(حکایتی بسیار زیبا)
🔴 تعدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند.
آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند.
یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد...
همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او میشود،
چون هر حشرهای که بیرون رفته بود برنگشته بود.
🔴 وقتی حشره به سطح آب رسید نور آفتاب، تن خسته او را نوازش داد
و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید.
وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود.
حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود.
سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد
که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود...
تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید...
بگوید که بالای آن ساقه ها کسی نمی میرد ولی نمی توانست وارد آب شود
چون به موجود دیگری تبدیل شده بود.
🔴 شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمئن باشید خارج از پیله تنهایی و غم و ترس، تلاش برای رفتن به سوی کمال عالی است!
نترسیم و همین حالا تغییر را آغاز کنیم ......👌
✍ @masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : عدم سوءظن به معنای ساده اندیشی نیست
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_قرائتی
💠 @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای جالب یک شکل هندسی از زبان #علامه_حسن_زاده_آملی (ره)
❤️ علما و دانشمندان اسلامی ما اینگونه بودند
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی: هیچ مدرسه کپری یا کانکسی در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود نداشته باشد
🔸رئیس جمهور در جلسه شورای اداری یاسوج: از فردا استاندار و مسئولان وزارت راه و بنیاد مسکن موضوع مدارس کپری را خارج نوبت پیگیری کنند.
@Masafe_akhar
.
💎 تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند. تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی میرفتند، مبلغ کمی پول میداد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو میکرد.
غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمیتوانست در راه بخرد و بخورد.
چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود. پس تاجر و غلاماش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند.
غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت.
بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند.
در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هر چه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمیکردند، غلام سکهای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند. با التماس زیاد، ترحم کرده اسبها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند.
یک هفته در راه بودند، به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد. تاجر پرسید: «تو چرا غذای گرم نمیخوری؟» غلام گفت: «من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من میپذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمیپذیرد.»
تاجر به یاد بدیهای خود و محبت غلام افتاد و گفت: «غذای گرم را بردار، به من از "عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است.»
من کنون فهمیدم که؛
"سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد،" مال بزرگ نمیخواهد بلکه قلب بزرگی میخواهد.
"آنانکه غنی هستند نمیبخشند آنانکه در خود احساس غنیبودن میکنند، می بخشند."
"من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمیکردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی."
🌺🌿🌺🌿🌺
✍ @Masafe_akhar
.
✍ابراهيم عليهالسلام در عين آن كه عابد، پارسا و شيفته حق بود، مرد كار و تلاش بود، هرگز براى خود روا نمىدانست كه بى كار باشد، بخشى از زندگى او به كشاورزى و دامدارى گذشت، و در اين راستا پيشرفت وسيعى كرد، و صاحب چند گله گوسفند شد.
بعضى از فرشتگان به خدا عرض كردند: دوستى ابراهيم با تو به خاطر آن همه نعمتهاى فراوانى است كه به او عطا كردهاى؟
خداوند خواست به آنها نشان دهد كه چنين نيست، بلكه ابراهيم خدا را به حق شناخته است، به جبرئيل فرمود: در كنار ابراهيم برو و مرا ياد كن
جبرئيل كنار ابراهيم آمد ديد او در كنار گوسفندان خود است، روى تلى ايستاد و با صداى بلند گفت:
سبُّوح قُدُّوس ربُّ الملائِكةِ و الرُّوحِ؛
پاك و منزه است خداى فرشتگان و روح!
ابراهيم تا نام خدا را شنيد، آن چنان شور و حالى پيدا كرد و هيجان زده شد كه زبان حالش اين بود:
اين مطرب از كجاست كه بر گفت نام دوست تا جان و جامه نثار دهم در هواى دوست
دل زنده مىشود به اميد وفاى يار جان رقص مىكند به سماع كلام دوست
ابراهيم به اطراف نگريست و شخصى را روى تلى ديد نزدش آمد و گفت:
آيا تو بودى كه نام دوستم را به زبان آوردى؟
او گفت: آرى.
ابراهيم گفت: بار ديگر از نام دوستم ياد كن، يك سوم گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد.
