eitaa logo
کانال جامع سخنرانی اساتید انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
34.6هزار ویدیو
310 فایل
eitaa.com/joinchat/713097223C7b3c57cedf نشر ازاد 📛اخبارداغ‌محرمانه‌سیاسی‌ما‌اینجاست!👇👇👇 @Masafe_akhar تبلیغات↙️ @masaf_tabligh ☘مطالب زیبا و انسان ساز عرفا☘
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره . دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد . امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند. پس از این گفته امیر دستور داد سر آن مرد را بزنند 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋 @Masafe_akhar
🖤 علیه السلام فرمودند: 🍃 هیچ روزی سخت تر از روز حسین نبود؛ سی هزار نفر از مردانی که خود را از امت اسلام می دانستند، بر او هجوم آوردند و همه آنها از ریختن خون او،قصد قربت به خداوند بزرگ را در سر داشتند! 📖 امالی شیخ صدوق،ص۴۶۲ اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 @Masafe_akhar
هدایت شده از ایران سلامت آنلاین
تیرویید کم کار دارید؟! اگه کم کاری تیروئید دارید اصلی‌ترین دلیلش بخاطر سردی بدنه که از نشانه های بلغمه، بدنی که بلغمی بشه دچار مشکلات گوارشی(نفخ و یبوست) هم میشه، بی انرژی و همیشه خسته س و تناسب اندامش بهم می‌ریزه. اگر این علایم را دارین برای دریافت مشاوره رایگان فرم زیر را پر کنید 👇👇👇 https://formafzar.com/form/t845r https://formafzar.com/form/t845r
✍🏻داستانهایی از امام رضا (ع) 📚آخرین طواف راوی: موفّق (یکی از خادمان امام علیه السلام ) حضرت جواد علیه السلام پنج ساله بود. آن سفر، آخرین سفری بود که همراه با امام رضا علیه السلام به زیارت خانه خدا می رفتیم. خوب به یاد دارم... حضرت جواد را روی شانه ام گذاشته بودم و به دور خانه خدا طواف می کردیم. در یکی از دورهای طواف، حضرت جواد خواست تا در کنار «حجرالاسود» بایستیم. اوّل حرفی نزدم، امّا بعد هرچه سعی کردم از جا بلند نشد. غم، در صورت کوچک و قشنگش موج می زد. به زحمت امام رضا علیه السلام را پیدا کردم و هر چه پیش آمده بود، گفتم. امام، خود را به کنار حجرالاسود رساند. جملات پدر و پسر را خوب به یاد دارم. «پسرم! چرا با ما نمی آیی؟» «نه پدر! اجازه بدهید چند سؤال از شما بپرسم، بعد به همراه شما می آیم». «بگو پسرم!» «پدر! آیا مرا دوست دارید؟» «البته پسرم!» «اگر سؤال دیگری بپرسم، جواب می دهید؟» «حتما پسرم». «پدر!... چرا طواف امروز شما با همیشه فرق دارد؟ انگار امروز آخرین دیدار شما با کعبه است». سکوت سنگینی بر لب های امام نشست. یاد سفر امام به خراسان افتادم. به چهره امام خیره شدم. اشک در چشم امام جمع شده بود. امام فرزندش را در آغوش گرفت. دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و... . 📚گنجینه معارف پایگاه اطلاع رسانی حوزه ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌@Masafe_akhar
AUD-20220820-WA0000.mp3
6.68M
🎙کنار قدم‌های جابر... ( ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: MeysamMotiee.ir/post/32 @Masafe_akhar
داستان ۲۲۲:اخلاق روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند ... او جواب داد : اگر زن یا مرد دارای (اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1 اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10 اگر (ثروت) هم داشته باشند صفر دیگری را در جلوی عدد قبلی اضافه می کنیم =100 اگر دارای (علم) هم باشند پس باز هم صفر دیگری را در جلوی عدد قبلی اضافه می کنیم =1000 اگر دارای (اصل و نسب) هم باشند پس همچنان صفر دیگری را در جلوی عدد قبلی اضافه می کنیم =1000 ولی اگر زمانی عدد یک (اخلاق) از بین رفت چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ است ! پس انسان بدون (اخلاق) هیچ ارزشی نخواهد داشت. (امام رضا (ع)می فرمایند: هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و..) ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
📚شب اول قبر آیت‌‌الله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟! پرسیدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، شروع کرد به تعریف کردن: وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور وحشتناک! به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود! بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید. وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد.. 📚ناقل آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) → @Masafe_akhar
✨﷽✨ ♨یک تکه نان ✍حضرت عیسی (علیه السلام) با جمعی در جایی نشسته بود. مردی هیزم شکن از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می گذشت. حضرت عیسی (علیه السلام) به اطرافیان خود فرمود شما تعجب ندارید از این که این مرد بیش از یک ساعت زنده نیست، ولی آخر همان روز آن مرد را دیدند که با بسته ای هیزم می آید. تعجب کردند و از حضرت علت نمردن او را پرسیدند. او بعد از احوال پرسی از مرد هیزم شکن فرمود هیزمت را باز کن. وقتی که باز کرد، مار سیاهی را در لای هیزم او دید. حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود این مار باید این مرد را بکشد، ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟ گفت نان می خوردم که فقیری از مقابل من گذشت. قدری به او دادم و او درباره من دعا کرد.حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود در اثر همان دستگیری از مستمند، خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت و پنجاه سال دیگر زنده خواهی بود. 📚 تفسیر نمونه، ج3، ص223 ↶【به ما بپیوندید 】↷ @Masafe_akhar
