فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منافق کیست:
در ظاهر ادّعاى ایمان مى کنند ولى در قلب و درون، ایمانى ندارند. البتّه نفاق، همانند ایمان، درجاتى دارد. .
#فتنه چیست:
وقتی طلا را در آتش می نهند و می گدازند تا خالصسازی انجام شود و عیار آن مشخص گردد، به این کار، فتنه گفته می شود. در معنی دینی به این معانی شناخته میشود امتحان و آزمون؛ آمیختگی حق و باطل .
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
از فتنه و آزمون های آخرالزمان ناراحت نباشید چون این فتنه ها منافقین را رسوا و نابود می کنند.
📚کنزالعمال حدیث ۳۱۷
@Masafe_akhar
#دعای_مستجاب🤲🏼
✨حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ؛
⇙ چهار گروه هستند که دعاے آنها مستجاب مے گردد
❊ پیشواے دادگری که براے پیروان خود دعا می کند.
❊ پدر نیکوکارے که در حقّ فرزند خود دعا می کند.
❊ فرزند نیکوکارے که در حقّ پدر خود دعا می کند.
❊ مظلوم "ستم دیده"
زیرا خداے عزّ وجلّ می فرماید :
《 به عزّت و جلالم سوگند که تو را کمڪ و یارے خواهم نمود اگر چه پس از گذشت مدّت زمانے باشد. 》
📚الإرشاد شيخ المفيد عليه الرحمةج 1 ص 304
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تفسیر زیبای مجری برنامه امروز بهخانه برمیگردیم، محمدحسین مولایی از اتفاقات اخیر
@Masafe_akhar
📚حکايتي شگرف از مقدس اردبيلي
مير فيض الله تفرشي ، که از شاگردان مرحوم مقدس اردبيلي بود، براي انجام کاري شبانه از خانه بيرون مي رود. هنوز به در خانه مقدس اردبيلي نرسيده بود که مقدس از خانه بيرون آمد و متوجه روضه ي مقدسه علويه (ع)شد.
حس کنجکاوي مير فضل الله او را به دنبال مقدس کشاند. نيمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب، لطف ديگري داشت. کوچه هاي نجف خلوت و خالي بودند، سکوت سنگيني بر گرده شهر سايه انداخته بود. گاه سکوت نشسته را صداي گريه ي کودکي يا ناله ي مرغي مي شکست.
مقدس آهسته قدم بر مي داشت. سايه قامت رشيدش به روي ديوارهاي گلي مي افتاد و همراه او حرکت مي کرد. مير فيض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقيب او سر از پا نمي شناخت. در پشت نخل ها و ديوارها پنهان مي شد تا اگر مقدس نگاهي به عقب انداخت او را نبيند.
هميشه آرزو کرده بود که شبي شاهد خلوت او با خدايش باشد و آن شب که به پندار خود، چنين فرصتي دست داده بود چقدر خوشحال بود. دلش در انتظار مشاهده ي وصال عارفانه استادش لحظه اي از تپش نمي ايستاد.
مقدس تا به صحن حرم رسيد، درها گشوده شد. درکنار ضريح ايستاد و سلام کرد، صداي جواب زمزمه وار به گوش مير فيض الله رسيد و او گوش تيز کرد که ديگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابي خواهد شنيد.
اما مقدس تنها دست به ضريح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چيزهايي زمزمه کرد و لحظاتي بيرون آمد وبه سوي مسجد کوفه رهسپار شد.
مير فيض الله باز از پي او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت . مير فيض الله از لاي در مسجد، چشم به طرف محراب دوخت. توي محراب کسي رو به قبله نشسته بود.
مقدس نزديک شد و در کنار آن شخص زانوي ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. مير فيض الله از ديدن اين صحنه به تعجب و حيرت افتاد و با خود مي گفت:
اين کيست خدايا؟مگر داناتر از مولاي ما مقدس نيز کسي در اين شهر وجود دارد که مولاي ما خاضعانه در مقابل او زانو مي زند و از او سوال مي کند؟
قلبش تپيد و بدنش لرزيد . هنوز از تماشاي صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بيرون آمد . مير فيض الله به کناري رفت و پنهان شد و مخفيانه باز به تعقيب مقدس پرداخت .
