بِالصَّلَاةِ فِی الْمَسَاجِدِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَکمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَایسْتَغْنِی عَنِ النَّاسِ حَیاتَهُ وَ النَّاسُ لَابُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ »
🔹 بر شما باد به نماز در مسجدها، و به نیکى به همسایگان، و اداى شهادت، و حاضر شدن در تشییع جنازه ها، زیرا شما ناچارید از زیستن با مردم، و براستى کسى نیست که تا زنده است از مردم بى نیاز باشد و ناچار مردم باید با همدیگر سازش داشته باشند.
--------------------
🔸 عنه عليه السلام ـ كانَ يَقولُ ـ : لِيَجتَمِعْ في قَلبِكَ الافتِقارُ إلَى النّاسِ ، و الاستِغناءُ عَنهُم، يَكونُ افتِقارُكَ إلَيهِم في لينِ كَلامِكَ و حُسنِ بِشرِكَ، و يَكونُ استِغناؤكَ عَنهُم في نَزاهَةِ عِرضِكَ و بَقاءِ عِزِّكَ .
🔹 امام على عليه السلام پيوسته مىفرمود : بايد نياز به مردم و بى نيازى از آنها، هر دو، در دلت جمع باشد، نيازت به آنها در نرم گويى و خوشرويى تو باشد و بى نيازيت از آنها در حفظ آبرو و نگهدارى عزّت و سر بلنديت.
--------------------
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
« ثَلاثٌ مَن لَم يَكُن فِيه لِمَ يَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ : وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَن مَعاصِي اللّه ِ ، و خُلُقٌ يُدارِي بِهِ النّاسَ ، و حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ . »
🔹 سه چيز است كه هر كس نداشته باشد هيچ عملى از او تمام و كامل نيست: پاكدامنى و ورعى كه او را از نافرمانى خدا بازدارد و خويى كه به سبب آن با مردم مدارا كند و بردبارى و حلمى كه به وسيله آن رفتار جاهلانه نادان را دفع كند.
--------------------
🔸 حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند :
« وَطِّنْ نَفْسَکَ عَلی حُسْنِ الصَّحابَةِ لِمَنْ صَحِبْتَ فی حُسْنِ خُلقِکَ وکُفَّ لِسانَکَ وَاکْظِمْ غَیْظَکَ وَاقِلَّ لَغْوَکَ وَتَفَرَّشْ عَفْوَکَ وَ تَسْخُو نَفسُکَ. »
🔹 خودت را آماده کن تا با همراهان و همسفرانت، معاشرت نیکو داشته باشی، در خوشرفتاریات، و زبان خویش را نگهدار و خشم خود را فرو ببر و سخنان بیهوده را کم کن و عفو و گذشت خویش را بگستران و از خود بگذر.
--------------------
🔸 از امام صادق (عليه السّلام) از پدرانش كه : امير المؤمنين (عليه السّلام) با يك ذمّى (كتابىّ پناهنده به اسلام) هم سفر شد و آن ذمّى به وى گفت : اى بندۀ خدا به كجا مىروى؟
▫️ در پاسخِ او گفت : به كوفه مىروم. و چون ذمّى به راه ديگرى عدول كرد، امير المؤمنين هم بدان راه ميل كرد و آن ذمّى به او گفت : مگر نپنداشتى كه به كوفه خواهى رفت؟
▫️ فرمود : چرا، آن ذمّى گفت : راه كوفه را رها كردى؟ فرمود : مىدانم، گفت : پس چرا با من بداين راه عدول كردى و آن را مىدانى؟
▫️ امير المؤمنين در پاسخش گفت : اين از كمال خوش رفاقتى است كه مردى رفيقِ راهِ خود را هنگام جدائى چند گامى بدرقه كند،پيغمبرِ ما (صلّى الله عليه و آله) به ماها چنين دستور داده است ؛ ذمّى به او گفت : مطلب اين است؟
▫️ فرمود : آرى، آن ذمّى گفت : البته هر كه پيروى آن حضرت كرده به خاطر اعمال بزرگوارى او بوده است، من تو را گواه مىگيرم كه بر كيش توام و آن ذمّى با امير المؤمنين (عليه السّلام) برگشت و چون او را شناخت اسلام آورد
#احادیث
#برنامه
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : مصاحبت حضرت امیرالمومنین (ع) با یک غیرمسلمان
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_شریفیان
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حساس ترین روزهای عمر آدم
استاد #رفیعی
@masafe_akhar
🔴 سه دعای مستجاب
🌹امام صادق عليه السلام:
سه دعاست كه از درگاه خداوند متعال رد نمى شود: دعاى پدر براى فرزندش، هر گاه كه به او نيكى كند، و نفرينش در حقّ او، آن گاه كه از او نافرمانى نمايد؛ نفرين ستم ديده در حقّ كسى كه به او ستم كرده است، و دعايش براى كسى كه انتقام او را از ستمگرى گرفته است؛ و دعاى مرد مؤمن براى برادر مؤمنش كه به خاطر ما به او كمك [مالى] كرده است و نفرينش درباره وى، هر گاه بتواند به او كمك [مالى ]كند و برادرش به آن كمك نياز شديد داشته باشد و وى كمكش نكند
📚 بحارالأنوار، ج۷۴، ص۳۶۹
@masafe_akhar
📚 داستان کوتاه
صحابی که علی(ع) را نفروخت!!!
روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود:
شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید'
و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمانی محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛ در این زمان
علی فروشی نکنیم......
@masafe_akhar
🔴وزن ابرها در آسمان چقدر است؟!
خداوند علیم 1400 سال پیش در قرآن کریم به سنگینی ابرها اشاره کرده است! امروزه با تحقیق، دانشمندان متوجه شدهاند که هر قطعه ابر کوچک حدود 550 تن وزن دارد! فکر کنید یک روز صبح از خانه خارج شوید و ببینید چند صد فیل در هوا پرواز میکنند، متعجب نمیشوید؟
یا ابر کومولوس که بارانزا و رایجترین نوع ابر است میتواند وزنی تا 300000 تن داشته باشد که معادل با وزن میلیونها نهنگ است! اما جالب است بدانید دلیل شناور ماندن ابرها، توزیع گسترده میلیونها قطره آب در حجم بسیار بزرگی است که با وجود جرم زیاد، چگالی ابر را از هوای پایین آن هم کمتر کرده است.
ولی چرا با اینکه ابرها چند صد برابر فیلها جرم دارند، سقوط نمیکنند؟ چون فیلها هم اگر بتوانند خود را به میلیونها ذره ریز و جداگانه تبدیل سازند. شاید بتوانند روزی در جو پرواز کنند و از سقوط ابایی نداشته باشند و این حقیقتی علمی است که قرآن، 14 قرن پیش از آن خبر داده است.
سوره رعد آیه 12: هوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ؛ او کسی است که برق را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس است هم امید و ابرهای سنگین را ایجاد میکند.
@masafe_akhar
#دلنوشته
#Profile | #پروفایل 🌱❥
⟮•اِعطَنیالفَضل
محتاجمعجزهیتوام . .:⟯✨
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈هرگز تسلیم نشوید
وقتی مشکلی رخ می دهد
وقتی جاده سربالایی است
وقتی پول کم و بدهی زیاد است
وقتی دلت می خواهد لبخند بزنی اما مجبوری که آه بکشی
نفس بکش اما تسلیم نشو!
زندگی سرشار از فراز و نشیب است
ما می دانیم ولمسش می کنیم
بارها شکست می خوریم
و وقتی که باید تلاش کنیم دست از کار و تلاش برمی داریم
اگر پیشرفت کند است هرگز تسلیم نشوید
موفقیت شاید در یک قدمی شما باشد
در مقابل شدیدترین ضربات به نبرد ادامه بدهید
در بدترین شرایط است که نباید تسلیم شوید😠💪
🦋 #شب_بخیر
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
در زمان حضرت موسی(ع) دو نفر به زندان افتادند. پس از مدتی آنها را رها ساختند، یکی چاق و سرحال بود و دیگری لاغر و ضعیف گشته بود.
🌷حضرت موسی از آن مرد چاق پرسید: چه سبب شد که تو را فربه ساخت؟
گفت: گمانم به خدا نیک بود و حسن ظن به خدا داشتم.
از دیگری پرسید: چه چیز سبب شد که تو را بدحال و لاغر ساخت؟ گفت: ترس از خدا، مرا به این حالت افکنده است.
حضرت موسی(ع) دست به سوی خدا برداشت و عرض کرد: بارالها! گفتار این دو نفر شنیدم، مرا آگاه ساز که کدام یک برترند؟ و خداوند فرمود:
آن که گمان نیک و حسن ظن به من دارد، برتر
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت
@masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...
🌻خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...
🌻خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...
🌻خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...
🌻از نقشه های بشر نباید دلهره داشت..
🌻چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...
🌻یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...
🌻و تمام درهای بسته برایش باز شد...
🌻اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،
به دنبال درهاي بسته برو ..
🌻چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست!
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : رابطه متقابل حیا و عفاف و سلامت روانی جامعه
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_نظافت
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : التزام به الفت و دوری از تفرقه ، موجب دستیابی به عزت است
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_نظافت
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : محور وحدت ، امامت است
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_نظافت
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
#حکایت ✏️
حکایت می کنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: «این سبد گردو را هدیه می دهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هر کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه میرسد.»
مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکییکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد. به این ترتیب هر کسی یک گردو برمیداشت و پی کار خود میرفت. مردی که خیلی احساس زرنگی میکرد با خود گفت: «نوبت من که رسید دو تا گردو برمیدارم و فرار میکنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمیرسد.»
او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابهلای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: «من از همان اول گردو نمیخواستم. این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد.»این را گفت و با خوشحالی راهی منزل خود شد.
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
https://eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است