eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14.2هزار دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
40.4هزار ویدیو
329 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 از آن زمان که شمشیر برفرق شیرخدا فرودآمد و زهر درجان فرزند زهرا نشست و سر ثارالله به مهمانی نیزه هارفت، جاودانه شد. ♦️ در کلام فرصت بود و در نوشته رخصت ... کلام را مجال تغییر بود اما حنجرۀ خون آلود را هرگز. 👈 و نوشته را رخصت تحریف اما لوح زمرد و محفوظ درطشت نشسته را هرگز. ⚠️ حسن مظلوم زیست چون پدر اگر نه مظلومتر از برادر ❗️ ♦️ برادر را 👈 دشمن،خارجی، می خواند، اما دوست «مذل المومنین» خطابش نکرد. گریز از دنیا و قدرت برادر بر همه از روز آشکارتر بود. برادر را کسی با تهمت «انک تدری الخلاقه »نیالود.‌..👉 ♦️ دشمن برادر، جانی و خونخوار بود و دشمن او سیاستمدار و مکار. ♦️ برادر خدنگ از روبرو خورد و او خنجر از پشت و هزار خنجر از پشت. ♦️ برادر مجال یافت که جنگ را به بیرون خانه کشاند و او در خانه مجبور به ستیز شد. ♦️حماسۀ عاشقانه برادر آنچنان آشکار و هویدا بود که پس از اندی و برای همیشه سرلوحۀ حماسه های عالم قرار گرفت اما حماسۀ عارفانه و حلیمانۀ او آنچنان پر رمز و و پیچیده بود که قرنها در ابهامی ناشی از انکار و جهالت محفوظ ماند. 👌از چشمه جوشان و جاودانه علی دو رود جاری شد و شخصیت علی در دو بعد تبلور یافت 🔸 یک بعد خیبر علی بود، «ضربة علی یوم الخندق» او بود ،ذات السلاسل علی بود، ، و علی بود. 🔸 بعد دیگر علی بود، بیست و پنج سال علی بود با ریسمان در گردن به مسجد رفتن 👈 تحمل سیلی بر گونۀ فاطمۀ 👈 تاب شهادت غنچۀ نارسیده علی 👈صبر و استقامت علی 👈تاب خار در چشم علی 👈 و تحمل استخوان در گلوی علی بود... 🔺آن علی که فریاد می زند «والله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه» در آن سالهای سخت ، شمشیر کشیدن برایش ساده تر نیست؟ ⚠️ علی همان علی است چه ایستاده و چه نشسته .چه در میدان و چه در خانه... ⚠️علی همان علی است چه در قیام و چه در قعود... و از همین روست که «الحسن والحسین امامان قاما اوقعدا» 👌 حسن وحسین هر دو چه ایستاده و چه نشسته .چه در قیام و چه در قعود... حسین مصداق جاری بعد اول شخصیت علی است. و حسن تجلی شکوهمند بعد دیگر شخصیت علی... 👌 حسین اگر در شرایط حسن، امام بود حسن بود و حسن اگر در زمان امامت حسین، حسین. آری 👈حسن تجلی حلم علی بود..👉 ♨️ یاران کدام با مقتدای خود چنان کردند که یاران حسن با او⁉️ ♨️عمق کدام زخم خنجر دوستانه ای روی دشمن راسپید کرده است❓ 🔻حضرت سوگند می خورد و فریاد می کشد که «والله ان معاویه خیر لی من هولاء» ⚠️ ، دست رذالت را از پشت بسته است، روی سیاه معاویه را سپید کرده است.من از دشمن آنقدر که از دوست،ضربه ندیدم. ♨️ عجبا! با اینان به جنگ دشمن باید رفت؟ ♨️ اینان که در قتل من از معاویه تعجیل بیشتری دارند. مگر سپاه علی جنگ را پس از بر نیزه رفتن قرآن به علی مجال داد؟ ⚠️ اینان که بی وفاترند. ♨️ آنان را بهانه می کردند و اینان به وضوح را. و چنان به خواریشان کشانده که امام حسن تازه باید حقانیت خود و دشمنی دشمن را اثبات کند. ⚠️ آری این و و دنیاپرستی یاران، زمینه را برای قیام فاسد کرده است. 👌او چاره ای ندارد جز اینکه بذر را در زمینی تازه بیفشاند و چه فرق می کند که او ثمره بگیرد، درو کند یا برادرش حسین. او باید بنیاد ستیز با باطل را بر زمینی استوار بنا کند، اگر معاویه مجالش ندهد برادرش حسین مجال را خواهد یافت و راهش را ادامه خواهد داد. 👌آری او باید دیگر باشد حتی اگر خون دل یک عمر زندگانی توأم با حلم او در طشت بریزد.❣ 💔نویسنده :نامعلوم @masaf_raefipour