مقدس خوشحال و قبراق راه مي رفت . نزديک حرم مطهر رسيده بودند که مير فيض الله تنحنحي (سرفه اي )کرد و مقدس فورا سر به عقب گرداند:
مير فيض اللهً ! اينجا چه کار مي کني؟
عرق شرم بر پيشاني مير فيض الله نشست و از خجالت سر به زير انداخت و خاموش شد.
مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد ودوباره سوال فرمود:
- تو با من بودي اولاد پيغمبر؟!
- بلي !براي پرسيدن سوالي به طرف خانه شما راه افتاده بودم . وقتي به نزديکي هاي در رسيدم شما از خانه بيرون آمده بوديد نخواستم مزاحم بشوم . اما حس کنجکاوي مجبورم کرد که دنبال تو بيايم و ببينم کجا مي روي ؟
ملايمت و ملاطفت آخوند شرم و خجلت را از وجود فيض الله برگرفت و ميرفيض الله جرات کرد او را سوگند دهد که وي را خبر دهد از آنچه مشاهده کرده بود . مقدس قبول کرد و فرمود:
مسئله اي از مسائل دين بر من مشکل شده بود، آمدم به خدمت حضرت اميرالمومنين(ع) و از آن حضرت پرسيدم.
🌹 آن حضرت فرمود :« امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر (عج)در اين شهر است ، برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن.» پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مساله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنيدم.
🌹السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع)
🌹السلام علیک یاحجت ابن الحسن العسکری(عج)
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃
@Masafe_akhar
📚 اهميت ازدواج از نگاه اسلام
حاج آقا قرائتی: در روايات میخوانيم: ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه بيداران غير متأهّل بهتر بر خلاف كسانی كه ازدواج را عامل فقر می پندارند، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مى فرمودند: كسى كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوء ظن برده است.
در روايات می خوانيم:
كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار میگيرد. قرآن نسبت به تشكيل خانواده و اقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده. و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بىنياز خواهد كرد. ازدواج وسيلهى آرامش است. در ازدواج فاميل ها به هم نزديك شده و دلها مهربان مى شود و زمينه تربيت نسل پاك و روحيه تعاون فراهم میشود.
در روايات میخوانيم:
براى ازدواج عجله كنيد و دخترى كه وقت ازدواج او فرا رسيده، مثل ميوه اى رسيده است كه اگر از درخت جدا نشود فاسد مى شود. (ميزان الحكمه)
📚چهار صد نكته از تفسير نور، ص۱۶۶
@Masafe_akhar
📚 محو شدن كار خير از ديوان اعمال
روزى عيسى عليه السلام با جمعى از حواريان به راهى مى گذشت، ناگاه گناه كارى و تباه روزگارى كه در آن عصر به فسق و فجور معروف و مشهور بود ايشان را ديد، آتش حسرت در سينه اش افروخته گشت، آب ندامت از ديده اش روان شد، از صفاى وقت عيسى عليه السلام و مصاحبان او بر انديشيد، تيرگى روزگار و تاريكى حال خود را معاينه ديد.
پس با خود انديشه كرد كه هر چند در همه عمر قدمى به خير برنداشته ام و با اين آلودگى قابليت همراهى پاكان ندارم، اما چون اين قوم دوستان خدايند، اگر به موافقت ايشان دو سه گامى بروم ضايع نخواهد بود، پس خود را سگ اصحاب ساخت و بر پى آن جوانمردان فريادكنان مى رفت.
