هدایت شده از کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
17.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #بسیار_مهم 👇
سید بن طاوس در مهج الدّعوات از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرده است که حضرت رسول صلى الله علیه وآله این دعا را تعلیم من نمود و امر کرد مرا که براى هر شدّت و رخا این دعا را بخوانم و تعلیم نمایم به خلیفه بعد از خود و ترک ننمایم این دعا را تا حقّ تعالى را ملاقات نمایم و فرمود که یا على هر صبح و شام این دعا را بخوان که گنجى است از گنجهاى عرش الهى.
به جهت دفع بلا، شر دشمنان و فتنه ها از عزیزان و خانواده ی خود هر روز این دعا رو قرائت میکنیم که توصیه مؤکد بزرگان است.
حتما هر روز خوانده شود و در #نشر_حداکثری آن کوتاهی نفرمائید ♨️
#پویش_دعای_یستشیر
متن و صوت
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
1_1354564436.mp3
8.57M
ااسلام_و_یهود 4
🔘 جلسه چهارم: ماجرای سوزناک شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها...
☢️ اتفاقات پس از شهادت تا زمان ظهور امام زمان ارواحنا فداه با پرچمداری زعیمان شیعه...
🌷 حتما گوش بدید...
استاد طائب
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
⭐️ٖٖ·ٖٖٜ.,ٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٜ,.ٖٖٜ·ٖٜٖٜ⭐️·ٖٖٜ.,ٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٜ,.ٖٖٜ·ٖٜٖٜ⭐️·ٖٖٜ.,ٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٜ,.ٖٖٜ·ٖٜ⭐️
📚دآســټـآݩک
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد،
حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید،
کاغذ را گرفت،
روی کاغذ نوشته بود
«لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین»، ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.
قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت، سگ هم کیسه را گرفت و رفت، قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد،
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید.
با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد،
قصاب به دنبالش راه افتاد،
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند،
اتوبوس امد،
سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت.
صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد،
اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد،
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد.
پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد، اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد،
قصاب هم به دنبالش، سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید.
گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید،
این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد.
سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد، قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد:
چه کار می کنی دیوانه؟
این سگ یه نابغه است، این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت:
تو به این میگی باهوش؟؟؟
این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.
✍️پائولو کوئلیو
👈 نتیجه گیری:
مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود، چیزی که شما آنرا بی ارزش می دانید، بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اجبار در احکام است نه در هدایت
حضرت امیرالمومنین علی صلوات الله علیه:
وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَي مَا تَكْرَهُونَ
شما زنده ماندن را دوست داريد، و شایسته من نیست که شما را به چيزي وادار کنم که دوست ندارید.
نهجالبلاغه خطبه ۲۰۸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چکار کنیم تا جهان به نفع ما کار کند🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز هایت را فقط، به دو نفر بگو...
"خودت و خدایت "
در تنگنا به دو چیز تکیه کن...
"صبر و دعا"
در دنیا مراقب دو چیز باش...
"پدر و مادر"
از دو چیز نترس که به دست خداست...
"روزی و مرگ"
و به دو چیز هیچ وقت خیانت نکن رفاقت و همسرت🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان جالب و شنیدنی میمون ها ...
#دکتر_انوشه
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
📢داستان خلقت تا مردن
✅سخنی زیبا
🔹وقتی به دنیامی آیی نمی دانی چه کسی تو را ازشکم مادرت خارج کرده.
🔸و وقتی می میری نمی دانی چه کسی تو را داخل قبرت گذاشته.
عجب از تو ای فرزند آدم!
🔹وقتی به دنیا می آیی تو را می شویند و پاک می کنند
🔸 و وقتی می میری تو را غسل می دهند و پاک می کنند.
عجب از تو ای فرزند آدم !
🔹وقتی به دنیا می آیی نمی دانی چه کسی بخاطرت خوشحال می شود♡
🔸و وقتی از دنیا می روی نمی دانی چه کسی برایت گریه می کند و ناراحت می شود .
عجب از تو ای فرزندآدم!
🔹درشکم مادرت در جایی تنگ و تاریک هستی
🔸و وقتی می میری در جایی تنگ و تاریک هستی.
عجب از تو ای فرزند آدم!
🔹وقتی به دنیا آمدی تو را با پارچه ای می پوشاندند.
🔸و وقتی می میری تو را با کفنت می پوشانند.
عجب از تو ای فرزند آدم!
🔹وقتی بزرگ شدی مردم از مدرک و تجربه هایت می پرسند
🔸و وقتی می میری ملائکة از اعمال صالحت می پرسند
عجب از تو ای فرزند آدم!