آدم شبیه معشوق خودش می‌شود. اگر عشق تو، خدا و #اولیاء_خدا باشد، آرام، #قوی، شاد و #بینا می‌شوی. اگر معشوقت #دنیا باشد ناآرام، #ضعیف، غمگین و #نابینا می‌شوی @masaf_raefipour
🔅 ریسمان نجات بخش است ✍️ سلام‌الله‌علیها از پرسید: ای پدر! کسی که نمازش را جدی نگیرد، دچار چه عذابی می‌شود؟ رسول خدا فرمود: ای فاطمه جان! هر کس نمازش را سبک بشمارد، او را دچار پانزده بلا می‌کند. ❇️ در : 1️⃣ برکت از عمرش می‌رود. 2️⃣ برکت از رزقش می‌رود . 3️⃣ چهره‌ی نیکوکارانه را از دست می‌دهد. 4️⃣ کارهای خوبش بی‌ پاداش می‌مانند. 5️⃣ دعایش به آسمان نمی‌رود. 6️⃣ از نیکوکاران به او خیری نمی‌رسد. ❇️در هنگام : 1️⃣ ذلیل از دنیا می‌رود. 2️⃣ در حال گرسنگی از دنیا می‌رود. 3️⃣ تشنه از دنیا خواهد رفت، حتی اگر آب تمام چشمه‌های دنیا را هم به او بدهند. ❇️در : 1️⃣ خداوند فرشته‌ای برای در قبرش قرار می‌دهد. 2️⃣ قبرش برای او تنگ خواهد شد. 3️⃣ گرفتار تاریکی قبر خواهد شد. ❇️در : 1️⃣ خداوند به فرشته‌ای دستور می‌دهد که او را با صورت روی زمین بکشد تا دیگران تماشا کنند. 2️⃣ محاسبه اعمالش به سختی انجام می‌شود . 3️⃣ خدا به او نگاه مهربانانه نمی‌اندازد و همیشه در عذاب خواهد بود. 📚 بحار، ج80، ص21. ✅ کانال نجات از گناه @masaf_raefipour2
وقتی بچه بودیم بهمون میگفتن اینو 5بار تکرار کن تاجر تو چه تجارت میکنی⁉️ #دنیا_دارالتجاره‌ی_اولیا‌ء_خداست❗️ 🌺 #آیت_الله_حق_شناس 💠وقتی که حضرت قابض الارواح خواست جان حضرت الیاس(علیه السلام) را بگیرد، ایشان #گریه کردند! ♦️گفت: چرا گریه می‌کنی؟ مگر مرگ #لقاءالله نیست؟؟ مگر شما از #دیدار_خدا کراهت داری؟! 🌻حضرت الیاس(علیه السلام) جواب داد خیر من از مرگ #هراسی ندارم، من می‌خواهم در #دنیا بمانم و خدا را #پرستش نمایم!! 💚 #امیرمومنان(علیه السلام) می‌فرمایند دنیا دارالتجاره‌ی اولیا‌ء خداست! #دست_خالی_از_دنیا_نری @olama12 @olama_ir
#دنیاهمینه_توباید_یه_فکری_به_حال #خودت_کنی #علیرضا_پناهیان اگر #دنیا موجب دلگرفتگی تو شد دنبال دلیل و مقصره خاصی نباش تا دنیا دنیاست و عشق همین است با دل گرفته در خانه خدا برو او دنیا را اینگونه آفریده. پس تو را تحویل می گیرد. بگو نمی‌خواهم دنیا دل گریه گرفتگی ام را برطرف کنم می خواهم تو دلم را با خودت شاد کنی خدایا تو در هر دلی باشی دیگر نمی گیرد. #توفکرحرم_باش😍 #دل_گرفته_ما_را_فقط_حسین_شفا_باشد😍 #امام_حسین❤️ @olama12
🔆صاحب عضد الدوله می گوید: 🔆ایشان بسیار ساده می‌کردند. 🔆 زندگی ایشان زندگی انبیا واولیابود. 🔆طوری که من مانند ندیده بودم. 🔆 به طور کلی این را ترک کرده بودند. 🔆 به و لباس و... هیچ اهمیتی نمی دادند. 🔆 انگار هیچ است. یک روز به ایشان گفتم :آقا اگر احتیاج دارید به من بگویید. 🔆 گفتند: من اصلاً نیستم، خدا هست. من از این سید بزرگوار خیلی تعجب می کردم. کتاب شیدا ص112 ↶【به ما بپیوندید @masafe_akhar2
📚همت نادر شاه گويند روزی نادرشاه با از عرفاي نجف ملاقات كرد . او را از اين جهت مي گفتندكه با خاركني امرار معاش مي كرد . نادر به سيد هاشم رو كرد و گفت: شما واقعا كرده ايد كه از گذشته ايد . سيد هاشم با سادگي تمام گفت : برعكس ،همت را واقعا شما كرديد كه از گذشته ايد! 📚 منبع: منتخب التواریخ ❥↬ @Masafe_akhar ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
