May 11
مسجد امام رضا(ع) دیلم
#روایت_انسان #قسمت_سی_پنجم 🎬: ملکه، چهار مرد را احضار کرد و ساعتی با آنها خلوت نمود و سپس آنها را
#روایت_انسان
#قسمت_سی_ششم🎬:
حضرت ادریس به سمت قصر یوبراسب به راه افتاد و در بین راه به مردم از ظلم و ستم یوبراسب می گفت تا آنها را با خود همراه کند، مردم شهر که برای حضرت ادریس به عنوان دانشمندی فرهیخته و معلمی که علومی بی نظیرژ را به آنها آموخته بود، احترام ویژه ای قائل بودند و اما در دل از یوبراسب و ظلم او، بر خود می ترسیدند، پس به دنبال او راه افتادند و او را تا قصر پادشاه همراهی کردند اما حرف و سخنی مبنی بر طرفداری از ادریس نبی نمی زدند، اصلا برایشان قابل تصور نبود که کسی بتواند جلوی ظلم یوبراسب را بگیرد.
حضرت ادریس به قصر یوبراسب وارد شد و همانطور که با نگاه خشمگین او را می نگریست از ظلمی که یوبراسب بر صاحب باغ روا داشته بود شکایت کرد.
یوبراسب که پشتش به حمایت ملا و مترفین و اشراف گرم بود و خوب می دانست که آنها چشم دیدن ادریس را ندارند، خنده ای از سر تمسخر کرد و گفت: ظلم؟! اتفاقا کاری که کردیم عین عدالت بود، چرا که صاحب باغ با افکار و اعتقادات مزخرفش بر هم زننده نظم عمومی جامعه بود، باید ریشه بی نظمی را زد و می بایست چنین کنیم تا دیگرانی چنین نقشه ها به مخیله شان خطور نکند.
حضرت ادریس سری تکان داد و فرمود: ای یوبراسب! ای حاکم ظالم و رو به مترفین که در آنجا جمع بودند ادامه داد: و شما جماعت اشراف! خوب می دانید که ظلم بزرگی انجام دادید البته بار اولتان نیست و حاکمیتتان بر ظلم و ستم بنا شده، بدانید که من از جانب پروردگار مأمور شدم تا به شما اخطار کنم که همانا اگر بر همین رویه ادامه دهید، عذابی دردناک نصیبتان خواهد شد و شما از عقوبت کارهایتان در امن نخواهید ماند، پس تا وقت هست توبه نمایید و به درگاه خداوند یکتا برگردید تا این عذاب وعده داده شده که به موجب آن، سرزمین سرسبزتان به خرابه ای تبدیل میشود، به سرانجام نرسد.
در این هنگام همسر یوبراسب که ابلیس بر روح او مسلط شده بود از جا بلند شد و رو به ادریس گفت: تو داری چه می گویی؟! دم از کدام خدا میزنی؟! دیدی حرفهای ما بیراه نبود و آن مرد، نوچه تو بود تا اعتقادات باطلت را در جامعه رواج دهد! بدان و آگاه باش که خدای من، خدای این جماعت، محکم و استوار در معبدمان ایستاده و ما را از هر عذابی در امان می دارد و اینک من از پادشاه می خواهم که تو را مانند همان نوچه ات، با مرگی دردناک از میان بردارد.
یوبراسب با حالتی دستپاچه به همسرش نگاهی کرد و به او اشاره نمود تا بنشیند.
یوبراسب از محبوبیت حضرت ادریس در بین مردم خبر داشت و خوب می دانست اگر او را بکشد، مردم ساکت نخواهند نشست و بالاخره بلوایی در سرزمینشان به پا خواهد خواست پس گلویی صاف کرد و گفت: ای ادریس! همانا تو با بیان این سخنان مستحق مرگ هستی، اما چون خدمات زیادی به مردم نموده ای به تو فرصت می دهم تا از اعتقاداتت دست بشویی و از حرفهایت توبه نمایی، وگرنه تو را خواهم کشت و خوب می دانی که اگر بخواهم، کشتن تو مانند کشتن آن صاحب باغ برایم کاری سهل و آسان است.
