⭕️ #حدیث_روز
🔸امام جعفرصادق (ع):
🔹زمانی که قوای حضرت، مغربزمین را فتح میکند آنان به دست حضرتش به دین اسلام میگروند و امام (علیهالسلام) برای ایشان مساجد بنا میکند. (بشارةالاسلام، ص ٢٥١)
@Masafe_akhar
Part03_صلح امام حسن.mp3
7.38M
موقعیت سیاسی پیش از بیعت
*نامه امام حسن(ع) به معاویه درباره خلافت
*عوامل ضدیت با خاندان عترت
*سه مشکل اصلی امام حسن (ع) پس از شهادت امیرالمومنین (ع)
@Masafe_akhar
🔴 قضاوت،شغل حساس و سخت!
🔶در بين بني اسرائيل قاضي اي بود كه ميان مردم عادلانه قضاوت مي كرد.
♦️وقتي كه در بستر مرگ افتاد، به همسرش گفت:
- هنگامي كه مُردم مرا غسل بده و كفن كن و چهره ام را بپوشان و مرا بر روي تخت (تابوت) بگذار.
🔰وقتي كه مُرد، همسرش طبق وصيت او رفتار كرد. پس از چند دقيقه كه روپوش را از روي صورتش كنار زد ناگهان كرمي🐛 را ديد كه بيني او را قطعه قطعه مي كند...
⚠️از اين منظره وحشت زده شد!
⭕روپوش را به صورتش افكند، و مردم آمدند و جنازه او را بردند و دفن كردند.
همان شب در عالم خواب، شوهرش را ديد.
🔹️شوهرش به او گفت:
- آيا از ديدن كرم وحشت كردي؟
🔸️زن گفت:
- آري!
🔹️قاضي گفت:
- سوگند به خدا! آن منظره وحشتناک به خاطر جانبداري من در قضاوت راجع به برادرت بود!
⚫روزي برادرت با كسي نزاع داشت و نزد من آمد. وقتي براي قضاوت نزد من نشستند، من پيش خود گفتم: خدايا حق را با برادر زنم قرار بده!
🔆وقتي كه به نزاع آنان رسيدگي نمودم، اتفاقا حق با برادر تو بود، و من خوشحال شدم.
❎ آنچه از كرم ديدي، مكافات انديشه من بود كه چرا مايل بودم حق با برادر زنم باشد و بي طرفي را حتي در خواهش قلبي ام حفظ نكردم...
@Masafe_akhar
🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴🌷🌴
📒بحارالانوار، ج 14، ص 489
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 فرصت دنیا کوتاه است، حرفهای بی فایده را کنار بگذاریم!
شرح قرآن صفحه 296
@Masafe_akhar
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍امام صادق (علیه السلام) :هیچ عملی در روز جمعه، برتر از صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله نیست.
⏳امروز جمعه
۲۶ شهریور ۱۴٠٠
۱۰ صفر ۱۴۴۳
۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱
@Masafe_akhar
Roze Hazrate Abaabdellahe Hossein.mp3
4.69M
#روضه_شبهای_جمعه
◼️ روضه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
@Masafe_akhar
Meysam Motiee - Paye Piyade Ey Del (128).mp3
11.11M
🎙 بشنوید | نوحه فوق العاده زیبا و ماندگار ویژه پیاده روی اربعین حسینی با صدای دلنشین حاج میثم مطیعی
🌸 پای پیاده ای دل تا کربلا سفر کن
با یاد کاروانش چندی تو هم به سر کن
تا این ستون ها را مثل علم دیدی
با ذکر یا عباس بی روضه باریدی
در این صحرا فَاخْلَعْ نَعْلَیْک
می آید از زمین و آسمان لبیک
فیْ الأَرْبَعِینِ إِنَّا زَحْفاً إِلیکَ جِئنا
صَرخاتُنا تَعالَتْ’ آهٍ حسینُ ‘ حُزنا
لَبّیکَ یا حُسینْ یا سیِّدَ الأحَرارْ
الأربعینُ سَیفُ النَّصرِ للثُّوارْ
یا ثار الله یا ثار الله لبیک سیدی یا ذبیح الله
یک اربعین غمش را با خود کشیدی ای دل
یا لیتنا در دل یا فاطمه بر لب
در این صحرا فَاخْلَعْ نَعْلَیْک
میاید از زمین و آسمان لبیک
زَینبُ و الصِّغارُ فی المَوکبِ الحَزینِ
همْ أوّلُ المُشاهِ بیومِ الاربعینِ
زَینبُ یا زینبْ أَیَّتُها الحَوراء
لولاکِ ما کانتْ ثَورهُ عَاشوراء
یا ثار الله یا ثار الله لبیک سیدی یا ذبیح الله🌸
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5918149588799196097.ogg
718.6K
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
4_5918149588799196101.ogg
318.5K
.
ــ مردی با پسرش، به عنوان مهمان بر امام علی (ع) وارد شد. امام علی (ع) با اکرام و احترام بسیار، آنها را در صدر مجلس نشانید و خودش روبروی آنها نشست. موقع صرف غذا رسید. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا، قنبر غلام معروف امام علی (ع) حوله ای و طشتی و ابریقی برای دست شویی آورد. امام علی (ع) آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشوید. مهمان خود را عقب کشید و گفت: مگر چنین چیزی ممکن است که من دستهایم را بگیرم و شما بشویید!.
امام علی (ع) فرمودند: برادر تو، از سر تو است، از تو جدا نیست؛ می خواهد عهده دار خدمت تو بشود. در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد. چرا می خواهی مانع کار ثوابی بشوی؟
باز هم آن مرد امتناع کرد. آخر امام علی (ع) او را قسم داد که: من می خواهم به شرف خدمت برادر مومن نایل گردم. مانع کار من مشو. مهمان با حالت شرمندگی حاضر شد.
امام علی (ع) فرمودند: خواهش می کنم دست خود را درست و کامل بشویی، همان طوری که اگر قنبر می خواست دستت را بشوید می شستی؛ خجالت و تعارف را کنار بگذار.
همینکه از شستن دست مهمان فارغ شد، به پسر برومند خود محمد حنفیه فرمودند: دست پسر را تو بشوی، من که پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی. اگر پدر این پسر در اینجا نمی بود و تنها خود این پسر مهمان ما بود، من خودم دستش را می شستم، اما خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند، بین آنها دراحترامات فرق گذاشته شود. محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را شست.
امام عسکری (ع) وقتی که این داستان را نقل کردند، فرمودند: « شیعه حقیقی باید این طور باشد ».
منبع : « داستان راستان »
@masafe_akhar