هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 صحبتهای ناب #حاج_قاسم پیرامون لزوم دشمن شناسی که تاکنون کمتر شنیده شده
🔺قابل توجه کسانی که #آمریکا را دشمن نمی دانند و قصد بزک آمریکا را دارند
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◻️🖤◻️
من ی چی میگم
و چراغا رو خاموش میکنم
و میرم...
◻️دل اگـر یـار نبیند ،
◻️جگرش میسـوزد
◻️جگرم سوخت 😔
◻️ز بس خوابِ حـرم را دیدم
شب تون حسینی ❤️
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•
@masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍امام علی علیه السلام:
✅خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاري هستيد كه:
گوينده حق اندك
و زبان از راستگويي عاجز
و حق طلبان بي ارزشند
مردم گرفتار گناه
و به سازشكاري هم داستانند
جوانشان بداخلاق
و پيرانشان گناهكار
و عالمشان دورو
و نزديكشان سودجويند
نه خردسالانشان بزرگان را حرمت مي نهند
و نه توانگرانشان دست مستمندان را مي گيرند.
📚خطبه ٢٣٣نهج البلاغه
@masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝افزایش فهم مردم
@masafe_akhar
@masafe_akhar2
99-10-16(kashani).mp3
12.84M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_کاشانی
📚 با موضوع: وقایع جنگ صفین و ماجرای حکمیت و ظهور خوارج
📂 حجم: ۱۲ مگابایت
🗓 سه شنبه شانزدهم دی ماه ۱۳۹۹
متن کامل: در حال آماده سازی
@masafe_akhar2
.
توبه نصوح :
نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او با سوءاستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد و برایش لذت بخش نیز بود.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.از قضا گوهر گرانبهاىش همانجا مفقود شد ، دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی خود را در خزینه حمام پنهان کرد.
وقتی دید مأمورین براى گرفتن اوبه خزینه آمدند به خداى تعالی رو آورد و از روى اخلاص و بصورت قلبی همانجا توبه کرد. ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان٬ شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد وبه خانه خود رفت.او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهى که در چندفرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
در یکى از روزها همانطورکه مشغول کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد.
روزی کاروانى راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند.وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید،نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.
بنا به رسم آن روزگار و بخاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را به تخت سلطنت بنشانند.
نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه، ازدواج کرد.
روزی دربارگاهش نشسته بود٬شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.
نصوح گفت میش تو پیش من است و هرچه دارم از آن میش توست می دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص به دستور خدا گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن یک میش بوده است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت٬ اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند.
به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، "توبه نصوح" گویند.
🔹نشر_صدقه_جاریست🔹
✍ @Masafe_akhar2
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍با پیـرمــردِ مؤمنـی، درمسجد نشسته بـودم. زن جوانی صورت خود گرفته بود و برای درخواست کمک داخل خانهی خـدا شد. پــیرمـردِ مــــؤمـن٬ دســت در جیب ڪرد و اسڪناس ارزشمندی به زن داد. دیگران هم دست او را خالی رد نڪردند و سڪهای دادند.
جوانـی از او پـرسیــد: پول شیرین است چگونه از این همه پول گذشتی؟ سڪه ای می دادی ڪافی بود!! پیرمرد تبسمی ڪرد و گفت:پسرم صدقه٬ هفتاد نوع بلا را دفع میڪند. از پـول شیـــرینتـــر، جـان و سلامتی من است ڪه اگر اینجا٬ از پولِ شیرین نگذرم، باید در ساختمانِ پزشڪان بروم و آنجا از پولِ شیرین بگذرم و شربت تلخ هم روی آن بنوشم تا خدا سلامتیِ شیرینِ من را برگرداند! بدان ڪه از پول شیرینتر، سلامتی٬ آبرو٬ فرزند صالح و آرامش است.
به فـرمـایــش حضـرت علـی (ع) چه زیاد است عبرت و چه ڪم است عبرتگیرنده. وأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
📚بقره آیهی۱۹۵
و (از مال خود) در راه خدا انفاق کنید و خود را با (دوری از انفاق) به مهلکه و خطر در نیفکنید و نیکویی کنید ڪه خدا نیکوکاران را دوست میدارد.
↶【به ما بپیوندید 】↷
_✍ @Masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : ماجرای ستون حنانه
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
💠 @masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿امیرالمؤمنین علیه السلام :
🔎 هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده
🔎 و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.
📚 غرر الحکم٬ ج ٢ / فصل٧٧ ٬(مَن)٬حدیث۹-١۴۴٨
✍ @masafe_akhar2
🌺🍃
مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.
مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم، وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد.
📔خاطرهای از حجتالاسلام جواد مروی
✍ @masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 الله اکبر!
🔹تا حالا به معنای مهمترین ذکر نماز دقت کردید؟
#تصویری
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : سخت تر از آتش نمرود!
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
💠 @masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘•✵﷽✵•☘
📍آیا تفاوت میزان دیه و ارث(زن و مرد) یعنی ارزش زن پایینتر از مَرد است⁉️
🎙"حجتالاسلام عالی"
@Masafe_akhar
@Masafe_akhar2
.