او گفت: سبُّوح قُدُّوس ربُّ الملائِكةِ و الرُّوحِ
ابراهيم عليهالسلام با شنيدن اين واژهها كه ياد آور خداى يكتا و بى همتا بود، چنان لذت مىبرد كه قابل توصيف نيست، نزد آن شخص رفت و گفت: يك بار ديگر نام دوستم را ياد كن، نصف گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد.
آن شخص براى بار سوم، واژههاى فوق را تكرار كرد، ابراهيم نزد او رفت و گفت: يك بار ديگر از نام دوستم ياد كن، همه گوسفندانم را به تو خواهم بخشيد.
آن شخص، آن واژهها را تكرار كرد.
ابراهيم گفت: ديگر چيزى ندارم، خودم را به عنوان برده بگير، و يك بار ديگر نام دوستم را به زبان آور!
آن شخص نام خدا را به زبان آورد، ابراهيم نزد او رفت و گفت: اينك من و گوسفندانم را ضبط كن كه از آن تو هستم.
در اين هنگام جبرئيل خود را معرفى كرد و گفت: من جبرئيلم، نيازى به دوستى تو ندارم، به راستى كه مراحل دوستى خدا را به آخر رساندهاى، سزاوار است كه خداوند تو را به عنوان خليل (دوست خالص) خود برگزيند.
@Masafe_akhar
✨#تنها_خدا_مشگل_گشاست
"نقل شده یكی از اصحاب حضرت امام هادی علیهالسلام در زمان متوكل زندانی شد، او فرزندان خود را نزد دوستان و برادرانش فرستاد تا برای رهایی او اقدامی نمایند.
سپس نامهای به حضور امام هادی علیه السلام فرستاده و با شرح وضعیت خویش، حضرت را از حال خود مطلع گردانید.
امام در پاسخ او نوشتند:
«لا والله لایكون الفرج حتی تعلم ان الامر لله وحده»
《به خدا قسم فرجی نخواهد بود ، تا زمانی که بدانی کار فقط به دست قدرت خداست. 》
بعد از فرمایش حضرت، او با فرستادن پیکی نزد دوستان و آشنایان خویش، از آنان خواست هیچ اقدامی برای رهایی او انجام ندهند.
پس از گذشت چند روز، او به دستور متوکل شبانه از زندان آزاد شده و نزد خانواده خویش بازگشت."
(اثبات الوصیه، ص۲۴۱)
هرگاه در گرفتاری تنها ملجاء و مأوای خود را خدا دیده و از غیر او بریدی و به دعا و توسل مشغول شدی، فرج در انتظارت خواهد بود.
🖌برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی
✍
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
بیا تا جوانم بده رخ نشانم آقاجان...
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : گناهی که بالاتر از آن، گناهی نیست!
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_قرائتی
💠 @Masafe_akhar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 رهبر انقلاب، صبح امروز: آن کسانی که با توهّم تکیه به دیگران گمان میکنند که امنیتشان را میتوانند تأمین کنند بدانند که سیلی این را به زودی خواهند خورد
💻 KHAMENEI.IR | @Khamenei_ir
🔆 #پندانه
✍ هرچه کنی به خود کنی
🔹زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد، صاحبکارش ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند! اما نجار تصمیمش را گرفته بود.
🔸سرانجام صاحبکار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا بهعنوان آخرین کار، ساخت خانهای را به عهده بگیرد.
🔹نجار نیز چون دلش چندان به این کار راضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و با بیدقتی به ساختن خانه مشغول شد و کار را تمام کرد.
🔸زمان تحویل کلید، صاحبکار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیهایست از طرف من به تو، به خاطر سالهای همکاری!
🔹نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد، در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بهکار میبرد و تمام دقت خود را میکرد.
🔸این داستان زندگی ماست...
🔰گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هر روز میسازیم نداریم و در اثر یک اتفاق میفهمیم که مجبوریم در همین ساختهها زندگی کنیم، اما فرصتها از دست میروند و گاهی شاید، بازسازی آنچه ساختهایم ممکن نباشد.
❇️ شما نجار زندگی خود هستید و روزها چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشوند...