حضرت ادریس سری به نشانه تاسف تکان داد، اما باز هم ناامید نشد، او به مردم سرزمین امیدوار بود، پس از قصر بیرون آمد و جلوی در قصر که مردم زیادی جمع شده بود بر تخته سنگی ایستاد و صدایش را بالا آورد و گفت: ای مردم! شما خود شاهدید که پادشاه سالهای سال است که با ظلم و ستم بر شما حکومت کرده و همیشه دستش به خون مظلومان آلوده بوده است، اینک من از شما می خواهم تا مرا یاری کنید و ....
سخن در دهان ادریس بود که سرکرده سربازان فریاد برآورد: آهای مردم! پادشاه امر کرده که متفرق شوید و به سوی خانه تان بروید، اگر دور ادریس جمع شوید، همه تان را به هلاکت خواهیم رساند.
مردم با شنیدن این تهدید یکی یکی از دور حضرت ادریس گریختند و در زمان کوتاهی از آن جمعیت زیاد، حتی یک نفر در کنار ادریس نمانده بود.
ادریس که انتظار این بی وفایی را نداشت و بنا بر حکم خداوند می بایست جان خودش را حفظ کند تا ندای عدالت خواهی در روی زمین خاموش نشود در حالیکه شهر و اهالی و پادشاهش را نفرین می کرد راه خروج از شهر را در پیش گرفت، او می رفت تا در گمنامی و کوه و بیابان زندگی کند و این شد شروع دوران غیبت ولیّ و نماینده خداوند در روی زمین...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
•┈┈┅┅┅❀💠❀┅┅┅┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈┅┅┅❀💠❀┅┅┅┈┈•
#حدیث_روز
❣امام على عليه السلام:
🌸اِرضَ مِنَ الرِّزقِ بِما قُسِمَ لَكَ تَعِش غَنِيّا
به روزى اى كه قسمتت گشته راضى باش تا توانگرانه زندگى كنى
📚غررالحكم حدیث2332
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
▪️ای كوی تو قبله ی مراد ادركنی
▪️ای دادرس روز معاد ادركنی
▪️ ای گشته زفرط جود و احسان و عطا
▪️مشهور و ملقب به جواد ادركنی
🏴شهادت حضرت امام جواد علیه السلام بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد.🖤
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
مسجد امام رضا(ع) دیلم
سلام علیکم؛
💢نوجوانان و جوانان عزیز هرچه سریع تر جهت ثبت نام و عضویت در گروه دوستداران مسجد اقدام کنید تا از برنامه های #تابستانی مسجد امام رضا(ع) جا نمونید.🌱
هدایت شده از فصل بیداری
نتیجه تفریح یه عده بی فرهنگ!
چه دردی کشیده تا ذره ذره جون داده
🔴به کمپین فصل بیداری بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1635647570C3725f53a3d
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناسبتی
🟢 و "جــواد" آن کسی است که خود به دنبالِ گدا میگردد تا به او عطا کند...
🏴شهادت غریبانه حضرت جوادالائمه امام محمد تقی (علیه السلام) تسلیت باد.
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈••••✾•🥀🖤🥀•✾•••┈┈•
هدایت شده از موسسه عشق+۳ {خانه شهید اردکان}
📣 #اطلاعیه
📌ویژه برنامه:
🌹آبروی شهر ؛ افتخار کشور🌹
به یاد سردار اخلاص شهید
حاج سیدحسین فیض اردکانی
🔹️باکلام:
حجت الاسلام والمسلمین حاج سید اسماعیل شاکر (امام جمعه محترم)
🔹️ با روایت: حاج حسین امیرحسینی و مرتضی نیکروش (مسئول ستاد حفظ و نشر آثار سردار شهید فیض)
🔻با اجرای گروه سرود سردار سلیمانی
🕤 زمان:
جمعه ۱۸ خرداد ۱۴۰۳
ساعت ۱۹:۴۵
📍مکان:
اردکان ؛ خیابان شهید صدوقی ؛ روبروی مسجد فیض ؛ منزل سردار فیض
#آبروی_شهر
#افتخار_کشور
#خانه_شهید_اردکان
#موسسه_عشق_+۳
مسجد امام رضا(ع) دیلم
#روایت_انسان #قسمت_سی_ششم🎬: حضرت ادریس به سمت قصر یوبراسب به راه افتاد و در بین راه به مردم از ظلم
#روایت_انسان
#قسمت_سی_هفتم🎬:
حالا همه می دانستند که ادریس، همان دانشمند بی همتا و آن معلم سیاح و پرتلاش، نبی پروردگار بوده و اینک از بین آنها رفته است.