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💎آورده اند که کفندزدی در بستر مرگ افتاده بود. پسر خویش را فراخواند. پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟»
پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفندزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی میکند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.»
پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم.»
پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد. از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق میدزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت.
✍ @Masafe_akhar2
.
💡 خاموشی چراغ و شنیدن خواسته
💠حارث همدانى يكى از اصحاب و دوستان حضرت اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب عليه السلام است حكايت كند:
🦋شبى به منزل اميرالمؤمنين ، امام علىّ عليه السلام وارد شدم و ضمن صحبت هائى به آن حضرت عرض كردم: يا اميرالمؤمنين! از شما خواسته اى دارم؟
حضرت فرمود: اى حارث! آيا مرا سزاوار و شايسته شنيدن خواسته ات مى دانى؟
🌹گفتم : بلى، يا اميرالمؤ منين! شما از هر كسى والاتر و شايسته تر هستى.
❤️حضرت فرمود: ان شاءاللّه كه خداوند به وسيله من جزاى خيرى به تو دهد؛ و سپس از جاى خود برخاست و چراغ را خاموش نمود و اظهار داشت : علّت اين كه چراغ را خاموش كردم ، چون دوست نداشتم ذلّت پيشنهاد و خواسته ات را در چهره ات بنگرم ؛ و بتوانى به آسودگى و بدون هيچ واهمه اى خواسته هايت را بيان كنى .
🧿بعد از آن ، افزود: از حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود:
💰حوايج و خواسته هاى انسان به عنوان امانت خداوندى است ، كه بايد در درون او مخفى بماند؛ و براى كسى غير از خداى سبحان بازگو نكند.
💠 پس از آن فرمود:
هركه حاجت و خواسته برادرش را بشنود بايستى او را كمك نمايد و خواسته اش را برآورده كند البته تا جائى كه مقدور باشد نبايد او را نااميد و مأ يوس گرداند.
📚فروع كافى : ج 4، ص 24، ح 4.
✍ @masafe_akhar2
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام کاظم(ع):
🔹زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع جاى مى گيرد نه در دل هاى متكبر. خداوند متعال، تواضع را وسيله عقل و تكبر را وسيله جهل قرار داده است.(تحف العقول، ص ۳۹۶)
🆔 @Masafe_akhar
@masafe_akhar2
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
04_Khotbe_Fadakieh_Hazrate_Zahra_Fatamieh_1390_Mashhade_Moghaddas.mp3
26.49M
🔈 #خطبه_فدکیه
🔉 #جلسه_چهارم
* نمای کلی خطبه فدکیه
* مانیفست اعتقادی شیعه
* بررسی ویژگیهای خاص خطبه فدکیه
* محور اساسی خطبه؛ دوری مردم از قرآن
* حضرت زهرا س چه استفادهای از بحث ارث کردند؟
* ۲۰ محور کلی خطبه
* متوسم یعنی چه؟
* روایت از امام رضا ع در مورد متوسمین
* فدک؛ نقطه درگیری اسلام و یهود
* محور اول خطبه؛ ورود حضرت زهرا س به مسجد
* یک دوره اسلامشناسی در خطبه فدکیه
*رحلت پیامبر اسلام یا شهادت پیامبر خدا؟
* آیا حکومت حضرت سلیمان ارث بود؟
* آسیبشناسی مردم توسط حضرت فاطمه س
* حضرت فاطمه س پس از ایراد خطبه چه کرد؟
* چرا امیرالمؤمنین علی ع قیام نکرد؟
*نخستین روضه خوان کربلا
⏰ مدت زمان: ۴۹:۲۰
#مشهد
#فاطمیه90
#حکومت
#امالبنین
❗️برای دریافت مجموع جلسات خطبه فدکیه، از طریق لینک زیر اقدام نمایید
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=3086
🔔 @masafe_akhar
📚ارزششو داشته باشید!
وقتی یکی هر چند وقت حالتو می پرسه ...
وقتی یکی بی دلیل زنگ می زنه ...
وقتی پیشِت می شینه سر صحبت رو باز می کنه ...
وقتی سلامش خشک و خالی نیست و پرِ قربون صدقه است ...
وقتی یکی هوا تو داره ...
وقتی میگه چائیت سرد نشه ...
نبینم غم تو ...
فدا سرت ... اینا یعنی برام ارزش داری مهمی ...
دِ بفهم دیگه با چهارتا کلمه بیشتر تایپ کردن، دوتا چاق سلامتی ...! وقت گران بهات تلف نمی شه ...
قبول، آدم بعضی وقتا می ره تو غار تنهائیشو ازین حرفا، حال کسی رو نداره ولی بعضیا انگار دیگه غارنشین شدن همیشه افسرده ان!
برای دیگران ارزش قائل شیم در حقیقت برای خودمون ارزش قائل شدیم ...
ارزششو داشته باشیم..
.
@masafe_akhar2
هدایت شده از استوری
✔️✔️غر زدن یک بازی روانی برای خالی کردن انرژی منفی روی فرد دیگر است! پس به جای غر زدن دنبال پیدا کردن راه حل باشید.