يكى از اصحاب باز نگريست و آن شخص را كه به نابكارى و بدكارى شهره شهر و دهر بود ديد كه بر عقب ايشان مى آيد گفت: يا روح اللّه! اى جان پاك! اين مرد را چه لايق همراهى ماست و بودن اين پليد ناپاك در عقب ما در كدام طريق رواست؟ اى عيسى! او را بران كه مبادا شومى گناهان او به ما رسد. عيسى عليه السلام متأمل شد تا به آن شخص چه گويد و به چه نوع عذر او را خواهد كه ناگاه وحى الهى در رسيد كه:
يا روح اللّه! يار با عُجب و پندار خود را بگوى تا كار از سر گيرد كه هر عمل خيرى كه تا امروز از او صادر شده بود به يك نظر حقارت كه بدان مفلس بدكار كرد، مجموع را از ديوان او محو كرديم
📚 برگرفته از کتاب داستان ها و حکایات عبرت آموز
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : چرا انسان قانع نمیشود ؟
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_نظافت
@masafe_akhar
🔴فضيلت ميهمان بر ميزبان
محمّد بن قيس حكايت كند:
روزى در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام نام گروهى از مسلمانان به ميان آمد و من گفتم : سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم ، مگر آن كه دو يا سه نفر از اين افراد با من باشند؛ و من آن ها را دعوت مى كنم و مى آيند در منزل ما غذا مى خورند.
امام صادق عليه السلام به من خطاب كرد و فرمود: فضيلت آن ها بر تو بيشتر از فضيلتى است ، كه تو بر آن ها دارى .
اظهار داشتم : فدايت شوم ، چنين چيزى چطور ممكن است ؟!
در حالى كه من و خانواده ام خدمتگذار و ميزبان آن ها هستيم ؛ و من از مال خودم به آن ها غذا مى دهم ؛ و پذيرائى و انفاق مى نمايم !!
حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون هنگامى كه آن ها بر تو وارد مى شوند، از جانب خداوند همراه با رزق و روزى فراوان ميهمان تو مى گردند و زمانى كه خواستند بيرون بروند، براى تو رحمت و آمرزش به جا خواهند گذاشت .
📚محجّة البيضاء: ج 3، ص 33.
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ثواب سلام به امام حسین
استاد #عالی
@Masafe_akhar
📚نجات شهید ثانی در بیابان توسّط امام زمان (علیه السلام):
✨شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است ودر مسجد هیچ کسی نیست.
✨پس دستش را بر روی قفل گذاشت وکشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد ودر آنجا مشغول به نماز ودعا گردید وبخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد واز قافله جا ماند.
پس متوجّه شد که کاروان رفته وهیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند ودر مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده وهمراه کاروان رفته است.
✨بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد وبه آنها نرسید واز دور هم آنها را ندید.
✨وقتی در آن وضعیّت سخت ودشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، وآن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو».
✨پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد ومثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند واو را از استر پیاده کرد وفرمود: «پیش دوستانت برو». و او وارد کاروان شد.
شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم وقبل از آن هم ندیده بودم».
📗نجم الثّاقب
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🏴
#امام_زمان
@Masafe_akhar
هدایت شده از مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
🖤 #امام_علی عليه السلام فرمودند:
🍃 نيكوترين برطرف كننده اندوه، تكيه بر تقدير [الهى] است.
📖 غررالحكم، ح ۹۹۲۱
@Masafe_akhar
📚#حکایتیبسیارزیباوخواندنی
ارزش ذکر خداوند ...
روایت شده است: سلیمان بن داوود علیه السلام از جایی عبور
می کرد و پرندگان بر او سایه افکنده و جن و انس
از چپ و راستش مُلازم او بودند.
راوی می گوید: سلیمان به عابدی از بنی اسرائیل رسید.
عابد گفت: سوگند به خـــــــــدای پسر داوود! خــــــــــدا به تو سلطنتی بس بزرگ داده است.
سلیمان گفت: یک "سبحان الله" که در نامهٔ عمل مؤمن ثبت شود، بهتر از آن چیزی است که به پسر داوود (حضرت سلیمان
داده شده است ؛ زیرا آن چه به پسر داوود داده شده
از بین می رود؛ ولی ذکر خـــــــــــدا می ماند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عقوبت دنیوی مبلغان و عالمان بی عمل، درک نکردن شهد شیرین مناجات و گفت وگوی با پروردگار است. و قطعا چنین افرادی عقوبت اخروی نیز دارند که در کلمات پیشوایان دینی علیهم السلام به آن اشاره شده است از جمله:
👈شدیدترین عذاب:
امام صادق علیه السلام فرمود:
«اشد الناس عذابا عالم لاینتفع
من علمه بشیی
متعفن شدن بوی بدن او که موجب
اذیت و آزار اهل جهنم می شود.