بیرون رفتن ادریس همان و شروع خِست آسمان همان...
و خداوند اراده کرده بود برای تنبیه بندگان ناشکرش، سالهای سال، باران و برکت را از این شهر دور کند.
سالها خشکسالی پشت خشکسالی شروع شد و قحطی و کمبود مواد غذایی در همه جا به چشم می خورد و اینقدر این خشکسالی و قحطی ادامه پیدا کرد که آرایش تمدنی این شهر بزرگ از بین رفت و درست طبق گفته و نفرین حضرت ادریس، تمام بلاها و عذاب هایی که او وعده داده بود،یکی یکی بر سر این شهر فرود آمد.
فقر و کمبود در شهر بیداد می کرد و مردم شهر از عمق وجود می دانستند که این خشکسالی و قحطی در اثر نافرمانی از ادریس نبی است و نبود او در میان آنها باعث این عذاب بی پایان شده بود.
مردم گیج و درمانده شده بودند و هر روزی که از مشرق زمین طلوع می کرد، انتظار بلا و عذابی نو و تازه را می کشیدند و روزگارش از شدت بلاها تیره و تار شده بود.
سالها گذشت و پادشاه یوبراسب به هلاکت رسید و به درک واصل شد و جریان اشراف، بی توجه به حال و روز مردم، پادشاه ستمگر دیگری بر مسند قدرت نشاندند و مردم ناتوان تر از آن بودند که بتوانند در مقابل زورگویی های پادشاه جدید قد علم کنند و به پاخیزند و وقایع حکومت قبل با شدت بیشتری تکرار می شد و مردم فقیر و فقیرتر و مستاصل شده بودند و ناخوداگاه به دنبال راه برون رفتی ازاین وضعیت بودند.
آنها می دانستند که برای اینکه زندگیشان اینقدر دردناک نباشد،باید دست به دامن حضرت ادریس شوند، اما نبی خدا در غیبت بود و هیچ کس از جای او خبر نداشت تا از او امداد طلبند و ناخوداگاه در دل خود و به صورت فطری، از خدای نادیده طلب کمک می کردند.
اوضاع به همین منوال بود که از غیب به حضرت ادریس که دورا دور اوضاع اجتماع را زیر نظر داشت و مسلط بر امور جامعه بود، خبری رسید که : هان ای ادریس! هم اکنون موقع خروج توست و باید به داد بندگان مستاصلی که پشیمان از بی وفایی قبل هستند، برسید.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
•┈┈┅┅┅❀💠❀┅┅┅┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈┅┅┅❀💠❀┅┅┅┈┈•
#به_وقت_امام_رضا_ع🍃🌹🍃
🔻 صلوات خاصه امام رضا(ع):
☘🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.🌺☘
•┈┈┅┅┅❀💠❀┅┅┅┈┈•
@masgedemamREZAdilom
•┈┈┅┅┅❀💠❀┅┅┅┈┈•
هدایت شده از خبرگ
📸 ممنوعیت انتشار تصاویر آتشبارهای منهدمشده گنبدآهنین
🔹 سازمان نظارت نظامی رژیم اسرائیل انتشار تصاویر از آتشبارهای منهدمشده گنبدآهنین را ممنوع کرد.
🔹 این تصمیم پس از انتشار تصاویری از انهدام یک آتشبار گنبدآهنین در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی اتخاذ شده است
•┈•••═※♡ا🇮🇷ا♡※═•••┈•
✅@KhabarogArdakan
❁✾خبرگ خبرهای خوب✾❁