📙البرهان 🌿 مردی به زن خود گفت: «برو خدمت و از او سؤال کن که آیا من از شیعیان آن‌ها هستم یا نه». آن زن خدمت آمد و پرسید. حضرت فرمود: «به شوهرت بگو اگر بدانچه ما فرمانت دادیم عمل می‌کنی و از آنچه تو را نهی کردیم خودداری می‌کنی، تو از شیعیان مایی، و الّا نه». زن بازگشت و جریان را به شوهرش گفت. مرد تا شنید، گفت: «وای بر من! کیست که بتواند از گناه و لغزش جدا شود؟! پس من در دوزخ جاوید و همیشگی هستم... دوباره خدمت حضرت زهرا آمد و سخن شوهرش را عرض کرد. حضرت فرمود: «به او بگو چنین نیست. ما بهترین مردم بهشتند. و اما هرکس که ماست، دوستدار دوستان ما و دشمن دشمنان ماست و با دل و زبان تسلیم ماست، اگر مخالفت دستورات ما کند، از شیعیان ما نیست،با اين حال آن‌ها نیز اهل بهشتند. امّا پس از ابتلا به مصیبت‌های یا در عرصات قيامت و انواع شدايد یا رفتن در طبقه بالای از پاک شود. و وقتی شد، چون از ماست، او را نجات می‌دهیم و او را به جایگاه خود منتقل می‌سازیم. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌@Masafe_akhar
📚عبرت حزقیل نبی از مردگان روزى حضرت (ع ) كه يكى از پيامبران بزرگ بود، كتاب آسمانى زبور را با صوت دلنشين خود مى خواند، طبق معمول كوه و سنگ و پرندگان و حيوانات به وجد و جوش و خروش افتادند و گوئى با او هماهنگ شده و پاسخ مى دهند، او با همين حال بر سر كوهى رفت ، ناگهان دید (حزقيل ) پيامبر در كنار سنگى بالاى كوه به عبادت خدا مشغول است . وقتى كه سر و صداى حيوانات و پرندگان و كوه و سنگ و ريگ را شنيد، فهميد حضرت داوود است كه بالاى كوه آمده است داوود به حزقيل گفت : آيا اجازه مى دهى بالا آيم و نزدت بنشينم ، او در پاسخ گفت : نه . داوود متاءثر شد و گريه كرد، خداوند به حزقيل وحى كرد: (داوود را نرنجان و از من سلامتى از خطر خواه ) حزقيل برخاست دست داوود را گرفت و نزد خود برد. داوود گفت : اى حزقيل آيا هيچ تصميم بر گناهى گرفته اى ؟ حزقيل گفت : نه . داوود گفت : آيا در خدا هيچگاه و بر دلت راه يافته است ؟ خزقيل گفت : نه . داود گفت : آيا ميل به پيدا كرده اى تا از خوشيها و شاديها و لذتهاى دنيا بهره مند گردى ؟ حزقيل گفت : آرى اى بسا در دلم چنين ميلى پيدا مى شود. داوود گفت : در اين وقت چه مى كنى ؟ حزقيل گفت : به اين دره (اى كه مى بينى ) مى روم و چيزى در آنجا مى بينم ، همان درس من مى شود و ميل به خواسته هاى نفسانى دنيا از من برطرف مى گردد. داوود به آن دره كوه رفت ، ناگهان ديد تختى آهنى در آنجا هست ، و بر آن جمجمه پوسيده سر انسان و استخوانهاى پوسيده اى قرار دارد، خوب به اطراف مى نگريست ناگهان چشمش به صفحه آهنين خورد، ديد در آن نوشته اى هست و آن نوشته اين بود: من آروى بن شلم ، هستم ، هزار سال سلطنت كردم و هزار شهر ساختم و با هزار دوشيزه آميزش نمودم ، سرانجام كار من اين است كه : خاك فرش من شده و سنگ متكاى من گشته ، و كرمها و مارها همسايه ام هستند فمن رآنى فلا يغتر بالدنيا :كسى كه مرا ببيند، گول دنيا را نمى خورد 📚منبع : امالى صدوق ص 61. ❥↬ @Masafe_akhar ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✨﷽✨ ✅خدمت به پدر و مادر ✍زكريا مى‌گويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به‌ مكه رفتم، خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانواده‌ام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مى‌كنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مى‌خورند گفتم نه، با تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار! وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شده‌اى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسول‌اللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مى‌دهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مى‌فهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصه‌گاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از از رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت. 📚پایگاه عرفان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ @Masafe_akhar