🌺از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: شبی که مرا به معراج بردند، گروهی را دیدم که لبهای آنان با قیچیهای آتشین بریده می شد. هرچه بریده می شد باز هم به جای آن لب می رویید. به جبرئیل گفتم: اینان کیانند؟ پاسخ داد: اینها خطباء امت تو هستند که می گویند آنچه را عمل نمی کنند و مردم را به نیکی امر می کنند و خود را فراموش می کنند.»
📚مستدرک الوسائل، ج12، ص205.
بحار الانوار، ج 2، ص 32.
2) میزان الحکمه، ج 6، ص 516
@Masafe_akhar
از نفاق و دورویی بپرهیز که جایگاهت...
جهنم خواهد بود و در آن جاودان خواهی ماند
سوره توبه آیه ۶۸
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌مُعَوِّذَتَیْن
از آنجا که دو سوره «ناس» و «فلق» با عبارت «قُلْ اَعوذُ» آغاز میشود و نام دیگر آنها مُعَوّذه است، آنها را معوذتین یعنی دو معوذه میگویند.
ابن شهر آشوب میگوید که در اکثر #تفاسیر وارد شده :
🌹 پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله)حسنین (علیهم السلام) را با دو سوره قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ تعویذ میکرد، به این سبب آن دو سوره را معوّذتین نامیدند.
تعویذ ، به معنی پناهبردن به خداوند بزرگ است.
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است:
هر كس این دو #سوره را بخواند مانند این است كه همه كتاب های پیامبران الهی را قرائت كرده باشد.
📖 مجمع البیان ، ج ۱۰
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏻دعاهاتون اثر داره مردم...
🎙شیخ احمد کافی
@Masafe_akhar
📚حکایت زیبا و پند آموز پنجره و آینه
جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدمهایی که میآیند و میروند و گدای کوری که در خیابان صدقه میگیرد.
بعد آینهی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه میبینی؟ جواب داد: خودم را میبینم.
دیگر دیگران را نمیبینی! آینه و پنجره هر دو از یک مادهی اولیه ساخته شدهاند، شیشه. اما در آینه لایهی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شی شیشهای را با هم مقایسه کن.
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها احساس محبت میکند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده میشود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقرهای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
@Masafe_akhar
🔴از آدم تا خاتم
همه پيامبران در عصر ظهور، رجعت میکنند تا پيروزى دين خدا و به پايان رسيدن مظلوميت اهل ايمان، كه در طول تاريخ استمرار داشته است را مشاهده کنند. كنار هم قرار گرفتنِ همه فرستادگان معصوم خداوند، از آدم تا خاتم، که ادب و اخلاق الهى شان، هر یک از آنها را، به الگوى مردم زمان خود و آيندگان تبدیل کرده است، و آنگاه حركتهاى جهادى آنها در روى زمين، وصف ناپذير است.
🌹🌹امام باقر میفرمایند: «خداوند هيچ پيامبرى را از آدم تاكنون نفرستاد، مگر اينكه به دنيا باز میگردد و اميرالمؤمنين را يارى میدهد.»
📚تفسیر القمی، ج ١، ص ١٠۶
@Masafe_akhar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴این کلیپ رو حتما ببینید و انتشار بدید!
داستان دیدار پسر ابلیس با پیامبر(ص)!
@Masafe_akhar
✍ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
🌹 زیاد استغفار کنید ، در خانهها و مجالستان،
سر سفرهها و در بازارهایتان ، و در مسیر رفت و آمدهایتان ، و هر جا که بودید؛
چرا که شما نمىدانید آمرزش خداوند
چه زمانى نازل مىشود .