📘 "پادشاهی با یک چشم و یک پا!" پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟! سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.! چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؛ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان 👌 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋 @Masafe_akhar
✨﷽✨ ⚜ حکایتهای پندآموز ⚜ ♨️بدخلقى فشارقبرمی‌آورد! ♨️ ✍ به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده . پيغمبر صلى الله عليه و آله با اصحابشان از جاى برخاسته ، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند. پس از انجام مراسم غسل و كفن ، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند. در تشييع جنازه او، پيغمبر صلى الله عليه و آله پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت ، تا نزديكى قبر سعد رسيدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسايل ديگر را بياورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ريختند و در آن خللى ديدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند:- من مى دانم اين قبر به زودى كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كارى كه بنده اش انجام مى دهد محكم باشد. در اين هنگام ، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت : سعد! بهشت بر تو گوارا باد! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: مادر سعد! ساكت باش ! با اين جزم و يقين از جانب خداوند حرف نزن ! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است و از اين امر آزرده مى باشد. آن گاه از قبرستان برگشتند. مردم كه همراه پيغمبر صلى الله عليه و آله بودند، عرض كردند: يا رسول الله ! كارهايى كه براى سعد انجام داديد نسبت به هيچ كس ديگرى تاكنون انجام نداده بوديد: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشييع فرموديد. رسول خدا فرمود:ملائكه نيز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پيروى كردم .عرض كردند: گاهى طرف راست و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتيد! 💫حضرت فرمود:چون دستم در دست جبرئيل بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم !عرض كردند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله بر جنازه سعد نماز خوانديد و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتيد و قبرش را با دست خود درست كرديد، باز مى فرماييد سعد را فشار قبر گرفت ؟ حضرت فرمود: آرى ، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همين است ! 📚داستانهاى بحارالانوار ↶【به ما بپیوندید 】↷ __________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Masafe_akhar
✍امام علی عليه السلام: قويترين مردم در ايمان، با توكّل‌ترين آنها به خداوند سبحان است. 📚غررالحكم حدیث ۳۱۵۰ @Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شور حسینی در پایانه مرزی خسروی 🔸این پایانه با داشتن ظرفیت های مناسب و زیر ساخت های مطلوب آماده پذیرش عاشقان حسینی می باشد . 🔸گفتنی است با همکاری نهادهای مختلف پارکینگ ها و مراکز اسکان بسیاری در سطح شهر قصر شیرین آماده پذیرایی و ارائه خدمات مطلوب به خیل عزاداران حسینی می باشند. 🔸فعالیت این مرز فقط در ساعات ۷ صبح الی ۱۸:۳۰ عصر صورت می گیرد و تردد خارج از این ساعت ازاین مرز به مقصد کشور عراق مقدور نمی باشد.   ‎@Masafe_akhar
🔸جناب ملاصدرا شیطان را نماد وهم در این عالم می‌داند. همۀ بدی‌ها، پلشتی‌ها و کژی‌ها به شیطان برمی‌گردد. 🔹 شیطان لزوماً یک جن مادی مثلاً دنیایی نیست. شیطان مفهوم وسیع و فراگیری است. 🔻به هر موجود زشت، بی‌بهره از حقیقت، بی‌بهره از نور، و بی‌بهره از فایده‌ای شیطان گفته می‌شود. 🔹وقتی سطل آب را به چاه می‌اندازند و از مبدأ دور می‌شود به آن شَطَن می‌گویند. شیطان از مادۀ شطن است؛ یعنی دورترین نقطه از مبدأ خودش. ▶️ ادامه دارد... 📍برگرفته از جلسات گریز از رجیم @masafe_akhar
💠 آیۀ بسیار عجیبی در قرآن داریم که ساده از کنار آن رد می‌شویم. می‌فرماید: وَ لَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ 🔸می‌فرماید: همه‌تان را خلق کردیم؛ همه‌تان را صورت دادیم؛ بعد به ملائکه گفتیم به آدم سجده کنید. 🔹علامه طباطبایی از این آیه استفاده می‌کند و می‌فرماید سجدۀ ملائکه به شخص آدم نبوده؛ سجده به آدمیت بوده و از کلام امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه استفاده می‌کند و می‌گوید در آن‌جا ابلیس و جنودش سجده نکردند. 🔹 این گزارشی از باطن عالم است و مثل دنیا نیست که زمان داشته باشد و شما بگویید کی؟ و ما بگوییم گذشت. 💢 عالم مجردات زمان ندارد که بگوییم قبلاً ابلیس به آدم سجده نکرد و تمام شد. این فرمان همیشگی است؛ زمان ندارد. همیشه ملائکه در حال سجده به آدمیت‌اند؛ همیشه شیطان و سپاهش در حال تمرد از فرمان پروردگار و سجده‌اند. ▶️ ادامه دارد... 📍برگرفته از جلسات گریز از رجیم @masafe_akhar