در زندگی با افرادی مواجه میشوی که هیچ تلاشی نمیکنند، اما مدام در حال غر زدناند.
شاکیاند.
از افرادی که کلام آنها فقط بوی ناامیدی و یأس میدهد دور بمان.
یک سوال مهم:
اگر واقعا از وضعیت فعلی خود ناراضی هستی، پس چرا "هیچ" تلاشی برای تغییر آن نمیکنی؟
بیا با خودت صادق باش.
شکایت از وضعیت زندگی یعنی شکرگزاری چندانی نسبت به داشتههایت نداری.
من فردی را میشناسم که حاضر است در مقابل مبلغ قابل توجهی نابیناییاش رو با بینایی تو معاوضه کنه!
اگر مخالف این معامله هستی یعنی هنوز با چشمهایت کار داری.
پس سعی کن آدم فعال و مثبتی باشی.
"باور کنید برای هر مشکلی راهحلی وجود دارد. راهحلی که هنوز به فکر ما نرسیده...
ویلیام بتیت
روانشناسی
┏━━━☘━━━┓
╠══🦋 @recoveryy🦋══╣
📝داستان واقعی نامه نگاری مرد دهاتی با امام زمان عج:
اسمش علی بود و از سادات، صدایش می کردند آ سید علی، دهاتی بود و کم سواد، اما عجيب صفای باطنی داشت، همشهری و هم دهاتی همین شیخ حسنعلی نخودکی خودمان خودش تعریف می کند جمعه صبحی اول طلوع خورشید به بالای تپه ای رفتم کنار چشمه ای و عریضه ای، نامه ای،نوشتم برای امام زمانم که آی آقا جان! سنم دارد بالا می رود و هنوز صاحب فرزندی نشدم...
کاغذ را که نوشتم پرت کردم سمت چشمه، باد گرفت و نامه را چسباند به عبایم، دو سه باری آمدم کاغذ را به داخل چشمه بیاندازم اما هر بار نمی شد، به دلم افتاد کاغذ را بردارم و بخوانم، برداشتم، نگاه كردم ديدم كه جواب من همان وقت آمده است؛ قبل از اينكه به آب برسد؛ داخل کاغذ نوشته است: خداوند دو فرزند نصيب شما ميكند كه يكي از آن ها منشأ خدمات خواهد بود.
قربانشان رَوَم برایشان فرقی نمی کند مدیر باشی، تاجر باشی یا یک روستایی بی سواد، دلت که پاک باشد تحویلت می گیرند و آبرومندت می کنند،در این قحطیِ محبت یک رفيقِ بی غلُّ غش می خواهند امام زمان تا رفاقت را در حقش تمام کنند. چقدر نگاه زهرایی تان را می خواهم آقا جان
دلم برایِ کسی می تپد بیا ای دوست
بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم
📚برداشتی آزاد از سخنان استاد اخلاق شیخ جعفر ناصری
@masafe_akhar2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ: خوارج، جریانی جاهلانه حتی در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله)
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_کاشانی
💠 @masafe_akhar2
🈯️💌💌💌💌
به بندگانم بگو: «سخنی بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون) میان آنها فتنه و فساد میکند؛ همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است!
📔اسراء ۵۳
@masafe_akhar2
🔴انسانها هنگام مرگ چه چیزهایی می بینند؟!
امام علی (علیه السلام) فرمود:
در آخرین روز از روزهای دنیا و اولین روز از روزهای آخرت چهره هایی برای انسان متمثل می شوند. اولین چهره ای که متمثل می شود ازاو می پرسد تو که هستی؟ می گوید من اموال تو هستم. به او می گوید من برای تو زحمت کشیدم در این آخر عمری می بینی شدیداً گرفتارم تو به چه درد من می خوری؟ اموالش به او می گوید تو به اندازه یک کفن حق داری. کفنت را بردار بقیه مال تو نیست و مال بازماندگان است. از این ناامید می شود که چهره دومی برایش تمثل پیدا می کند. می پرسد تو که هستی؟ می گوید من اهل تو هستم . اهل یعنی خانواده، زن، فرزند، پدر، مادر، دوست ، آشنا، کسانی که عنوان اهل به آنها اطلاق می شود. می گوید من برای شما زحمت کشیدم. استراحت شما را به استراحت خودم ترجیح دادم الی آخر و کارهایی که برایشان انجام داده را بازگو می کند و گرفتاری خودش را مطرح می کند. اهلش به او می گویند ما تو را تا قبر همراهی می کنیم ، دفن می کنیم و بر می گردیم زیرا نمی توانیم همراهت داخل قبر بیاییم. چهره سوم که اعمالش هست تمثل پیدا می کند به او می گوید تو که هستی؟ می گوید من اعمال تو هستم. به او می گوید من نسبت به تو خیلی دل خوشی نداشتم سخت بودی برای من حالا به چه درد من می خوری؟ اعمال می گوید من همه جا همراه تو هستم. در عالم برزخ، قبر، قیامت و...
📕بحارالانوار ج ۶ ص ۱۶۱
@masafe_akhar2