🔹وقتی به دنیا آمدی در گوشت اذان گفتند.
🔸و وقتی می میری برایت نماز می خوانند بدون اذان
★به راستی که زندگی آدمی فاصله کوتاهی است بین اذان تا اقامه نماز☆💙
💚پس ای انسان چه چیزی برای آخرتت آماده ساخته ای
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ کس بدون #واکنش شما هیچ #قدرتی ندارد.
#بینهایت_تامل_برانگیز 😮😮!
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
💐قضاوتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
🌺#دو_مادر_و_يك_فرزند
✍در زمان خلافت عمر دو زن بر سر كودكى نزاع مى كردند و هر كدام او را فرزند خود مى خواند، نزاع به نزد عمر بردند، عمر نتوانست مشكلشان را حل كند از اين رو دست به دامان اميرالمومنين عليه السلام گرديد.
🔸اميرالمومنين عليه السلام ابتداء آن دو زن را فراخوانده آنان را موعظه و نصيحت فرمود وليكن سودى نبخشيد و ايشان همچنان به مشاجره خود ادامه مى دادند.
🔹اميرالمومنين عليه السلام دستور داد اره اى بياورند، در اين موقع آن دو زن گفتند: يا اميرالمومنين! مى خواهى با اين اره چكار كنى؟
🔸امام عليه السلام فرمود: مى خواهم فرزند را دو نصف كنم براى هر كدامتان يك نصف! از شنيدن اين سخن يكى از آن دو ساكت ماند، ولى ديگر فرياد برآورد:
🔹خدا را خدا را! يا اباالحسن! اگر حكم كودك اين است كه بايد دو نيم شود من از حق خودم صرفنظر كردم و راضى نمى شوم عزيزم كشته شود.
🔸آنگاه اميرالمومنين عليه السلام فرمود: الله اكبر! اين كودك پسر توست و اگر پسر آن ديگرى مى بود او نيز به حالش رحم مى كرد و بدين عمل راضى نمى شد، در اين موقع آن زن هم اقرار به حق نموده به كذب خود اعتراف كرد، و به واسطه قضاوت آن حضرت عليه السلام حزن و اندوه از عمر برطرف گرديده براى آن حضرت دعاى خير نمود.
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟠 گنهکاران وقتی خدا را صدا میزنند، او چگونه پاسخ میدهد؟!
❇️ شیخ حسین انصاریان
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
📜◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈
🍂🍃 عدالت دقیق خداوند 🍂🍃
روزی حضرت موسی (ع) از کنار کوهی عبور میکرد، چشمهای در آنجا دید، از آب آن وضو گرفت، به بالای کوه رفت، و مشغول نماز شد.
در این هنگام دید اسبسواری کنار چشمه آمد و از آب آن نوشید، و کیسهاش را که پر از درهم بود از روی فراموشی در آنجا گذاشت و رفت.
پس از رفتن او، چوپانی کنار چشمه آمد (تا از آب چشمه بنوشد) چشمش به کیسه پول افتاد، آن را برداشت و رفت.
سپس پیرمردی خسته، که بار هیزمی بر سر نهاده بود کنار چشمه آمد، بار هیزمش را بر زمین گذاشت و به استراحت پرداخت.
در این هنگام، اسب سوار در جستجوی کیسه پول خود به کنار چشمه بازگشت و چون کیسهاش را نیافت به سراغ پیرمرد که خوابیده بود رفته و گفت: کیسه مرا تو برداشتهای، چون غیر از تو کسی اینجا نیست. پیرمرد گفت: من از کیسه تو خبر ندارم. گفتگو بین اسب سوار و پیرمرد شدید شد و منجر به درگیری گردید. اسب سوار، پیرمرد را کشت و از آنجا دور شد.
موسی (ع) (که ظاهر حادثه را عجیب و برخلاف عدالت میدید) عرض کرد:
«یا رب کیف العدل فی هذه الامور؛ پروردگارا! عدالت در این امور چگونه است.»
خداوند به موسی (ع) وحی کرد: آن پیرمرد هیزم شکن، پدر اسب سوار را کشته بود. (امروز توسط پسر مقتول قصاص شد) و پدر اسب سوار به همان اندازه پولی که در کیسه بود به پدر چوپان بدهکار بود، امروز چوپان به حق خود رسید. به این ترتیب قصاص و ادای دین انجام شد، و انا حکم عدل؛ و من داور عادل هستم 🌱
🎙کانال جامع سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇
🕯 @masafe_akhar2
📌 #نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است