eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
13.9هزار دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
316 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 "قسمت" چیست؟ 🔺ما خواه ناخواه با نتیجه‌ی انتخاب‌هایمان روبه‌رو می‌شویم. قسمت آن جایی است که در پیچ و خم‌های زندگی با تمام وجود برای حرکت در درست‌ترین راه تلاش کنیم و نتیجه را بسپاریم به معبودی که تنها رفیق ما در همه‌ی لحظه‌هاست و نگاهش به ما از نگاه نوازشگر مادرانه هم لطیف‌تر است. 🎤 دکتر غلامی @Masafe_akhar
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نوح در است، پسرش در جهنم، پس چگونه از بهشت لذت میبرد! در بهشت چگونه میتواند لذت ببرد، وقتی پسر پیغمبر را در گرفتار کرد؟ 🎤 پاسخ آیت الله جوادی آملی 🏴 @masafe_akhar
به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بی کفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً «خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن» @masafe_akhar
💠امیرالمومنین علیه السلام: دوگرسنه اند که هیچگاه سیر نمی شوند: طالب علم و طالب دنیا 📚نهج البلاغه حکمت 457 @Masafe_akhar
💠آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) : تاچهل سال امید است که انسان آدم شود ، اگر چهل سال بگذرد ، هرچه به او بگویند انگار که به دیوار گفته اند ، هیچ اثری ندارد تاجوان هستید ، نگذارید دلتان خراب بشود. @Masafe_akhar
. 🍁موضوع: کنترل زبان 🖋️استاد فاطمی نیا نقل می فرمودند که عارف صالح، مرحوم شیخ رجبعلی خیّاط رحمةالله علیه با عده ای به کربلا مشرف شده بودند؛ در میان آنان زن و شوهری هم بودند... یک روز که از حرم پس از انجام زیارت بیرون آمده و برمی‌گشتند، این زن و شوهر با فاصله ی قابل ملاحظه ای از شیخ و در پشت سرِ ایشان راه می‌رفتند... در میان راه در ضمن صحبتی که میان آنها می‌شود، خانم زخم زبانی به شوهرش زده و با سخن خود او را آزرده خاطر می‌کند... هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می‌شوند و آ شیخ رجبعلی به افراد به اصطلاح زیارت قبولی می‌گوید، به آن خانم که می‌رسد می فرماید: «تو که هیچ!... همه را ریختی زمین...» آن خانم می گوید: «ای آقا! چطور!؟... من این همه راه آمده ام کربلا... مگر من چکار کرده ام!؟ _فرمود:از حرم که آمدیم بیرون؛ "نیشی که زدی، همه اش رفت!" یعنی تمام نور و فیوضاتی که از زیارت کسب کرده بودی، با این عمل از بین بردی... 🍁لذا گفته می‌شود که تمام نور معنوی و فیوضاتی که انسان از عبادات و زیارات کسب می‌کند، با نیشی که به وسيله زبان به دیگران می‌زند نابود می شود. 🍁انسان نباید حتی" به شوخی" دل اطرافیان خود بخصوص آنان که با او خیلی رفیق هستند را آزار دهد چرا که نیشی که به وسيله زخم زبان به قلب و روح دیگران وارد می‌شود،در بعضی مواقع درمان نشدنی است! یا حداقل خیلی زحمت جبران دارد... 🍁انسان بایستی با خودش عهد ببندد که تمام کدورت‌ها و تیکه اندازی ها را بطور جدی ترک کند و سعی در کنترل زبانِ خویش داشته باشد، به نحوی که از بیهوده گویی ها و از لغویات اعراض کند و بیشتر سعی داشته باشد که با دوری از پراکنده گویی ها و پراکنده شنوی ها، تمرکزش را در تفکر کردن جمع کند و به خویش مشغول باشد... 🍁عمده دستورات سلوکی و اخلاقی که از عرفا رسیده، اذعان به مطلب بسیار مهّمِ «مراقبه» داشته اند که از أهمِّ مراقبات انسان، مراقبت از زبان است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @masafe_akhar
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ❣ 🌼🍃با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. شوهرش می گوید: «چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.» از زن اصرار و از شوهر انکار. در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروط ها. زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را: «تمام ۱۳۶۴ سکه بهار آزادی مهریه‌ات را باید ببخشی.» 🌼🍃زن با کمال میل می‌پذیرد. در دفترخانه مرد رو به زن کرده و می‌گوید: «حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده.» 🌼🍃زن می‌پذیرد. مرد می‌پرسد: «چه چیز باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات، که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن، را بزنی‌.؟» 🌼🍃زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد: «طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری.» 🌼🍃زن با اعتماد به نفس گفت: «دو ماه پیش با مردی آشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود. از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او، تا زندگی‌ واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.» 🌼🍃مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست. زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت. وقتی‌ به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد. نامه‌ای در کیفش بود. با تعجب بازش کرد. خط همسر سابقش بود. نوشته بود: «فکر می‌کردم احمق باشی‌ ولی‌ نه اینقدر.» 🌼🍃نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت. منتظر بود که تلفنش زنگ زد. برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود. شماره همسر جدیدش بود. تماس را پاسخ گفت: «سلام، کجایی؟ پس چرا دیر کردی؟» 🌼🍃پاسخ آنطرف خط، تمام عالم را بر سرش ویران کرد. صدا، صدای همسر سابقش بود که می‌گفت: «باور نکردی؟ گفتم فکر نمی‌کردم اینقدر احمق باشی‌. این روزها می‌توان با یک میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار، از شر زنان با مهریه‌های سنگینشان نجات یابند!» ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@masafe_akhar 🌸🌿🌸🌸🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
امام على عليه السلام: آفتِ علما، رياست طلبى است آفةُ العُلَماءِ حُبُّ الرِّياسَةِ ميزان الحكمه، جلد ۹، صفحه ۲۲۱ @Masafe_akhar