📚 مستدرک الوسائل ، ج ۵ ، ص۳۱۹
@Masafe_akhar
❤️
🔘 داستان کوتاه
#یک_راز
روزی از روزها در جنگلی سرسبز روباهی درصدد شکار یک خارپشت بود؛ روباه از خارهای خارپشت می ترسید و نمیتوانست به خار پشت نزدیک شود.
خارپشت با کلاغ نیز دوستی داشت، کلاغ هم به پوشش سخت خار پشت غبطه می خورد.
روزی کلاغ به خار پشت گفت: پوشش تو بسیار خوب است؛ حتی روباه هم نمی تواند تو را صید کند.
خار پشت با شنیدن تمجید کلاغ گفت: درسته اما پوشش من نیز نقطه ی ضعفی دارد.
هنگامی که بدنم را جمع می کنم، در شکم من یک سوراخ کوچک دیده می شود. اگر این سوراخ آسیب ببیند، تمام بدن من شروع به خارش خواهد کرد و قدرت دفاعی من کم خواهد شد.
کلاغ با شنیدن سخنان خار پشت بسیار تعجب کرد و در اندیشه نقطه ضعف خار پشت بود.
خار پشت سپس به کلاغ گفت: این راز را فقط به تو گفتم.
باید آن را حفظ کنی، زیرا اگر روباه این راز را بداند، مرا شکار خواهد کرد.
کلاغ سوگند خورد و گفت: راحت باش، تو دوست من هستی، چطور می توانم به تو خیانت کنم؟
چندی بعد کلاغ به چنگ روباه افتاد، زمانی که روباه می خواست کلاغ را بخورد، کلاغ به یاد خار پشت افتاد و به روباه گفت: برادر عزیزم، شنیده ام که تو می خواهی مزه گوشت خار پشت را بچشی.
اگر مرا آزاد کنی، راز خار پشت را به تو می گویم و تو می توانی خار پشت را بگیری.
روباه با شنیدن حرفهای کلاغ او را آزاد کرد، سپس کلاغ راز خار پشت را به روباه گفت و روباه توانست با دانستن این راز خارپشت بینوا را شکار کند.
هنگامی که روباه خار پشت را در دهان گرفت، خار پشت با ناامیدی گفت: کلاغ، تو گفته بودی که راز من را حفظ می کنی؛ پس چرا به من خیانت کردی؟!
این داستان خیانت کلاغ نیست، بلکه خارپشت با افشای راز خود در واقع به خودش خیانت کرد.
این تجربه ای است برای همه ی ما انسان ها که بدانیم رازی که برای دیگری افشا شد، روزی برای همه فاش خواهد شد. در واقع انسان ها هستند که باید رازدار بوده و راز خود را نگه دارند تا کسی از آن مطلع نشود و آنها را در معرض خطر و آسیب قرار ندهد.
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
@Masafe_akhar
❣هر چقدر خوشحال تر باشی، هديه های بزرگتری را از او دريافت می كنی.هر چقدر احساس زيباتر و شادی و سپاسگذاری بيشتری را در قلب حس كنی، شگفتی ها و پاداش های خدا به پاس انرژی های مثبت تو بيشتر می شود. خدا چند برابر آن احساس را به تو باز می گرداند.
او به پاس احساس زيبايت كه در اثرسپاسگذاری از قلبی پاك ايجاد می شود، با اتفاقات معجزه گونه و با تحقق اهدافت و با خبرهای خوش از انسان ها و با پيشنهادهای بزرگ موفقيت آميز، تو را پاداشی عجيب و سحر آميز می دهد.
خوشحالی و لذت و احساس خوب، خواست خدا برای توست. خداوند حتی به پاس افكار مثبت و احساس مثبت تو، چيزي خيلی خيلی بهتر از تجسم ها و آرزوهايت را به طرزی معجزه آسا به تو عطا می كند.
با كمك و شكرگذاری و لذت وخوشحالی، هر ثانيه رشد و كمال بيشتری پيدا می كنی و تجربه های خوشايندی تری وارد زندگی ات می شوند.🍃🍃
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
@Masafe_akhar