☑️ @Masafe_akhar
1400-07-11 mirhashem.mp3
17.04M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا
👤 #حجت_الاسلام_میرهاشم_حسینی
📚 موضوع: نامه های حضرت سیدالشهداء علیه السلام و اهداف آنها
🗓 یک شنبه یازدهم مهر ماه ۱۴۰۰
🗂 حجم : ۱۶ مگابایت
@Masafe_akhar
👺شیطان کجاست ؟
واقعا شيطان را در شهر نمی بينی؟ اينجاست و بیداد میکنه ما نمیبینیم
_لابلای كم فروشی های بقال محل!
_توی فحش های ركيك همسایه به همسایه
_روی روسری بادبرده ی دختركان شهر!
_روی ساپورت های بدن نما
_مردانی که خودشان را مثل زن آرایش میکنند.
⬅️تو واقعا صدای خنده هايش را نمیشنوی؟
_لای موسيقی های تند ماشين ها
_توی دعواهای بی انتهای پدر و پسر
_توی بی احترامی به پدر ومادر
_ بين جيغ های پيرزن مال باخته!
⬅️تو واقعا جولان دادنش را ميان زمين و آسمان نمی بينی؟ نمی بينی دنيا را چقدر قشنگ رنگ آميزی كرده و بی آنكه من و تو بدونیم"جاهليت مدرن" را برايمان سوغات آورده است؟ توی وجود من و تو چقدر شك و شبهه انداخته است؟ توی رختخواب گرم و نرمت موقع نماز صبح؟ زمان قايم كردن اسكناس هايت وقت ديدن صندوق صدقات؟ موقع باز كردن سايت های ناجور اينترنت؟ نفوذش را نمی بینی؟ میان تغییر لب و بینی و چهره انسانها و دست بردن در کار خدا
⬅️او همين جاست. هر جا كه حق نباشد. هر جا كه از یاد خداغافل باشیم چقدر به شيطان نخ می دهيم...!؟
ای مردم از گام های شیطان پیروی نکنید ،همانا او برای شما دشمنی آشکار است. (سوره بقره:آیه168)
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 السلام علی الشیب الخضیب...
✍فقط راضیشو، هر جوری باشه هستم
من آماده ام ، کولمو حتی بستم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Masafe_akhar
✨﷽✨
✍امام على عليه السلام:
اى مردم! بدانيد كه هر كس از سخن دروغ و ناحقّ درباره خود رنجيده شود، خردمند نيست و هر كس از مدح و ثناى نادان درباره خود خوشحال شود، حكيم نمى باشد
أيُّها النّاسُ، اعلَموا أنّهُ ليسَ بعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَولِ الزُّورِ فيهِ، و لا بحَكيمٍ مَن رَضِيَ بثَناءِ الجاهِلِ علَيهِ
📚تحف العقول صفحه208
🚫 اگه ساختار روانی شما جوری باشه که صرفا بر اساس تأیید دیگران به خودتون بها بدید، نهایتا نسبت به عقاید و انتقادهای دیگران بیش از حد حساس و آسیب پذیر میشید و برای هر مطلب کوچیک و بزرگی که در مورد خودتون می شنوید کلی ذهنتون به هم می ریزه و استرس و ناراحتی می کشید، اگر حرف ناروایی که می شنوید رو یک سنگ در نظر بگیرید که به سوی شما پرتاب می شود اگر ظرف وجودیِ شما مثل یک دریا باشه سنگ هیچ تاثیری روی آرامش دریا نمی ذاره یا نهایتا یک موج کوچیک ایجاد می کنه که سریع محو می شه ولی اگر ظرف وجودی شما مثل یک کاسه باشه اون سنگ می تونه همه ی آب رو متلاطم کنه و بهم بریزه و کلی طول می کشه تا به حالت آرامش قبل برگردید...
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼 @Masafe_akhar ❅┅┅┅┄┄
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
🔻حاج قاسم سلیمانی: کوچه دادن به دشمن بدترین نوعِ خیانته!
🔹 ترویج فهم غلط از دشمن در جامعه
جامعه را حساسیتاش را از بین بردن، سرد کردن، در درونش تفرقه ایجاد کردن، این خیانت هست.
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
📸 #گزارش_تصویری حضور استاد #رائفی_پور در حرم مطهر امامزاده صالح علیهالسلام و دیدار با تولیت محترم این آستان مقدس
🗓 مهرماه ۱۴۰۰
@masafe_akhar